<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

(...)


همین جا،نزدیک به همین میلِ همیشه ی رفتن 

انگار که باد بادکی از یاد رفته بر خارِ خوش باور 

چشم به راهِ کودکانِ دبستانیِ دور 

هی بی قراریِ غروب را تحمل می کند 

اما کسی دور تر از بادِ نابَلَد 

عده ای آشنا 

مشغولِ  چراغانی کوچه تا انتهای آینه اند،

انگار شبِ دیدارِ باران و بوسه نزدیک است.




تو هی زلال تر از باران،

نازک تر از نسیم،

دلِ بی قرار من، ر ی را!



رو به آن نیمکتِ رنگ و رو رفته

بال بوته ی بابونه...همان کنارِ ایستگاهِ پنچ شنبه ،

همانجا نزدیک به همان میلِ همیشه ی رفتن!


اگر آمدی ،می دانستی 

چرا همیشه،رفتن به سوی حریمِ علاقه آسان و 

باز آمدن از تصرفِ بوسه دشوار است!

پس من اینجا چه می کنم؟

از این چراغ شکسته چه می خواهم!؟


اینجا هیچ کدام ازاین همه پنجره ی پلک بسته ی غمگین هم نمی داند 

کدام ستاره در خوابِ ما گریان است.


*سید علی صالحی*


(...)



قاصدک 


ابرهای همه عالم 

          

          شب و روز 


در  دلم می گریند...



*اخوان ثالث*



شب که آرام تر از پلک تو را می بندم 


با دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست 



این که پیوست به هر رود که دریا باشد 


از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست 



تو گمی در من و من در تو گمم   باور کن 


جز در این شعر نشان و اثری از مانیست 



ماجرای من وتو  باور  باور ها  نیست 


ماجراییست که در حافظه ی دنیا نیست 



نه دروغیم  و نه  رویا  نه خیالیم  نه وهم 


ذات عشقیم  که در آینه ها  پیدا  نیست 



شب که آرام  تر از پلک تو را می بندم 


با دلم طاقت دیدار تو  تا فردا  نیست  



من و تو ساحل و دریای  همیم  اما نه 


ساحل اینقدر که در  فاصله با دریا نیست...


+ رادیو یشمی 


ساعت ؛21:15