<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

نوای ؛سنگ ریزه های شنوا!

....

....

...گلچین گیلانی ،با آن شعر طرب ناکش بسی در ذهن ها مانده!

....ها!!چرا خموشی تو!؟کجاست آن ؛دم به دم در شور و غوغا هایتان...!؟


شما یادتان هست ؛آن چشمه ی جوشان نام برده در ؛باز باران با ترانه ؟؟

√شما حاظرید تکه هایی از آن شعر را هم خوانش نماییم!؟


رود خانه 

با دو صد زیبا ترانه 

زیر پاهای درختان 

چرخ می زد ،چرخ می زد ، همچو مستان.

چشمه ها چون شیشه های آفتابی 

نرم وخوش در جوش ولرزه 

توی آن ها سنگ ریزه 

سرخ و سبزو زرد و آبی.

بادو پای کودکانه

می دویدم همچو آهو

می پریدم از لب جو

دور می گشتم ز خانه.

می پراندم سنگ ریزه 

تا دهد بر آب لرزه 

بهر چاه و بهر چاله....


√روح شان شاد ؛که با حروف های الفباء ؛عین وشین و قاف به مخلوقات آموختن...


خانش دوم؛


می شکانیدم به پایین 

شاخه های بید مشکی 

دست من می گشت رنگین 

از تمشک سرخ ومشکین.

می شنیدم از پرنده 

داستانهای نهانی 

از لب باد وزنده 

رازهای زندگانی 


هرچه می دیدم در آن جا

بود دلکش ،بود زیبا 

شاد بودم 

می سرودم؛


-روز ای روز دلارا 

داده ات خورشید رخشان

این چنین رخسار زیبا 

ورنه بودی زشت و بی جان 

این درختان 

با همه سبزی و خوبی 

گو ،چه می بودند جز پاهای چوبی

گر نبودی مهر رخشان؟

روز ای روز دلارا 

گر دلارایی ست

از خورشید باشد

ای درخت سبز و زیبا 

هر چه زیبایی ست 

از خورشید باشد.>>...


√به قول استاد داریوش اسدزاده ؛ نوازنده و موسیقی دان گیلانی ؛زیبا ترین و مخلص ترین و بی توقع ترین نماد مهر ورزی در هستی ،خورشید ملموس وملحوظ و جاری ست و لاغیر.


خوانش سوم؛


بسته شد رخساره ی خورشید رخشان

ریخت باران ،ریخت باران.


جنگل از باد گریزان

چرخ ها می زد چو دریا 

دانه های گرد باران

پهن می گشتند هرجا.

برق چون شمشیر بران 

پاره می کرد ابرها را

تندر دیوانه غران

مشت می زد ابرهارا.


 اوست که برای بیم از قهر و امید به رحمت خود برق را به شما می نماید و ابرهای سنگین را هر جانب بر می انگیزد (۱۲)سوره رعد.ولاغیر.

(۱۳)*...ولاغیر.

*همان سوره.


+باساربان بگویید احوال آب چشمم/تا بر شتر نبندد محمل به روز باران... سعدی علیه الرحمه 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد