<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

(...)

.....

تصور کنید ؛بچه ای مشغول بازی روی تپه ی  شنی هست؛(همراه بچه هایی ؛مثلا سه چهار شیش تا) تپه شن مخلوط نرم؛مخلوط نرم یعنی فراوان ماسه داره؛و کلییی کیف داره ماسه بازی وایضا تماشای بچه هایی که مشغولند:-*

که ایواکی (یهویی) یکی شون!مثلا آقای برادر زاده ؛غیژ کنان (فریاااد شدید) که چه؟یه سنگ پیدا کردم خاله خوشش میاد!!بعد بیاره بزاره کف دستت...خیلی دوست داشتنی بپرسه؛خوشت اومد!؟اوهوم!دوسش داری!؟اوهوم! رنگش سبزه!؟سبزآبیه؟اصن هرچی هست خوشرنگه!دستت درد نکنه!بازم برات پیدا کنم!؟ ازاین بزرگتر!؟نه بزار بزرگترشون همین باشه مابقی  کوچولوموچولو(خنده اش میگیره  ومیگه؛مثل بچه هایی که تازه بدنیا میان ؛مثلا اندازه دماغ شون ؛یه نقطه کوچیک!(باهم اسمایل ناک شدیم) نقطه کوچولو! پس اون سبز بزرگ باباشون اون که یکم کوچیک هس؛مامانشون ؛مابقی هم بچه ها شون (....) اگه ازاون سنگ سفید ها دوتا  پیدا کنی ؛بهم دیگه بزنی، جرقه میزنه!!عه!راستی راستی!؟آره!راستی راستی!من فکر کردم فقط تو کارتن هاس!(مثل این که مابقی بچه های روی تپه داره اشاره میزنن ؛که یعنی اینو ببر بگردن بازی ما رو داره بهم میریزه!!) بریم چهارتا پیدا کنیم و آتیش...

ماده معدنی که دوازده مرتبه در قرآن ذکر شده است؛سنگ (حجر ،جمع آن احجاره) است. ولاکن ما حجر وحجاره ها را بسی دوست میداریم ؛خصوصا اون سنگ های ازآب جسته با نیم تنه ی خزه پوش ؛ به انضمام وزغ روش و دم به دم  در شور وغوغاش...یا کف رود خونه ها وجویبارها چمشه ها...سنگ ریزه های سرخ و زرد و سبز و آبی...خداوند در قرآن می فرماید؛مسومة عند ربک للمسرفین ؛این سنگها ،از جانب پروردگارت ،برای اسرافکاران (درفسق و فجور) نشانه دارشده..(ذاریات /۳۴)

......

بریم چهارتا پیدا کنیم و جرقه بزنه آتیش درست کنیم!؟آره!من!من دوست دارم ؛دود دوست دارم!دود ؟آره دود!!دود بود!دود خوش بو بود!دود با چوب بود! دود بود!دود!(دیگه فیگورش نزاشت ادامه...بغض خنده هامون منهدم شد)  اون سایه ها رو میبینی ؟آهان!بریم روی سنگ ها؟بریم! خوبه لیزبخوریم بیفتیم تو برکه!!آره آره؛عین کارتن ها (غش غش خنده هاش) او ه اوه ؛ دعوای مامان جون!! اصن ولش کن! انگشت اشاره اش رو هوا چرخید و لب و لوچه اش کج ومعوج ؛هیحان انگیز ناک گونه گفت ؛اگه افتادیم با آتیشی که درست کردیم خودمونو خشک میکنیم!

اگه ؟اگه؟اگه افتادیم ؟میخای حتما بیفتیم؟(...) زیراین سنگ ها وسبز ها چه خبره؟ هرکی  زندگی خودشو...


چو زد فراق تو بر سرما به نیرو سنگ /رسید برسرمن بعد از آن ز هر سو سنگ/هزارسنگ ز آفاق بر سرم آید/چنان نباشد کز یار خوش خو سنگ/مرا ز مطبخ عشق خوش  تو بویی بود/فراق می زند از بخت من بر آن سنگ بو /ز دست تو شود آن سنگ لعل می دانم /به امتحان به کف آور به دست خود تو سنگ /اگر فتد نظر لطف تو به کوه و به سنگ/شودهمه زر و گویند در جهان کو سنگ/سخای کف تو گر چربشی به کوه دهد/ دهد به خشک دماغان همیشه چربو سنگ/ز لطف گر به جهان در نظر کنی یک دم /روان کند ز عرق صد فرات و صد جو سنگ/اگر ز آب حیات تو سنگ تر

,....گردد/حیات گیرد و مشک آکند چو آهو سنگ/به آبگینه این دل نظر کن از سر لطف/که می طلب کند از وصل تو به جان او سنگ /عصای هجر تو گویی عصای موسی بود/ز هر دو چشم   روان کرد آب هر دو سنگ /ز بخت من  ز دل تو سدیست ز آهن /که آهن آید فرزند از زن و شو سنگ/کنون زهجر زنم سنگ بر دلم لیکن/بیاورید ز تبریز نزد من زو سنگ/ز بس که روی نهادم  به سنگ در تبریز/به هر طرف دهدت خو د نشانه رو سنگ /نگردم از هوسش گر ببارد از سرخشم/به سوی جان و دلم  در شماره هر مو سنگ /ولیک از کرم بینظیر شمس الدین /کجاست خاک رهش امید و مرجو سنگ/دعای جانم  اینست که جان فدای تو باد/وگر زنند همه بر سر دعا گو سنگ...

هرکی زندگی خودشو میکنه چیه!؟بزا برم چوب بیارم ؛نه اول برم نخود کشمش ها رو بزارم ؛بعد. پس اول چوب وهیزم پیدا میکنیم....بعداچهارتا سنک...

√اونایی که ماهو باتلسکوپ نماشا نمودن ؛دستها بالا!! حالا چشاتونو ببندین و متصور شید ماه در مشت تان می غلتانید...اون آبچاله حفره ها رو هم لحاظ کنید...بعد 360روز تقریبا اثری ازاون حفره ها....نمی مونه.ونموده.

نظرات 3 + ارسال نظر
ارغوان سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 22:01

ممنون بابت عنایت کردن توضیحات به جا و قشنگتون مادر باران عزیزم

قربان شماعزیز دلید؛ عزیز جانم
شا اینجور دختر نداره ما اینجور دختر نداره
نوه ها مو ببوسید لطفا

ارغوان سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 19:41

پس اول نخود کشمشها رو در میاری که نکنه بیوفتی تو آب و اینها خیس بشن تو جیبت، حیف بشن!
آفرین به این دور اندیشی

بعد چه جوریهاست که شما برای برادر زاده، خاله هستی ها؟

بعدش هم؛ حجر و حجاره هر دو مفردن. احجار جمع می شه.

و بعدترش هم یعنی چی ماه رو دیدن و بعد این حفره های آب ناپدید شدن؟ جزر شده مد شده یا خشکی شده یا چی.... لطفا توضیحات کافی عنایت فرمایید

ماشاء الله ماشاء الله ؛کیف میکنم تیز بین جانم
من خاله بودن رو دوست دارم چون خاله نمیشم...پسر دایی ها و خاله ها و ایضا برادر زاده ام خاله... صدام میزنن از هفده سال شروع میشن تا برادر زاده هفت ساله
الفش گذاشته نشد ببخشید.و ممنون بابت تذکر
اون سنگ از میون یک کامیون بنز ده تن (شن مخلوط نرم) پیدا شده وگفتند کادوی والنتاین بلو
وقتی تو دستم چرخوندمش ؛دقیقا حفره های ماه تو ذهنم اومد...وهرکسی اومد ؛دادم تو دستش بغلتونه! چوپان اینا هم بامن هم عقیده بودن..چون باهم ماهو تماشاکرده بودیم...القصه اخیرا یعنی بعد 360.,, وقتی تو دستشون چرخوندن حفره های زمخت و...محو وناپدید شدن یعنی هنگگگ کرده بود؛)
صادقانه بگم؛اگه هم وزنش بهم الماس بدن ؛عوضش نمیکنم.
اکثرا تو مشتم هست؛رفیق شفیقمه میدونه خیلی دوسش دارم :-*
جهنم و آتیش و آبادانی و...یادتونه!؟ بعد غلتاندن...
ننه قربونه مروارید های مسواک زده ات بشه

زهره سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 15:31

من تو وب شما میام نمیتونم باید چه جوری کامنت بذارم ! یه جوریه پیجتون

ممنون از محبت هاتون عزیزم. شما لطف دارین به من .
عکس های زیبایی میزارید

سلام زهره بانو جانه جانانم خیلی خوش اومدین خیلی خیلی خوش اومدین
شما همین که تشریف میارین برامون بسان سیصد گل نصرانی ببوده است ولاکن هر جوری دلتون میخواد کامنت بزارین
یادمه لیلا بانو بهم گفته بود؛مثل آدم فضایی ها صحبت میکنی.آدمای نخستین
فداتون بشم.مراقب خودتون عزیز دل باشید
ممنونم.
√ها...یه جوریه اصن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد