(13)

......

....

......

.....

.....

......

.....سبزه ای که ؛تو باغچه کاشته شد.

.....

.....وقتی باد و بارون خودشو نو می کوبن  به پنجره؛صدا بکنار اما  لرزش ویبره گون...تصویر لوچ میشد.ازاین جهت محکم  گرفتمش؛بلکم زبون به دهن بگیره.../：

..,,..

......درخت نارون رو می شناسید که!معروف به پشه خانه(؛)البته چاره کاراینه که؛با کاه و کلش(ساقه های برنج) آتیش دود انگیزی درست کنید...پشه های مراحم  می شن نه مزاحم ؛)

بذرهای نارون؛البته اینجا به نارون میگن(لیه دار) لیه دار قبل برگ زدن؛ بذرهایی که مشاهده میکند میزنه؛درخت تماما یک دست سبز فسفری...سپسها باد و بارون باعث میشه؛بسان پاراگرایدر فر بخورن و فرود بیان....

البته اون تعداد گنجشککهانی که درون تاج نارون شلنگ تخته که چه عرض کنم؛بسان هاپکیدو کاران ببوده اند...بی تاثیر نیست..یعنی  لحن دل انگیز نارونان.یعنی ؛تو از میان نارون ها -گنجشک های عاشق را -به صبح پنجره دعوت....یعنی من زهره ترک شدم که...

....

و در ادامه؛

پس از روز طبیعت ،

هنوز هم،

باز باران ،باترانه...

.....

......

(بگ گرند موسیقیه تصاویر جاده ای؛هر روز پاییزه -تو میگی سلام -پشت بند شون؛تو کجا بودی تا حالا؟)

(آیکن؛ آیکنه ،عرضی نیست  ؛ تا حالا اختراع نشده):

اما من طی ان ت خابات و رای گیری(ازآیکن عرضی نیست رو نمایی می نمایم؛)

√ظهر نوشت؛ بحمدالله ؛ بنای بند آمدن رو نداره(مدل چپ و راستی...مشغول باریدن هست)

1- ؛دیشب موقع برگشتن مون اَجى  بغض کردن  وگفتن؛شون درید (دارین میرین؟) گفتم؛امروز چند شنبه بود؟گفتن ؛یک شنبه!

.....

.....(فرنی -دستپخت چوپان ؛که انصافاهمیشه قانونی و لطیف درست میکنه(باب دل همه ؛خصوصاآقاجان و اجی)

باانگشت های دست راستم  یکی یکی شمردم _دوشنبه -سه شنبه-چهارشنبه-پنج شنبه وجمعه ؛آیم تی پهلو(میام پیشت)

گفتن؛پدرسوخته بیچه، جا فیگیته(بیچه فیگیته =مامایی که بچه روگرفته:یعنی مامای پدرسوخته ای که تو رو گرفته )فک بوکودم چی خاستی بیگی!!(فکرکردم چی میخاستی بگی!)(آیکن غش غش خنده هاش)

طفلی اون ماماهه