<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

گل پامچال بیرون بآمو ...

 -----

............

 خواص دارویی پامچال؛

پامچال در طب بعنوان ضد تشنج استفاده می شود.

گل پامچال داروی موثری برای برونشیت ، زکام های مغزی و سرفه های مزمن است.

ولیکن؛اگر به گریپ مبتلاشد می تواند از دم کرده گل پامچال استفاده کند....همچنین آن دم نوش برای کسانی که مبتلا به سردرد های شدید میگرن و دل بهم خوردگی هستند مفید است،....

گل پامچال مقوی وتب است.

زمزمه ترانه ی، گولِ پامچال گولِ پامچال / بیرون بیه بیرون بیه ،... وقتِ باهاره ،عزیزموقعِ کاره....

درهین شخم زدن باغ و کندن آبراهه های منتهی الی به برنجزارها ،...آوای فولکلور کشاورزان گیلانی است:)

        

........ بهمن ماه سال قبل یادتون هست؟

........فروردین ۹۶ ...

         

..........۲۲بهمن ۹۶ چطور؟



نظرات 18 + ارسال نظر
مترسنج سه‌شنبه 1 اسفند 1396 ساعت 22:08 http://dar300metri.blogsky.com/

تصاویر مث همیشه عااالی
چه جالب. نمیدونستم این خواصو داره...
یادم باشه اومدیم اونطرفا دمنوش اونو درست کنیم

ممنون وسپاسگزارم،...جناب مترسنج عزیز
دوست داشتنیِ پُر خواص
ان شاءالله،...دم نوش بنفشه هم خیلی خوشمزه اس

لیلا شنبه 28 بهمن 1396 ساعت 17:22 http://banoyeeshgh.blogsky.com/

سلام عزیزم منم عاشق گلهای پامچالم هرسال نزدیک عید یه جعبه از گلهای پامچال رنگارنگمیخرم تو باغچه خونه میکارم.
پارسال مگه چه پستی گذاشتید که نوشتید یادمون میاد یا نه؟

سلام به روی ماهتون
احسنت به شما ،...خیلی گار خوبی میکنید
پارسال دسته جمعی رفتین ازمنتهی الی شالیزارهای آقاجان ،ازحاشیه رودخونه اش، پامچال وحشی کندیم وآوردیم تویدباغچه مادربزرگ کاشتیم.آخه پاهاشون خیلی درد میکنه و دیگه نمی تونن برن اون دور دورای شالیزار
اون بوته همون بوته ی پارساله اس ،...که اجی میره نوازشش میکنه و،...

طیبه جمعه 27 بهمن 1396 ساعت 00:04 http://almasezendegi.mihanblog.com

داداش
من رو از نزدیک ببینی می فهمی من خیلی دهاتی ترترم.
باران جان عزیزدلمی تو.من پدر و مادرم هیچ کدوم سواد خوندن نوشتن هم ندارند و نداشتند.ولی خیلی علاقه داشتند ما دکتر مهندس بشیم ....زهی خیال باطل ...نشدیم
ما هم سنتی هستیم والا از مدرنیته شدن فقط داتشگاه رفتن و کارمند رفتن رو دارم
و یادم نرفته تو چقدر باسوادی و اطلاعات داری و حتی دوازده بند خواجه نصیر!!!!!!
به طور کلی اطلاعاتت خیلی خیلی بالاست.یکی از دلایلی که من دوستت دارم به جز محبت و مهربانی بیش از حد مخصوص گیلک هاست داشتن اطلاعات زیادت هست
عزیزدلم که تک دختری.می بوسمت بیشتر مواظب خودت باش یه دونه دختر
حسین تشکر لازم نداره جیگر
چون وقتی با من ازدواج کرد من دانشگاهم تموم شده بود و کارمند هم بودم.می دونی که ایشون همکارم هستند و با همون شرایط باهم ازدواج کردیم.
خانواده ی حسبن هم خیلی شبیه خانواده ی من هستتد
تو عزیزدلمی و زیاد زیاد زیاد دوستت دارم .بحث ندارم.گفتمان می کنیم باهم خوشگل من.دختر ‌ناز منی تو

خیلی ممنون از لطف تون مامان تی تی گلممممم
اون خواجه نصیر رو میگین من قهقهه ام میگیره :))))اینقدرمنو قلقلک ندین
شما همیشه به من لطف دارین ومنو شرمنده میکنیددددد
خدا نکنه من باشما بحث داشته باشم منظورم همون چشم گفتنم بود.چون معمولا توی خانواده ما حرف یک بار زده میشه
من گفتگو با شما رو دوست دارم
بازم برام بنویسید واینکه؛
میدونم حسین آقا تشکر لازم نداره ،لیلی یادم اومد بود.وقتی لیلی یادم بیاد ،خودبخود حسین آقا یادم میاد.
.
مامان تی تی ؟

طیبه پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 21:54 http://almasezendegi.mihanblog.com

عزیز دلم دل و جرات به چی میگی؟؟
خیابون رفتن ؟مغازه رفتن؟؟خرید کردن؟؟۲۲ بهمن از خونه بیرون زدن؟؟
اینها که خیلی معمولی باشه به گمانم
باران دخترم من سال ۱۳۷۱ دیپلم گرفتم و رفتم دانشگاه تهران
اولین بار با مادر و برادرم رفتیم و من موندم خوابگاه و برگشتند.داداش سپرد که به هیچ وجه نیا قم تا آخر هفته خودم بیان دنبالت
هنوز اونها به قم نرسیده بودند که من برای اولین بار تو تهران سوار تاکسی که نه...ماشین شخصی شدم و رفتم خونه ی دختر داییم اون سر شهر
دو روز بعد هم برگشتم قم و اونها دیدن که بدون اطلاع اونا و سالم وخوشحال خانه هستم خیلی هم از استقلال و زرنگی من خوششون اومد و تشویقم هم کردن
الان هم از سال ۷۵ به این ور کارمند رسمی اداره دولتی هستم.
ترس نداره
قم شهر خوب و امنی هست
میگن از هرجی که بیشتر بترسی سرت میاد

قم ،
شهر شما ،
سه باری اومدم.قبول دارم شهرخوب وامنی هست.همینطور مشهد.
شهر ما هم شهرامنی هست.
منتهی حرفم اینه که من اجازه اش رو ندارم.
یک قول وقراه بین مون،همون به هیچ وجع نیای داداش شما،که منم گفتم چشم.تمام.بحث وجدال وخومختاری موقوف.
خانواده ما سنتی طورهستن ،..یه مقدار تک دختربودنم ،..بعد یادتون نرفته که،من دهاتی هستم
ایشالا که هیچ وقت برای کسی اتفاقی نیفته وسرش نیاد....
واینکه؛
جاداره از حسین آقا تشکر بکنیم که اجازه رفتن و خرید کردن و از خونه بیرون زدن رو بهتون ،...
الهی سالیان سال در کنار هم خوش خرم ،ایام رو سپری کنید

Sabireh پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 20:18

فداتون... :)):-*
منظورم فروردین ۹۶ و بهمن پارسال بود ... اینا یادم نیست
بله مبارکشون باشه

قربان شما عزیز دلم
آهاااان خوب من مابین شون باهاتون آشنا شدم
شما بهمن نود۶ یادتونه
عزیز دلمی
+راجب اون پست و پروفایلی،...صد درصد باهاتون موافقم

طیبه پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 19:13 http://almasezendegi.mihanblog.com

نظر پردل و جراتم رو تایید کن
اوکی؟؟
کاش آدرس داشتم ازت تا سورپرایزت کنم جانم

اوکی
والا من راضی به زحمت شما نیستم ،
همین که سلامت هستین وبالاسرخونه زندگی تون،...برای من ارزشمندترین هدیه اس ،...
جانت سلامت باند عزیز جانم

طیبه پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 18:06 http://almasezendegi.mihanblog.com

۲۲ بهمن ۹۶ خیلی خوابیدم وقتی بیدار شدیم نیکان رو سپردم دست باباش که برم نمد بنفش و یاسی بخرم برای کادوی دوستم لیلی جان
نشون به اون نشون که اونقدر پیاده رفتم و مغازه ها یا بسته بودن یا نمدی که من می خواستم رو نداشتند که بالاخره سر از مغازه های دم حرم درآوردم.خطیب ۲۲ بهمن در حرم هم صداش میومد که درباره ی اختلاس صحبت می کرد و من توی دلم گفتم تواحتمال زیاد خودت هم یکی از همون هایی که بعدا صداش درمیاد..
و اونجا چندتا خرید انجام دادم که یکیش این بود .دوتا جاسوییچی بنفش به شکل قلب تیرخورده .یکی برای لیلی یکی برای خودم
بعد دیگه راه که باز نبود که تاکسی سوار شم دوباره داشتم پیاده و لنگ لنگان برمی گشتم که یه ماشین سفید خوشگل که نمی دونم چی بود و دوتا جوون ...زیاد جوون که نه...دیدم تو ماشین هستند و دست تکون دادم و گفتم منو برسونند دیرم شده و اونها هم گفتند ما مستقیم نمیریم چهارراه میریم راست یعنی پارکینگ ضلع شرقی حرم و من گفتم باشه چهارراه پیاده شدم تاکسی گرفتم دوباره ته خیابون پیاده شدم یه تاکسی دیگه سوار شدم و برگشتم منزل و ناهار دادم اهالی میل کردن
این بود انشای من

شما خیلی خیلی پر دل جرات هستین
من از اول باید دربست بگیریم
یادم باشه براتون یه پستی راجب دم در نرفتنم بنویسم
پدرجان میگن،در زدن دم در نرو از پنجره نگاه کن ،منم میرم روی مبل،که قدم برسه بتونم ده متر اونطرف طرو ببینم؛یعنی از پنجره تا دم در حیاط ده مترفاصله اس
تازه اونی که اومده زیرپنجره باید نوک پنجه هاش بمونه
.
این انشاء بود؟یا فیلم ترسناک

طیبه پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 17:57 http://almasezendegi.mihanblog.com

نه عزیزم خصوصی نیست .راحت باش

چشمممم،راحتم ،با اجازه

طیبه پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 17:25 http://almasezendegi.mihanblog.com

آبانی ها رو ویژه دوست دارم
اما دلیلش رو بعدها خواهم گفت
یادته تو وبم نوشته بودم اختصاصا عاشق ۱۲ آبان هستم اما نگفتم چرا....وفعلا هم نمیگم
من عاشق آبان و بهمن هستم نه به خاطر آب و هواش ...‌دلیل بسیار زیبایی داره ولی سکرت.خیلی سکرت.حتی مامانم هم نمی دونه.

آبانی ها هم ویژه اردی بهشتی ها رو دووووست دارن
مثل چوپان ومامان جانم
بلی،...یادمه
ایشلاخیرباشه، تی تیدگلم...

Sabireh پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 11:39

من هیج کدوم خاطرم نیست

چقد گلای پامچال زیبان
اون کفشام خیلی زیبان
مبارک باشه

جسارتا ،چی خاطرتون نیست ؟؟
خیلی،من خیلی خیلی پامچال های رنگی رنگی دوستم،...
البته همرگلی که فصلش باشه رو،...یعنی همه گلها وگیاهان ،...
جشاتون زیبا میبینه عزیزمممم
ممنون،ایشالا به سلامتی استفاده بکنه،...


beny20 پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 10:31 http://beny20.blogsky.com

این گل ها رو دیدم حس‌‌ و حال عید بهم دست داد
زندگیتون همیشه پر از عطر و بوی گل و زیبایی باشه

بوی عیدی
بوی اسکناس نو


البته بوی سفره نو چادرنمازگل گلی نوتر
خیلی ممنون وسپاسگزارم شیخ بنیامین پسر عزیز
...همچنین برای دوستان عزیزی چون شما
واینکه؛
حس حال تان،
تا همیشه عید

پگاه پرواز پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 06:36

سلام باران جان خوبی؟ به به چه عکس زیبایی پستت بی نظیره بسیار مفید و جالب ممنون باران جان خسته نباشی..... عالیییییییییهههههههه

جانت سلامت عزیزم
الحمدالله .شکر خدا خوبم.ممنون ز احوال پرسی شما
خیلی خیلی ممنونم ز لطف ومرحمت شماااااا،...

پگاه پرواز پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 06:32 http:// twilight1371.mihanblog.com

سلام و درود فراوان به باران عزیزمممم.... وای به به چه عکسی و چه پست خوبی بسیار مفید و عالییییییییییییی مثل همیشهههههههههه ممنون باران جان عزیز... و موفق و شاد باشی

سلام و عرض ادب خدمت شما پگاه پرواز عزیز
جان تان سلامت عزیز دل
فدای شما،...سلامت بمانی وشاد.

مامان پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 01:13 http://maman.blogfa.com

سلام می گل خاخور جان
میبخشید خواهر گلم اون سبد درمانگر را میشه اسم داروهایش را بگین
دوتایش که مشخص است
یکیش هم فیفول یا آهن است
اون قرص قهوه‌اییه را فکر میکنم میخوردم اگر همونی باشد که حدس میزنم برای پوست بود، البته ممنون میشم اسمهاشون را بگین

سلام به روی ماهتون
می گول مهشیدی
ازسمت چپ،اولی که مشخصه،دومی هم جعبه ی همون قرص قهوه ای هست. کلسیم دی.ویتامین ب ۱. ویتامین ب ۶.فروس سولفات .B12
همین ها هستن
البته B12 رو همراه ب کمپلکس مخلوط میکنن،..
.
عزیزدلی مهشیدگلم

مامان چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت 23:33 http://maman.blogfa.com

سلام می گل خاخور جان
به‌به بوی بهار از بلاگ شما آغاز شده
گل پامچال...
همیشه بهاری باشید ایشالله

سلام به روی بهتراز ماهتون
تی جان سلامت عزیز دلم
اینجا قلب وذهن منه ...،...
ممنون،
سبزباشید وبرقرار

وکیل چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت 23:10

زمزمه ترانه ی، گولِ پامچال گولِ پامچال / بیرون بیه بیرون بیه ،... وقتِ باهاره ،عزیزموقعِ کاره....

درهین شخم زدن باغ و کندن آبراهه های منتهی الی به برنجزارها ،...
زیبا بود
کارتون حرف نداره

بسیاربسیار سپاسگزاریم،...جناب وکیل

میدونید؟چقدر خوب میشد،
روستاها بجای شوراهای کله پوک ومنابع روستایی جیب زن، وکیل باشی داشته باشه؟
چقدر خوب میشدبا قانون وضوابط دهن دهیار وشوراوبخ شدار و،...سرویس کرد
کی میشه؟؟؟ حکم تیرباران اونا روگرفت

صبا چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت 22:51 http://easternwind.blogsky.com

گل پامچال بیرون بیا فصل بهاره ، عزیز موقع کاره
شکوفاهان، غنچه وا شده ، غنچه وا شده
بلبل سرداره ، عزیز موقع کاره
بیا بریم نغمه بخوانیم ، دانه بناشنیم ، عزیز موقع کاره
بیا بریم نغمه بخوانیم ، دانه بناشنیم ، فصل بهاره

عزیز موقع کاره،....
اتویی کی شوما بخاندید،..من باید بشم بجاکله ی بینیشایم،...عزیز موقعه کاره،...

ممنون تون صبا جانم

طیبه چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت 22:21 http://almasezendegi.mihanblog.com

آقا ؟؟؟اون کفش های قرمز کنار گلهای سفید پامچال و نمی دونم چیه بنفش ،چشم منو گرفت
مبارک صاحبش .خیلی قشنگه
یادته ؟؟؟سریال گل پامچال؟؟چندساله بودی مگه تو؟؟به دنیا تشریف اورده بودید ؟؟

جان دل
گلهای پامچال وحشی با بنفشه های وحشی ادقام شدن
اون کفشها رو بطور اتفاقی دیدم و برای عزیزی خریدم،...
قربون چشای خوشگل تون مامان طیبه
سلیقه ام به مامان اردی بهشتی ام رفته

سریال گل پامچال ؟؟سال هفتاد پخش میشد
بله. درقید حیات بودم،...اصن دیگر گون شد دنیا ،بعد تشریف فرمایی من بود،...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد