<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

قناعت،صداقت،ویحب عبدوشکور

 ****

****

تمام خیرات و خوبی های دنیا را در چشم پوشی و قطع طَمَع از زندگی و اموال دیگران می بینم ....( قناعت)

*بهترین کلید گشایش کارها،راستگویی ، و بهترین مهرپایانی آن وفاداری است.(راستگویی و وفا)

*نگاه مهرآمیز مؤمن به  چهره برادر مؤمنش و محبت به او عبادت است.(ثواب نگاه)

ولادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام برشما دوستان عزیز و گرامی ،مبارک❤

*****

*****ایشون روی کیلومترسنج برق ،سکنی گزیدن.ما ایشونو همراه اون  نی نی ِ قایم شده خیلیییی دوست میداریم.

*****از نظرذاعقه ما ،حلیم "محمد"رشت،دور ور میدون فرهنگ،خوبِ.بله ذائقه درستِ،منتهی غط املائی فاز خوبی داره :))

****گویا،زمان صرف صبحانه ی ما و ایشون یکیِ:)

****مام از فرصت استفاده کردیم ونی نی شونو دید زدیم:))

داشتیم با مامان جان صحبت میکردیم،یک اینکه،اینا مارو یادِ خاطرات حدود چهل روزه یِ  طهران و غروبآی لامذهب ترش هستن،...

که مامان جان گفتن؛چوپان رفت خیابون (سعدى)پمپ آب خرید ،گفت ؛ ماهی بیست تومن بهم بدنآ،اونجا زندگی نمیکنم.یک روز تمام چشاش می سوخت و تهوع داشت:))

که من خواستم بگم،یادتونه؟میخواست بره اونجا،...که دادا اومد گفت؛یه چی بگم؟مامان جان گفتن؛ بگوبلامیسر،گفت؛زن باید بچه داری بلد باشه.مامان جان خیلی ریلکس گفتن،خوب!(که یعنی منظور؟ادامه اش،چی میخواستی بگی؟)گفت؛فاطمه بچه داری بلد نیست!نمی زاره بچه خودش بفهمه،همش میگه؛ های های می افتی،های های نکن،های های کَفی(یعنى می افتى) وانقدر ،اینو با لحن خوشمزه ای گفت،دیگه نتونستم بغض خنده ام رو نگهه دارم،...که مامان جان چهره جدی شون تبدیل به خودِ خودِمنورگون شدو دوتادستاشونو از هم گشودن و گفتن؛بیا ببینم!پرید تو بغل مامان جان،گفت،بخدا بچه گناه داره :مامان جان گفتن؛میدونم بلامیسر ،ولی ما گفتنی ها رو گفتیم .ایشلا خدا،با دستاش جلوی دهن مامان جان و گرفت و خوند،امی کوچه دوختران می سایه ره غش کُنیدی=دخترای کوچه مون برای سایه من غش میکنن،خوشن می واستی کُر به آب آتش زنیدی!:))

+ان الله یحب کل قلب حزین،و یحب کل عبدوشکور،...خدایا شکرت،الهی شکر❤❤

نظرات 16 + ارسال نظر
مترسنج جمعه 7 اردیبهشت 1397 ساعت 23:12 http://dar300metri.blogsky.com/

کیلومترسنج برق
در مورد حدیث مصور هم که واقعا گریه داره
جای تاسف برای افرادی که در عمل کوتاهی میکنن...

سلام برشما آقای نفس سنجِ عزیزوگرامی

بله،کیلومترسنج برق.همون اومتر،همون مولتی متر،همون کیلووات سنج .چه دانم اصن،

خدا آخر عاقبت همه مارو ختم بخیر کنه،...

کیهان سه‌شنبه 4 اردیبهشت 1397 ساعت 08:03 http://mkihan.blogfa.com

درود
البته از جناب مصتفا خواهش می کنم تشریف بیارن وبلاگ بنده و آنجا با حوصله بیشتر هر سوالی داشته باشند پاسخ می دم و بیشتر هم با همدیگر آشنا خواهیم شد و اگر وبلاگ هم دارند آدرس مرقوم فرمایند تا ما خدمت برسیم

سلام عرض ارادت خدمت شمایِ عزیزوگرامی

mostafa دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 17:04

عذر میخوام ازینکه اینجا رو تبدیل به عرصه پرسش و پاسخ کردیم

خواهش میکنم،پرسش ها، به جهت افزایش ضریب آگاهی بسی بسیار مورد پسند ما و ایادیِ می باشد،واینکه ؛جناب کیهان استاد بسی بسیار پرحوصله ی دانا و محترمی هستن.
ممنون از حضورتون

mostafa دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 17:02

درود بر برادر کی حان عزیز و عرض ادب و ارادت
بسیار کار نیکو و پسندیده ایه و نیز ترویج فرهنگ اینکه هرجا زباله ای دیدیم منتظر مسئول ذیربط نباشیم و خودمون دست بکار شیم
نکته نامفهوم تو عرایض بنده کلمه آلودگی بود که حضرتعالی نوشتی اون رو دفن و امحا کردید
تا اونجایی که عقل نصفه و نیمه من میگه آلودگی شئ یا قطعه نیست
خواستم به جهت افزایش ضریب آگاهی خودم بدونم چطور اینکار رو کردید تا بلکه ماهم واسه ترویج فرهنگ و حفظ و حفاظت از محیط زیست اقدامات عاجل بعمل بیاریم
ممنون از اینکه به سوالم ارج نهادید و پاسخگو بودید

کیهان دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 15:27 http://mkihan.blogfa.com

خوب راستش من دایره لغاتم بسیار کم هستند و گاهی با مشکل مواجه می شم و همچنین املای بسیاری از لغات را دقیقن نمی دونم مثلن گذشت با گزشت یا گزارش یا گذارش و خیلی لغات اینگونه
و همچنین دستور زبان مشکل دارم هر چند که سعی خودم را می کنم و مطالعه هم می کنم اما خوب مشکل دارم برادر ....
و دیگر اینکه راه دیگری بجز دفن کردن و یا سوزاندن به ذهنم نرسید من هم بین دفن کردن و یا سوزاندن زباله ها دفن کردن را ترجیح دادم چونکه قئطی های فلزی قابل سوزاندن نبودند همچنین سوزاندن پلاستیک و ظروف یک بار مصر ف آلودگی هوا را در پی داشت.
حال اگر راه سومی هم هست لطفن بفرمایید تا من در سففر های آینده انجام دهم .البته بجز حمل کردن و به شهر آوردن که این راه در توان من نیست متاسفانه برای اینکه حجم آنقدر زیاده که از توان نحیفی چون من خارج است
با سپاس از شما آقا مصتفا ی عزیز

من از شما بابت حضور و پاسخ به سوال ها،...بسیارها ممنون ومچکرو سپاسگزارم ...

طیبه دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 13:08 http://almasezendegi.mihanblog.com

تی تی پرنده دوست
تی تی نی نی های پرنده دوست
تی تی عکس های وبلاگت رو دوست

باران تی تی دوست
باران نی نی تی تی دوست
باران تی تی و نی نی و عزیزان عزیزِ تی تی دوست

طیبه دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 13:01 http://almasezendegi.mihanblog.com

ذائقه درستِ،منتهی غط املائی فاز خوبی داره
ترکیدم از خنده

منتهی ،فاز خوبی داره
الهی همیشه خوش بخندی ،..تی بلامیسر

mostafa دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 09:57

کوه خوابی ؟؟ شب مانی ؟؟
آلودگی چجوری دفن یا امحا میشه برادر من ؟؟؟؟
فاتحه ادبیاتمون رو بخونیم

کیهان برارعزیز
لطفا پاسخ گوی سوالات برادر مصطفی باشید.
(آقای مصطفی ؟عذرمیخوام باقی کامنت های شما با چند ساعت تاخیر تایید میشن،کاری پیش اومد که،...برماببخشایید)

mostafa دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 09:50

تبریک مجدد حلول ماه شعبان ( با تاخیر) و ولادت ائمه اطهار و معصومین به شما و سایر دوستانم تو اینجا امیدوارم برکت و سلامتی سرتاسر زندگی و وجوتون رو فرابگیره
یاد این ترانه افتادم ...
"غصه نخور یاکریم دوباره پر میگیری
اگه بشی نا امید به دست غم میمیری"
چه خوش شانسید یا چه سعادتی دارید که اون یاکریم با شما همخونه شده
ماها که اینچیزارو هیچوقت از نزدیمک نمیبینیم ولی فکر میکنم حس خوبی داشته باشه. هرروز بری و زاغشون رو چوب بزنی
اوه اوه..عجب حلیمی.. دم محمد گرم.حسابی سنگ تموم گذاشته
جای ما هم نوش کنید
منم با مادرجان بزرگوارتون کاملا هم عقیده ام.زندگی تو تهران علی رغم اینکه غرق در رفاهی و تمام اسباب رفاهی دم دسته ولی بینهایت مشکله که بزرگترینش هم آلودگی هواست.. خود من کافیه یساعت برم تو ترافیک بعدش حتما باید قرص سردرد بخورم..
واقعا حیف نیست آب و هوای بهشتی شمال رو بزارید و بیاید تو دود و کربن ؟؟
تا قبل از اینکه با شما و وبتون آشنا شم لهجه گیلانی زیاد میشنیدم حتی یکی از همسایه هامونم گیلانی بود و با همین غلظت حرف میزدن . منم ازونجاییکه اصلا برام مهم نبود چی میگن و علاقه ای هم واسه یادگرفتن نداشتم کاملا بیتفاوت رد میشدم. حالا که ترجمه و زیرنویس کاملا روان و ساده ش رو میخونم تازه متوجه میشم لهجه شیرین و جالبیه . چندتا از کلماتتون رو هم تو خونه میگم و بقیه عین جغد همدیگه رو نگاه میکنن
موفق و شاد و سلامت باشید در کنار عزیزانتون
و زیر سایه حق تعالی

ممنون و مچکرم،...وهمین طور برای شما و عزیزان عزیزتون ،طول عمرباعزت، توام سلامتی و خوشی و شادی،..ازخدای ارحم الراحمین خواستارم...
نشنیده بودم،مرسی ازمعرفیش

دقیقا حس خیلی خوبی داره،وخیلی هم رنج عاطفی فراوان،به قول اجی،هزارنفر بیاد،یکی نره.یعنی هزارنفر به جمع مون اضافه بشه،اما ،...اینام هردوتاشون تشریف بردن،...فقط لونه شون هست و دلتنگی نبودن شون،...
بله واقعا ؛دم محمدطیب الله انفسکم،..
ایشالا گذرتون به رشت خورد،تشریف ببرید وتست کنید،البته صبح زود رو لحاظ کنید که،به صف طولاتی کسل کننده برنخوریم،..

مامان جان من نگفتن که،مامان جان من تعریف کردن،که چوپان(داداش م)گفته ،...ودقیقا همین حالتی که شما فرمودین برچوپان حایل شد،..تهوع و سردرد و سوزش چشم ها بله میخندم بهش.چون جریان داره قضیه ایشون
ایشون میخاست بیاد،ما واقفش کردیم که اونجا دود و کربن و...ولی خوب ،خدانکنه کسی خیلی یهویی دلبسته کسی بشه،..که عقلش بپره و بزنه به سیم کله خرابی،...سیم پیچش دودکنه،...


بعدشم ؛ توذهن من آب و هوای تهران ،به سالهای هفتاد .هفتادو هست،...ازاونوقت تاحالا تهران نیامدم،هرچقدم تهران آلوده اس و...ذهنم من همون دهه مونده و چناران ولی عصر و،...

زشت نیست؟نه واقعا زشت نیست؟دورازجون شون.

آفرین ،همین طور روی کلمات تمرکز و تمرین وتکرار وصدالبته لحن وبیان تمرین داشته باشید،...که قراره نیمه خرداد ازتون آزمون بگیریم،..آزمون گرامر گیلکی

.
خیلی خیلی ممنونمممم
درپناه حق،سلامت وشادو خوش به همراه عزیزان عزیزتون باشین.آمین

کیهان دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 08:27 http://mkihan.blogfa.com

درود بر شما و سپاس گزارم از اینکه به فکر ما هستید
طبق معمول هر سال به کوه نوردی و طبیعت گردی بهاره رفته بودم
سالی 3 مرتبه به شکل روتثین و منظم کوه نوردی دارم البته در دیگر روز های سال هم می رم و لی این سه تاریخ را هیچ وقت سعی می کنم فراموش نکنم
1-اواخر فروردین تا اواسط اردیبهشت .در این مرحله سه یا چهار شب کوه نوردی و کوه خوابی(اطراق و شب مانی در کوه)
2-اواخر مهر ماه تا اواسط آبان حد اقل دوشب اطراق در کوه و کوه پیمایی
3-اواخر دی ماه تا اواسط اسفند که البته این قسمت سخت ترینشه چونکه سرما و برفه و لی من و کرو کوچیکم که چهار نفر هستیم و گاهی سه نفر و با کمترین تجهیزات و البته بیشترین مواد غذایی
دیگر زندیگی را باید یه جوری پاس کرد لذت ما نیز همین طبیعت گردی ست
اما این بار مقدار زیادی ناراحت شدم از اینکه کوها هم از شر آلودگی در امان نمانده اند .بیشترین تلاشمان را کردیم که مقداری از آلودگی ها و آشغالها را به نوعی دفن و یا امحا کنیم اما کفاف نداد تلاش ما با این حجم از آلودگی....

سلام ودرود برشما کیهان برار عزیز
به به ،..دایم به گشت وگذار و تفرج
چه زمانهای خوبی ،...اواخر فروردین تا اواسط اردی بهشت،..پراز تازگی ونوشدگی و شادابی
اواخر مهر تا اواسط آبان،...خزان عزیز
اواخر دی،..هی دی باردار اردی بهشت،بگذار خوب نگاهت کنم،..
وخوراکی ،توی سرما کنار آتش

خلاصه اینکه،لذت این پاس ها با تندرستی شما و همراهان کوه نورد نوش جان تان بادآ،...

واما
اندوه بزرگ طبیعت ای ران....رودهای آلوده،جنگلهای آلوده،دریای آلوده،...
واقعا چه باید کرد؟خیلی دلم میخواد اون حجم آلودگی رو که توی طبیعت هست و دراگثر تصاویر ثانثور میکنم،...به تصویر بکشم،...
یعنی واقعا سهیلا نمی بینه ؟؟داره چکار میکنه؟؟؟

خانم پزشک دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 02:39

مثل همیشه هر کدوم از عکسا یکی از یکی بهتره همه عالی .

مخلصصص خانم پزشک عزیز دل
(بابت کامنت پرمهرتونم خیلی چاکریم)

اسماعیل بابایی دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:46 http://www.fala.blogsky.com

این بخش گیلکی ش خیلی خوبه!

ممنون تون

صبیره دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:44

سلام بانو جان
منم بهتون تبریک میگم ولادت امام سجاد (ع) رو
چقد اون پرنده خوشکله... بچه ش کجاس... قایم شده زیر پرو بال مادرش

سلام به روی ماهتون،
جان تان سلامت عزیز دلم
متشکروسپاسگزارم،..الهی بحق همین ایام مبارک ،درهای خیرومنفعت به روی شما تا همیشه بازباشه،...
اینجا بهش میگن؛یاکریم.سروصداش رو خیلی دوس دارم،خصوصااا صبح های خواب و بیدار،...اصواتش فازمثبتِ
بله ،مامانش ازترس گربهه زیربال و پرش قایمش کرده
عکس آخر،بچه شِ

اسماعیل بابایی دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:42 http://www.fala.blogsky.com

چه جالب!
اتفاقا یه جفت یاکریم هم می خوان توی تراس ما لونه بسازن!
خیلی ذوقشون رو می کنیم!

آخی
یاکریمای اونجا پرگفتگو تر هستن،..اینجا همش تو لکن.
تماشای لونه سازی پرنده ها خیلی لذت بخشه،..آدم تو کف سازه های مهندسی طور پرنده ها می مونه

ذوق تماشا ؛
نوش جان تان ،...

سجاد یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 17:32

سلام
خوشن می واستی کُر به آب آتش زنیدی!:))

یعنی چی؟ :دی

سلام
خوشن=خودشان را
می واستی=به خاطر من
به آب و آتش
زنیدی=می زنند
کُر=دختر
دختر جان؟دخترای کوچه ما به خاطر من خودشان را به آب و آتش می زنند!
اونوقت تو میگی!!تو رو نمی خوام؟صبرکن یه چیزدیگه بهت بگم؛ اگه ناز بازیِ من تو بیشتراز تو ناز دارم.پسریکی یکدونه جگر گوشه پدرمادرمم و،...


این ترانه قدیمیِ ومادر ها برای پسراشون میخونن،..خصوصا پسرای نوجوان،...ولی پسرها و دخترای دیروز هم خوش شون میآد،..که گاهی آقاجان من زمزمه کنان میشه:)

داستان کوتاه منصور یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 09:33 http://mansourgholizadeh89.blogfa.com

سلام ودرود... من نیز از صمیم قلبم ولادت با سعادت امام علی ابن الحسین (ع) را به شما دوست مهربان هم تبارم تبریک وتهنیت عرض می کنم ، موفق وموید باشید...[گل)

سلام و درود...
دوست با کرامت و بزرگوارم
از شما بسیارها ،ممنون و سپاسگزارم،...
در پناه حق سلامت باشید و موفق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد