<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

اگر پر میوه ای ،پر سایه ای ؛افتاده تر شو...

 

 فیلسوف بریتانیایی؛آلدوس هاکسلی میگوید؛

 خوشبختی شاید 

همین باشد که با خودت نگویی کاش:


جای دیگری بودم 

کار دیگری داشتم

یک آدم دیگری بودم

.

.

.

گلام ؟در سفرهای گالیور یادتونه؟دوس داشتم یکی بخابونم بیخ گوشش:)

*عنوان از ترانه ی "  عطرتو" جناب ابی.

نظرات 10 + ارسال نظر
نیما یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 13:02 http://sunray.blogsky.com

درود به شما همسایه ی عزیزِ سپیدرود
خب بهم حق بده هم آفتاب سوخته شدم هم آفتاب زیاد خورده تو کلم حتی الان دارم سرابِ بستنی لیتریِ توت فرنگی میبینم تو دور دست ها اَی چی میشد الان یه قلمبه بستنی از آسمون می افتاد تو بغلم بارونِ آب هویچ بستنی هم میومد. واقعآنا چطوری مردم تو کویر زندگی میکنن اینجا که کوهه اینطور گرمِ دیگه ببین کویر چیه.

سلام و درود خدمت شما آقای همسایه عزیز و گرامی
ممنون از لطف تون،بجهت یادآوری سپید رود عزیز
ببخشید واقعا.خدا بهتون سلامتی و قوت بده.

والا منم نمیدونم؟ولی از کویر مهمان داشتیم،صبح بلند شد گلاب به روتون حالت تهوه داشت،عین خانم های حامله،به خانمش گفتم ،چرا ایشون اینطورا؟گفت،هوای مه الود و ابری ،بارونی ولایت شما،اینو ترسونده،وفکر میکنه،الاناس سیل بزنه و ...
رفتم براشون ضد تهوه اوردم و گفتم،بدین بهش بخوره،استرسش کم بشه.که هر دوازده ساعت یک دونه واسش تجویز کردم
بهتر که شد،زبونش وا شد و گفت؛
من بچه کویرم.صبح بلند میشم،باید خورشید ببینم!اینو با لحن خودش بخونین،(لحن بچه های کویر رو بلدین؟)
نگران نباشید
من الان به دوستانم میگم ،بیان بالاسر شما ،بایستن،...که سایه و خنک بشین.....روغن غاز پا زرد بجهت سوختگی هم توی یچال هست،میزارم پشت در واحد شما،...روش هم مینویسم،روغن غاز پا زرد،که یه وقت اسب آبی پشت در موند،هوس نکنه ،بجای کره ،بماله روی نون بربری

نیما جمعه 1 تیر 1397 ساعت 19:21 http://sunray.blogsky.com

کاش
یکی از این دخترای تو عکس با یه سبد پر از اون انگورا الان میومد پیشم کاش کاش کاش..

آقای همسایه؟عزیز
مگه ؟سایز کفش شما و گالیور؟یکی نبود؟شمارا چه ؟گلام و کاش و..
لذا ما برای شما ؛
یکی از همان یکی دخترِ توی عکس با یه سبد پراز انگور در کش و کشه و پیش تون آرزومندم...

چهارتا کاش نوشین ؛که هر چهار تاش رو با پست پیش تاز براتون می فرستم.البته چهار تا ،الف ونون به کاش ها تون اضافه کردم.که بخوانید؛ کاش ان کاش ان کاش ان..
فقط الان برامن سواله؟دخترای تو عکس؟ یعنی چشای من کم سوتر شده؟که یکیِ یا عکسِ پرس پگتیو طوره

مامان جمعه 1 تیر 1397 ساعت 05:34 http://maman.blogfa.com


من میدونستم ...!!!!!

سلام خواهر گلم، میدونید بنظر من نقش منفی را خوب بازی کردن طوری که حرص بیننده دربیاد واقعا هنر بالایی میخواهد.
گاهی فکر میکنم چطور طراح‌های کارتون یا هنرپیشه‌های فیلمها اینقدر زیبا نقش منفی را بازی میکنند...

من میدونستم...


سلام عزیزم
می گول مهشید

من فکر میکنم اونها هم دور ور شون با چنین اشخاصی روبرو شدن
که براشون کارکتر ساختن.
میگن،بچه هرچیزی رو ببینه یاد میگیره
حالا حکایت نقش آفرینی و کارکترسازی و..ازاین جور صوبتاس

روشن پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 19:45 http://roshann.blogsky.com

اتفاقا یکی شبیه گلام دوستمه
اوف اصن باید کشتش-_-
تازشم بهم میگه با من خوب میشه دردو دل کرد و هی زنگ میزنه و مخم رو میخوره:((((
اوف گلام

واووو،...یک دوست؟شبیه گلام؟
از طرف من یکی بخابون بیخ گوشش
تا اذیتتون نکنههه

صبیره پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 18:21

اوه اوه... الان فهمیدم گلام کیه بانووو

عزیزم...
آره،خودِ کله پوووکِشه

مهرتو پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 12:50

سلام ممنونم بابت حضورتون خوشحالم کردید کی آدرس منو بهتون داد وبلاگتون زیباست شادم کردید

سلام بر شما
خیلی خوش آمدید مهرتو بانو
ممنون از لطف ومرحمت شما؛از وبلاگ جناب منصور خدمت رسیدم.ایشان یکی از همتباری های خوب من هستند

سلامت شادزی عزیز دل...

بهامین پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 11:23 http://notbookman.blogsky.com

خوشبختی شاید

همین باشد که با خودت نگویی کاش


عالی بود باران جان

جان تان سلامت؛بلامیسر
بهترین ها رو براتون آرزومندم....

beny20 پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 02:05 http://beny20.blogsky.com

یعنی یه لحظه قاطی کردم ،
نمی دونم در رابطه با عنوانی که از ابی هست ،
یا برا نوشته ای که از آلدوس هاکسلی گذاشتی ،
و یا از گلام .. یا اصن باخت ایران ...
نمی دونم واسه کدومش کامنت بذارم :/

کُلی بگم که این پست هم عالی بود ،
ایرانم عالی بازی کرد ، همچی عالی بود ..

حتی اون بچه شیطونی که می گفت بی شَبوری هم عالی بود

نگران نباش، شیخ بنی حفی !
قاطی کردن یک لحظه ای
کاملا طبیعیِ ...
لذا متشکر و سپاسگزاریم
بابت کُلی گویی شما...
حتی اشاره به گفته اون بچه شیطون هم
که گفته بود،
تو خیلی بی شَبوری درست و بجا بود

*البته که بلانصبت شما

صبیره چهارشنبه 30 خرداد 1397 ساعت 21:12

چه حرف قشنگی زدن بانو
خوشبختی یعنی همین
سفرهای گالیور یادمه اما گلام کیه؟
اسم کاراکترها یادم نیست...

دقیقا؛"خوشبختى یعنى همین"
گلام همون کارکتره ای هست که چهره ی درهمی داشت و بالحن خاصی میگفت؛من می دونم...کارمون تمومِ....من میدونم!
سرچ کنید ،گلام گالیور تصویریش میاد
گلام سمبل انسانهای نا امیده
گلامُ دوجش نداشتم و ندالم

اسماعیل بابایی چهارشنبه 30 خرداد 1397 ساعت 20:06 http://www.fala.blogsky.com

من که سعی می کنم از همه ی چیزهای دور و برم لذت ببرم؛ وقتی توی جمعی هستم، شیطنتم گل می کنه و سر به سر همه می ذارم و انرژی تزریق می کنم به فضا! حتی سر کلاس!

ما هم از نوشته های شما انرژی خوبی دریافت میکنیم.
شکر خدا که؛هوشیار و آگاه به اکنون و حال هستین .
ومعلومه که بچه های کلاس هم بامن صد درصد موافقن.
که این بار براتون می نویسن،
آقای بابایی!
شما همانی هستین که
تاک تشنه
از طعم گل دهی شیطنت تان
به تبریک می....می آید

باور نمی کنید؟برف پاکن ماشین تون شاهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد