<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

می دیل می وطن!

 

محمد رسول الله؛با حیوانات هم مهربان باشید.

امام صادق علیه السلام می فرماید؛آیا دین؟به جز محبت و مهرورزی است؟

وامام  محمد باقر علیه السلام فرمودن؛دین همان محبت و محبت همان دین است.*ولاغیر.*


*جایی خوندیم که؛نخستین کلامی که انسانهای اولیه پی بردن و ادا کردن ،فریاد هائی  برای بیان پاره ای از عواطف و احساسات بوده،...

که همین فریاد ها در میان پرندگان و چرندگان وجود داره....

امروزه ملت ها در سراسر کره خاکی ،توانسته اند به وسیله تقلید از دیگران زبان نوشتنی و گفتنی بیاموزند...

لذا توجه بدین ضرب المثل را که"زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد"می تواند این مفاهیم را به ما برساند و دیگران تفهیم کند که زبان ،سرخ و سفید یا رنگین کمان نیست...مقصود همان واژه های متشکله دربیان است،...که افکار و اندیشه های خود  را به دیگران انتقال دهیم،...

در تازه ترین دفتر شعر جناب سید علی صالحی با عنوان؛

'سرودِ روحِ بزرگ'


یک آب و نانِ اندکی اینجا،

یک فرصتِ ساده بى خیالى اینجا،

یک جاىِ بی جاه و بی جلالی اینجا،

چه بهتر از این به این احتمال 

که بگذارند لغت نامه ها را پی یک دشنامِ دِبش

آهسته و با احتیاط ورق بزنی!


در لغت نامه علامه دهخدا 

آمده است:

وطن 

چیزی نیست 

جز آب ونانِ اندکی که هست،

جز فرصتِ ساده و بی خیالی که هست،

جز جای بی جاه و بی جلالی که هست.


فعلا حالتو ببر،

بعدا بر میگردیم و انقلاب می کنیم...


**بنطر تون؟اگه اینجا؟رو به آنجا ؟تغییر بدیم؟که با تصویر پست همخونی داشته باشه چطوره؟یک دور بجای اینجا انجا بخوانید و به تصویر توجه  کنید؛لطفا .

من که مثال آن بانو خنده ام گرفت:))

وطن  چیزی نیست جز  روستا،جز مهرورزی با پرنده و چرنده و دارو درخت و ...جززندگی هنوز خوشگلیهاشو داره ها و باقی قضایا:)

** با احترام به تمامی" انسانهای شریفى  که در شهر ها زندگی میکنند

نظرات 9 + ارسال نظر
مترسنج سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 23:11

دختر میثم؟

اوشان دختر میثمِ.شما از میثم مینویسد من یادِ دخترمیثم
می افتم و ازلبخند و پستونکِ دختر میثم،لبخندم میگیره:):)

مترسنج سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 15:02 http://dar300metri.blogsky.com/

من هیچی نگم

چرا ؛هرچی دوس دارین بگین،ما گوش میگیریم.
اول من یه چی بگم؛عکس دختر میثم رو میزارم که ببینید

بهامین دوشنبه 4 تیر 1397 ساعت 02:19 http://notbookman.blogsky.com/

عزیزدل منی باران جاااااااااااااااااااااااااااااااانم

جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان و دلِ باران
جان تان سلامت؛عزیز نازنینم

نیما یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 12:45 http://sunray.blogsky.com

خیلی هم عالی خو حسش نیست پاسخ بدم

به قول خان دایی من؛
جانت سلامت،از همون جا بای بای بکنین هم حسابِ

beny20 شنبه 2 تیر 1397 ساعت 16:27 http://beny20.blogsky.com

اصلا این عکسی که اینجا گذاشتی ،
این مهربونی نیست خو ،
حیوون بدبخت رو داره خفه می کنه

ماجرای خرید دستگاه هوشمند نشت یاب گاز ،
اینقدر خندید که
یه بار به‌ منم زنگ زدن ولی خب واسه گاز نبود ،
بحث سیم کارت بود ، خواستم اذیتش کنم ،
گفتم خانم الان خود شما هم از این خط ها استفاده کردی ؟
گفت بله آقاا خانوادمم استفاده می کنن ..
گفتم خب الان شماره‌ خودت چنده ؟ دختره ای خندید ..
لامصب صدا خیلی قشنگ و دلنشینی دارن

سلام شیخ
دقت کنید ،آقای بنی حفی !
بخدا اون خودشو لوووس کرده ،
چشاش اونطوری و انگار داره خفه میشه..
از خنده آن بانو هم ،کاملا مشخصِ

چوپان از این دست ماجرا ها زیاد داره،
لذا قابل پخش ترینش رو ،
ما برای شما نوشتیم

با شما موافقم.که صدای خیلی قشنگ و دلنشینی دارن
واین خیلی خوبه ها،
که خنده شون میگره و میگن؛دیوونه

بهامین شنبه 2 تیر 1397 ساعت 10:31 http://notbookman.blogsky.com

مهر ورزی و محبت در هر نقطه و مکانی که باشی ؛قشنگ و شیرینه

شاید سادگی عجین شده با مهر در روستاها بیشتر دیده میشه
اما هرنقطه و مکانی هم‌میشه مهر ورزید
تصویر عالی بود


هوووم...
راستش؛ این پست وطن به بعدش، با شیطنت واژه هایی به سبک خودم ؛نوشته شده.که خیلی خوشحالم شما مچ منو گرفتین....

تکرار میکنم؛بهامین جانِ بلامیسرم
"مهرورزی و محبت در هر نقطه و مکانی که باشی؛قشنگ و شیرینه

شاید سادگی عجین شده با مهر در روستاها بیشتر دیده میشه
اما هر نقطه و مکان هم میشه مهر ورزید"



که من بجای" سادگی "ازواژه "روستا " به عنوان یک استعاره استفاده کردم...
وطن چیزی نیست جز سادگی ...
جز مهرورزی با پرنده و چرنده ..دارو درخت و،...
اینجا وطن هم استعارس،...
وطن چیزی نیست جز" قلب " و "دل"آدمی ...که همراه با حقیقت و الطاف کائنات و ابهت کبریایی و تجسم زیبایی ست،...وطن یعنی دروازه بدن انسان،یعنی معبد الهی ،..یعنی قلب و دل آدمی،..،
یعنی قلب مهرورز.یعنی دوست داشتن و ابراز مهرو محبت در
بی نهایت،...که در غایت اگر مهرورزی در بی نهایت خود ضرب گردد...یعنی تقرب به حریم پروردگار.ولاغیر.

وقلب یعنی وطن میهن سیار ،..که هرکجا هستم؛ساده ساده ساده،
همراه ادب و معرفت و اصول حق شناسی ...

ویک چیز دیگه ،بهامین بانوی عزیز دلم
آقای کد کنی در ؛روز های آخر اسفند ...
سرودن؛ای کاش آدمی
وطنش را
مثل بنفشه ها
در جعبه های خاک
یک روز می توانست
هم راه خویش ببرد هرکجا خواست،...

ومن خیلی ازاین؛ ای کاشِ اشکمُ...
وفکر میکنم وقتى؛ جوی هزار زمزمه در قلب آدمی می جوشد...
ای کاش ؟ازچه؟آخههه...
وقتی قلب آدم جاری و روان باشه...مهر می ورزم و امید که این فن شریف/چون هنر های دگر موجب حرمان نشود....


مرسی از حضور شما،با احترام فراوان

مهرتو شنبه 2 تیر 1397 ساعت 09:00 http://mehretoo.blogfa.com/

تاری از موی سرت کم بشود می میرم
آه! گیسوی تو درهم بشود می میرم

قلب من از تپش قلب تو جان می گیرد
آه! قلب تو پر از غم بشود می میرم

من که از عالم و آدم به نگاه تو خوشم
سهم چشمان تو ماتم بشود می میرم

مثل آن شعله که از بارش باران مرده ست
اشک چشم تو دمادم بشود می میرم

وقت بیماری و بی‌تابی من دست کسی
جای دستان تو مرهم بشود می میرم

جان من بسته به هر تار سر موی تو است
تاری از موی سرت کم بشود می میرم

#میثم علیزاده

درود ها و سپاس ها همراه سبدوگل؛نثار شما بانو
ممنون از حضور عزیز و دوست داشتنی تان

اسماعیل بابایی شنبه 2 تیر 1397 ساعت 00:53 http://www.fala.blogsky.com

چه عکس قشنگی!
به نظرم اگه روستاهای ما به اندازه ی کافی امکانات داشتن، انتخاب خیلی ها روستا می بود؛ اما در شرایط فعلی، سخته.
من روستا رو خیلی دوست دارم!

گمانم این عکس ،برای طرفای رودباره .ازنت برداشته شده.
اون تصویر سپید رود؟اگه به دامنه کوه دقت کنین،خونه هایی با شیروانی رنگی میبیند،...که دامنه ی کوه هست،آب ،برق،گاز ،تلفن ،آسفالت هایپر مارکت، دکل برای آنلاین بود ...داره.مطب و درمانگاه و داروخانه هم ده دقیقه باهاش فاصله اس.مایل به سمت چپ تصویر،درکمر کش کوه ،کاجستانی هست که شیب ملایم داره و از اون کمر کش کوه...اینجایی که بودم نمایانِ...یعنی سد و پل و سپید رود و قدم زدن دم دمای ئیواره ها ...که من بینهایت درانجا سکون وآرامش دارم...که من آن روستا رو خیلی دوست دارم

واینکه؛
اینجا بطور وحشت ناکی از دیگر شهر ها،خصوصا تهران، به روستاها و شهرها هجوم آوردن...
حالا جریان؟چیه؟خدا عالمه

مرسی از حضور عزیز و شریف شما؛ آقای بابایی عزیز و گرامی

نیما جمعه 1 تیر 1397 ساعت 19:36 http://sunray.blogsky.com

یعنی الان تو شهر هرکی میخواد مهرورزی کنه باید بره روستا زندگی کنه؟ یا بره یه گاو بخره بیاره تو آپارتمانش صبا بوسش کنه؟ تهران پرنده اینا داره خیلی ها هم مهر میورزن بهشون، کنار دیوار کوچه ها کنار پنجره های زیادی ارزن گندم میبینم ولی در عوض روستانشین هایی هم دیدم پاشدن اومدن شهر نشینی تهران پرنده ها رو با تفنگ ساچمه ای برای تفریح میزدن یا پیرزن روستایی که پسراش براش یه واحد آپارتمان طبقه چهارم خریدن تهران و اومده بود تهران از پشت پنجره آشپز خونش ماهی چندبار کفتر چاهی میگرفت میخورد!
اینا که گفتم با احترام به تمامی" انسانهای شریفى که در روستاها زندگی میکنند

سلام بر شما آقای همسایه عزیزو گرامی

نخیر،مثال شمای انسان شریفِ شهر نشین ، پرنده های سبزآبی داشته باشه خوبِ.
منم که همسایه های موریِ خودمان را دارم.وبهشون مهرورزی میکنم .اینقدر هم بهم علاقه دارن،هروقت کسی چیزی بگه ،که لحنش متفاوت باشه و ،..یعنی احساس بکنن ،که دارن با هم بد صوبت میکنن،..گاااز میگیرن طرف رو.باورکنین راست میگم.فکرکنید؟یک سپاه از مورچه ها از آدم مراقبت کنن
که ما از شما و خیلی های شریفی که ؛باپرنده ها مهربانن و بهشون مهرمیورزن متشکرو سپاسگزارم....
با شما صدر درصد موافقم.
قبلا هم عرض کردم،اینجا تهرانِ کوچیکِ ...
ما هم همین روستا نشین هایی که پا شدن اومدن شهرنشین شدن رو هم دیدیم و می بینیم ....
البته من خودمم روستازاده ی کشاورز تبارم و مثال غورباقه دوزیست.که نصف روستا و نصف شهر زندگی کردم.روستای سرسبز و خرم،شهر و...به آداب شهر نشینی و روستا نشینی هم ،به قدر شمای شهر نشینِ کوه نورد،واقف.
چطور؟شما دبه ماست و جریان هایی که دیدن ؟وتعریف کردین؟منم دیدم ومیبینم و...
خوب....اینا از ماه نیومدن که؛اینا همان شهرنشین هایی هستن که،با گونی پول وارد روستا ها میشن و از بیخ و بن،...همه چی رو با پول خریدن...زمین و خونه و دارو درخت و شالیزارو گاو و گوسفندو...
فکر کنید؟یک روستایی که شغلش کشاورزی و جز رنج و سختی و گرفتاری چیزی عایدش نشده ،یه گونی پول ببینه،...چه میکنه؟رنج رو انتخاب میکنه؟یا گونی هه رو؟بنظرشما این هجم ترسناک انسانهای شهر نشین،خصوصا پایتخت نشینی ،با گونی گونی پول ؟ وارد استان ما شدن؟قضیه اش چیه؟؟؟چرا زمینی که مثال؟متری ۲۰ تومنِ صد تومن میخرن؟واین پول از کجا اومده؟که اصلا براشون مهم نیست؟که فقط دارن ملک میخرن...فکرکنید؟همین پنج شنبه؛یارو از تهران بلند شده اومده،یک ساختمون دوازده واحدی و یک ساختمان سه واحدی رو یک جا خریده...البته کارخونه شالی کوبی،استخر ماهی،...شالیزاز..مغازه...هم درزیر مجموعه خریدهاشون هس
واین یاروها ،یکی نیست،توی شهر و روستا بنگاهی ها ،مدام در معامله هستن....ویک جو وحشت ناکی رو بوجود آوردن...
وفکرمیکنید؟اون روستایی که طبیعی زندگی میکرد؟الان شهر نشین شده؟چطوری شده؟که اینطوری شده؟که کفترچاهی رو ازپس پنجره ی آپارتمانش میگیره؟وفکر کنید؟روستا و خونه زندگی ای که داشته؟الان چه وضعیتی داره؟ خوب،...یک انسان شهر نشین با شاسی و نیمه شاسی و ...کل محوطه رو سیم خاردار زده،..یک ویلای سوئیس طوری ساخته،...باغ ارگانیک و دام وطیور ارگانیک مصرف داره،...هفته ای چند شب ،تا سپیده دم ،سرو صدای بزن بکوب و اربده کشی های آرامش شبِ سلیس روستا رو مخدوش میکنه و ..و.و...
فکرکنید؟خدای نکرده روزی روزگاری ...اون گیاهیِ که توی کوه؟ترشک ؟بود؟گزنه ترشک؟دقیق یادم نیست؟
فکر کنید؟اون گیاه اون طرف سیم های خاردار کشیده شده اس و شما دست تون رو دراز میکنید ،که اونو ازپس سیم های بکنیدو تناول کنید،....واین حق شما و امثال شماست،که از طبیعت برای بقا استفاده کنید،...منتهی یاروهایی هستن که منابع ط ب ی رو رو با دم دسگاهش میخرن،خریدن،...حالا چه با دبه ماستِ،...چه بااعداد و ارقام های نجومی...
لذا فکر میکنم،مخدوش شدن آرامش شهر و روستا بینابینِ.
یعنی اینایی که عرض کردم خدمت شما ،با احترام به تمامی " انسانهای شریفی هست که در شهر و روستا زندگی میکنن.
حالا با احتیاط لغت نامه رو با یک دشنام دبش ورق بزنیدو
برید حال شو کنار پرنده های سبز آبی تون ببرید و
چه بهتر که توبارونِ داداش سیارو هم با ولوم همیشه پلی کنید و...
به قول استاد صالحی ؛بعد برمیگردیم و گفتگو مونو ادامه میدیم.

ببخشید که بی سروته حرف زدم ...بااحترام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد