رعد؛اوست که برای بیم و از قهر و امید به رحمت خود برق را به شما می نمایاند و ابرهای سنگین را هر جانب برمی انگیزد(۱۲) رعدو برق و همه قوای عالم غیب وشهود و جمیع فرشتگان همه از بیم و قهر خدا به تسبیح وستایش او مشغولند وصاعقه ها را بر سر هر قومی بخواهدمی فرستد (۱۳)
درفواید رعد وبرق خواندیم ؛
1-آبیاری ؛برق ها معمولا حرارت فوق العاد زیاد ؛درحدودپانزده هزار درجه سانتی گراد تولید میکنند؛واین حرارت کافیست که مقدار زیادی از هوای اطراف را بسوزاند ودر نتیجه فشارهوا کم شود ؛و.میدانیم در فشار کم ابرها می بارند و به همین دلیل غالبا متعاقب جهش برق رگبارهایی شروع میشود و دانه های درشت باران فرو میریزد.ازاین رو برق یکی از وظایفش آبیاریست.
2-سمپاشی ؛به هنگامی که برق وآن حرارتش آشکارمیشود؛قطرات باران با مقداری اکسیژن اضافی ترکیب می شود و آب سنگین یعنی آب اکسیژنه ایجادمیکنند.و میدانیم آب اکسیژنه یکی از آثارش کشتن میکروب هاست،وبه همین جهت در مصارف طبی برای شستشوی زخم ها بکارمیرود.این قطرات آب اکسیژنه هنگامی که برزمین میبارد،تخم آفات وبیماریهای گیاهی را ازمیان می برد وسم پاشی خوبی ازآنها میکند(واسه همینه که میگن؛امسال رعد وبرق کم بود!!آفات زیادتر...)
3-تغذیه و کود رسانی؛قطرات باران که براثر برق و حرارت شدیدو ترکیب ؛ یک حالت اسید کربنی پیدا میکند؛به هنگام پاشیده شدن بر زمین ها و ترکیب با آنها یک نوع کود موثر گیاهی می سازد و گیاهان ازاین طریق تغذیه می شوند.
یعنی همین پدیده (رعدو برق)؛ چقدر پر بار و پربرکت است؛آبیاری میکند؛سمپاشی و تغذیه هم می نماید؛واین یعنی اسرارازل...
+اعتراف میکنم؛بشدت از رعدوبرق میترسم.واین برمیگرده به سالهای دور؛به غروب زمستان ؛ به ساعت پنج ونیم...به رعد وبرقی که به ناگاه نازل شد؛به برقی که قطع شد؛به سرشاخه های نارون روی دیوار..به برقه سیمین فام به غرش دیو گون...به ترس به دلهره به اشک به پنهان شدن به...
√برق چون شمشیربران /پاره میکرد ابرها را/تندر دیوانه غران/مشت میزد ابرها...
.....
رعد؛
خدا از ازآسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل کفی بر آمد چنانچه فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت یا برای اثاث و ظروف در آتش ذوب کنند مثل آب کفی برآورد خدا به مثل این برای حق و باطل مَثَل می زند که (باطل چون) آن کف به زودی نابود می شود و اما آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است مدتی در زمین درنگ می کند خدا مثل ها را برای فهم بدین روشنی بیان می کند (۱۷)للذین استجابوا لربهم الحسنی و الذین لم یستجیبو ا له لو.....
+ باهمه ی ترس های به جا مونده ؛ دوسش دارم ؛ایضا پنج رکوعِ مفروض شده رو؛حتی خنده های اطرافیانو زجیغ های غیرارادیم....:-P
+پس بد مطلق نباشد درجهان /بد به نسبت باشدو این را هم بدان"مولانا"
ممنون باران عزیزم
فدات شم؛بهارعزیزترم





مراقب خودت باش؛بیشترمراقب خودت باش؛لطفا خواهشا
و اون کامنتم که در مورد وارش بود هم خصوصی نبود. مختارید در موردش. اون یک کپی بود نتیجه گشتنم در نت بعد از دیدن دوباره این فیلم خیلی دوست داشتنی
) و من مناسب دیدم و براتون گذاشتم
شما هم ماشاءالله این موضوعات قشنگ رو جا به جا مطرح می کنید (که بسی من رو به شوق میاره این کارتون
ممنون؛مرسی مچکر.
شمارو باید مثل ماهه روی قله ها تماشاکرد





سرانگشت گویاومهرورزتونو میبوسم
(بچه بودم؛بچه تر از حالا
پدرجان بهم یاد دادن؛سرانگشت بوسیدن رو
)

ازلطف ومرحمت تون؛بسی سپاسگزارم وخداوند رو شاکرم بابت وجود شما ؛در زندگی
خوشحالم که دوست داشتید
این موضوع بسیار فراوان لایک دارد
چقدر معلومات نافعه نثارمان کردید واقعا واقعا



خیلی استفاده کردم از این موضوع پر برکت بارانی.
خیلی جالب بود. باید گفت سبجان الله. خدایا تو چقدر عالم و دانایی چقدر سخاوتمند و بی بدیلی!
من هم بسیار از رعد و برق می ترسم. اما همچنان رکوعها رو به جا نیوردم. باید حتما قضا کنم. یاد آوری خوب و به جا و مهربانانه ای بود
از صدای باد شدید هم خیلی می ترسم. مخصوصا اگر طبقه بالا باشم.
(پس بد مطلق نباشد درجهان /بد به نسبت باشدو این را هم بدان"مولانا")
واقعا عالی
چقدرخجالتم میدید بانو؛
زلطف بیکران تان؛ممنون،مچکر،سپاسگزارم


اون شب وافتادن تابلو 

جیغ دست هورا...





میدونید!؟من چقدر این ذکر"سبحان الله" رو دوست دارم
√سال قبل بی حوا نشسته بودم؛ همین الان یهویی ؛رعدوبرقی شد
واما رکوعهاورکوعها؛ جانه جانان مان هستند
یادمه اون موقع ها میرفتم زیر تخت؛توی جابرنجی(دبه صدکیلویی) پشت رخت خواب ها؛توی کمد...همش از باد وبارون نبود؛وقتی تصاویرجنگ وجبهه میدیدم....
√بله.دقیقا.بد مطلق نباشد در جهان؛ یک خسلت خوب دیو رو دلبرمیکنه...بااین وجود؛باخیل راحت میشه؛بد ترین آدم ها رو دوست داشت
زنده باشه نی نی کوچولو چراغ خونه
سلامت باشید بهارجونم


شما ونی نی پنهان در دل تان :درپناه خداوند کریم محفوظ بمانی