یار تویی، غار تویی، نوح تویی، روح تویی، فاتح و مَفْتُوح تویی سینۀ مَشْروح تویی، نور تویی، سور تویی، دولتِ مَنْصور تویی، مرغِ کُهِ طور تویی، قطره تویی، بحر تویی، لطف تویی، قهر تویی قند تویی،حُجرۀ خورشید تویی، خانۀ ناهید تویی روضۀ اومید تویی، روز تویی، روزه تویی، حاصلِ دریوزه تویی، آب تویی، کوزه تویی، دانه تویی، دام تویی، باده تویی، جام تویی، پخته تویی،
آخ..؛
گاااز بیگرم من تو را:*
ادامه مطلب ...گفتم؛
دلگرمی های تو
بال های منند
چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور گربه ی لاغری از کنارم
نگرانم می کند.
ادامه مطلب ...
"بر زمینه ی سُربیِ صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یالِ بلندِ اسبش در باد
پریشان می شود.
خدایا خدایا!
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار می شود...
من تمام بهار را جوانه زده ام
گل داده امانار شده ام ...