....
....
.....
سه ونیم کیلو بادمجون همراه چهار عدد فلفل سبز خرد شدن ؛که بعداز اضافه شدن دو لیوان سرکه...
......که بعد اضافه شدن دو لیوان سرکه؛یک ربع ساعت تفت خوردن؛یعنی هر شصت ثانیه از اون یک ربع ساعت ؛یک بار زیرو رو میشن؛یعنی اجاق رو با شعله ی یکم بیشتر از متوسط تنظیم میکنید؛ظرف بادمجون رو روش که گذاشتین ؛تایم میگیرین؛هرشصت ثانیه ؛یک بار زیرو رو...که دقیقه ی پانزدهم اجاق خاموش میشه؛یک بار زیر رو میشه..حواس تون باشه؛اگه ظرف رو گذاشتین سرجاش...با.وجود خاموش بودن اجاق؛ دو تا شصت ثانیه بعدش حتما زیرو رو لازمه؛چون هنو شعله اجاقه داغه داغه...
......که حدود ده دقیقه بعد ؛منتقل شدن توی سینی..جهت خنکه خنکی شدن..(که ما شب تا صبح گذاشتیم)
......صبح که شد؛دو مشت نعناع خشک ؛یک مشت خالواش خشک؛نصف بوته سیر؛دوقاشق مربا خوری نمک ؛که ببایستی باهم ادقام بشن...توسپس ها منتقل به ظرف مناسب..
......
ودر ادامه؛
که بعد منتقل شدن ؛از نوعه متراکمش ؛حدود یک و نیم لیوان سر که لازم ببوده اید...که روی بادمجون ترشی اضافه کنید؛که اگه دوست داشتید میتونید سیر لحاظ شده اش رو بیشتر اضافه کنید (ایضا فلفل سبزشو) منتهی مراتب ؛معمولا این ترشی میره اداره ؛که همراه املت -گاهی آبگوشت تناول بشه...ما کمتر از سیر و فلفل استفاده نمودیم...که عطربو قابل تحمل تر ببوده ؛البته ترکیب نعناع و خالواش خشک شده ؛ اون فضای متراکم نمورسانِ توی شیشه.. کنارحبه سیر های خرد شده....چه بلایی سر بادمجون های خرده شده میارن...که عنوان می نمایند؛چونان از تیر و تبار نغزسانانند...
که همساده سعدی علیه رحمه بسرود؛نغز گفت آن بت ترسابچه باده فروش /شادی روی کسی خور که صفایی دارد...
√تصویر نخست ؛اون 6مورد لحاظ شده یه طرف؛اون دودکش پفیوز سان...
واجام=بادمجان.
خرش و چوچاق رو باید فقط از شمال تهیه کنم؟
بله. الان چوچاق هست.منتهی فصل خرش نیست. چون برگهای خرش تا یه حدی ترو تازه میمونه...که بعد پرز دار میشه...که سمت ولایت ما...از برگهای خرشی که پرز دار بشه استفاده نمی کنن...که معمولا اگه کسی حوس ماهی فیویج رو کرد...باچوچاق درست میکنن...
ماهی فیویج=ماهی شکم پر
من عاشق ترشی ام...
فقط تا حالا سیر ترشی نخوردم....
میدنم خوشمزست ، ولی از بوش میترسیدم..
مرسی ازت ممنونم..
باران میشه ماهی شکم پر هم دستور پختش رو بزاری..
به نظرم شمالی ها و جنوبی ها بهترین ماهی شکم پر و درست میکنید....
نوش جون تون بانو
نترسین فرانک بانو

) چاک شکمه مبارکش با مواد پر میشه..(فقط مقداری نمک اضافه میکنن).دوخته که شد ؛سرشاخه های انار ترش؛کف قابلمه بافته میشه....(چطور میخان فنداسیون بریزن...میله گرد رو کف زمین می بافن!؟همون سبک) بعد ماهی رو می خابون روی سرشاخه ها...یکمم تک پر شو روغن مالی میکنن...در قابلمه گذاشته میشه....شعله ی متوسط...تا سر فرصت بخار پز بشه...یعنی ساعت نه صبح رفت روی شعله دور ور یک ونیم..حاظر میشه...



گیلان تشریف آوردین...از خوردن سیر ترشی نترسین...که اگه خودتون سیر ترشی بزارین...به هفت سال که رسید؛علاوه بر خاصیتش..عطر بوش تغییر میکنه...اصلانم نترسناک نیست طفلی
بلی. چرا که نه.
سمت ولایت ما ؛دوقاشق رب انار ؛دویست گرم مغزگردو ؛چند حبه سیر ؛یک مشت خَرش ؛نصف مشت چوچاق رو میریزن توی میکسر...یا مجیک بولت...که یک دست سابیده بشه...ماهی سفید -یا آمور (کپور علف خوار..خیلی کار درست
تَک پََر=پهلو ها...
معمولا اجی به پسربچه میگفت؛تی تک پر ره میرما...برای پهلوهات می میرما...معمولا اون بچه ها شکمه های ور قلمبه ای داشتن...که میگفتن؛شکمه کوتای =شکمه مردای...
نظر لطف شماست بانو....
احسنت...
نوش جونتون
ممنون تون



مرسی....صبیره بانوی گلم
وای مادر باران جان مان شما بسی ما را لوس مینمایید
ممنونم از لطف شما بانوی دوست داشتنی و عزیز
فداتون بشم الهی...


یعنی جدا درست می فرمایند...یعنی حالا اون لوس نمودن رو مشاهد ننمودین...که چونان 

<--ببوده باشین 
.که یه دختر داریم شا نداره برای دختران مان می خوانیم....
که شما هم یک دانه از همان گل دختر جان های مایی


مامان جان مان معقداست که؛مابسی پسر لوس می نماییم...
ولی ولی...ما دختر دوست هم ببوده ایم..
عزیز شمایی...عزیز دلبندم
به به چی بهتر از این ؟ سکنی گزیدن در سرزمین زیبا و سبز گیلان در جوار مادر باران جان پرمهرم

خداوند در بهشت بهشون مائده های خوشمزه عطا کند انشالله 

خدا رحمت کنه پدربزرگ نازنین تون رو....
وای مرغ ترش که بییییی نظیییییییره..... گاهی میپزم ، البته مسلما به کیفیت مرغ ترشهای اصیل گیلانی و دست پخت کدبانوی شمالی و مادر بارانم نخواهد بود ، ولی خب در حد خودمان خوب میشه و لذت بخش
ولی هنوز کباب ترش رو امتحان نکردم .... چند وقت پیش در سفری به گیلان امتحانش کردیم که بسیار بسیار بسیار بر ما چسبید
اول باید بگردم ببینم کدوم دانشگاه...استاد کاربلد همه چی تمام رو سرش جا میده
ممنون عزیزم....خدارفتگان شمارو هم رحمت کنه...
شما لطف دارین...
نوش جون تون بانو...یقینا در حد گیلان زمینی ها میپزین...
ان شاء الله دایم سفرها و غذاها بهتون بچسبه... نیلگون دخت عزیز دل م
هوم!کته پلوی کره مالوند با ترش کباب و مخلفات دور ورش.....سرصبحی مخیله مان چه تصوراتی نمود
تی بلامیسررررر
اسه همین مره حالی نبوست
تی مهربونی قوربون
امن گونیم کوت کوتی
خودا نکنه؛تی جان ره بمیرم




چی حالی نبوست
!؟تره گم کوت کوتی دوکون تی یخه میان..

تی معرفت ره غش
کوت کوتی همون خالواش است بلامیسر
وای خدای من .... یکی بیاد منو ببره پیش مادر باران جانم
من از این ترشی ها میخوام....در کنار مادر بارانم در طبیعت زیبای شمال

کباب ترش هم میخوام مادر باران جانم
عزیز دل م(جان تان بی بلا
)


:
پدر بزرگ مرحومم انار ترش رو توی هاون سفالی دون میکردن...بعد انار دون شده...همراه هسته اش سابیده میشد....که گوشت های چربی دار همراه نمک و فلفل سیاه فراوان و یه مشت جعفری ساتوری شده...ورز می خورد و ؛یک ساعت بعد...روی آتیش وجلز ولز گوشتهای به سیخ گشیده...




خودم براتون درست میکنم؛ که درگیلان زمین کنار ما و ایادی مان سکنی گزینید....
خدارحمت کنه اموات شما رو
نکنه شما مرغ ترش منظور تونه!؟
نیلگون بانوی عزیز دل م
چه خوش سلیقه...چه کدبانو
احسنت...
فقط یه چیزی:منظورتون از خالواش چیه؟
تی جان ره بمیرم


مو خجلالت جا آبا بوستن درم کی...
خالواش یه گیاهیه...کوت کوتی....از خانواده پونه سانان...که اگه شومن ایته پیچی دنی تی یخه میان....لسی خومارانه...