......
......
............خوج=گلابی.
....ذرت کاکل شرابی
......
......گل خربزهه خاطر تون هست!؟ایشون همون گله هستنا...B-)
.....میبینیم که؛پامادورها رنگ گرفتن و هیچ.
.....و لوببا ها ؛طبق سالهای پیشین...مامان جان یه مشت لوبیا کاشتن...که شش بوته سبز شد. که مابقی یا از سرمازدگی خشک شدن...یا گرما زدگی...که شش بوته ی سبز شده...فیج به فیج مشغول لوبیا آوری هستن...
اینجا مرحله به مرحله رو میگن؛فیج به فیج.
فیج اول ؛سه بوته مشغول گل دادگی .
فیج دوم؛سه بوته مشغول غنچه دادگی.
فیج های اول به مرحله ی پیله دادگی رسیدن...فیج های دوم گل دادگی میکنن...پیله های پر لوبیا به مرحله ی چیدن رسیدن...گلهای فیج دوم پیله لوبیاهای نورسته ی کوچولو موچولو شدن...ازاین جهت؛میگن ؛لوبیا فیج به فیج بار دهه...
.....
+√سوره واقعه؛آیه های 63 به بعد؛ آیا ندیدید تخمی را که در زمین کاشتید آیا شما آن تخم را رویانیدید یا ما رویانیدیم ؟اگر ما بخواهیم زرع شما را تباه می سازیم تا با حسرت به سخنان بیهوده پردازید
(سخت در زیان و غرامت افتادیم _بلکه از روزی خود بکلی محروم گردیدیم)
آیا آبی را که شما می نوشید متوجهید؟ آیا شما آن آب را از ابر فرو ریختید یا ما نازل ساختیم ؟ اگر می خواستیم آن آب را شور می گردانیدیم آیا شکر گزاری نمی کنید!؟ آیا آتشی که روشن میکنید می نگرید؟ آیا شما درخت آن را آفریدید یا ما آفریدیم؟ ما چوب آن آتش را خلق کردیم ومایه عبرت مسافران گردانیدیم....
....
....
تصویر نخست؛امروز(ساعت ده ونیم) جهت بینیویس وانویس کردن ؛بایستی میرفتیم جایی...که موقع برگشت اون گلهای خوش رنگ چشمونو گرفت...در ضمن ؛پرکردن فرمهایی که تو پرونده هست رو اینجا بهش میگن ؛بینیویس وانویس کردن.
باز هم از اون پستهای شاهکار
خیلی مخلصیم ؛سلما بانو
واقعا عکسها عالی
یعنی همه شون رو تو آب خیسوندم و بعد که جونه زد کاشتم تو خاک اما نشد که بشه.

عجیب اینه که بعضیهاش درشت و تپل مپلن و بعضیهاش ریزه میزه و کوچولو.
هلوی حیاطمون با اینکه آفت زده بود اما باز هم کلی هلوی پشمالو و آبدار داد
پس من هم باید یک مشت لوبیا می کاشتم تا چندتاش سبز بشه! من ده تایی کاشتم که هیچیش در نیومد
از اون الو قرمز ارغوانی ما هم داریم تو حیاطمون
پشت اون ذرت کاکل صورتی برگهای درخت هلو رو می بینم
و اون گل بنفش زیبا! اسمش رو می دونی؟
قربان محبت شما؛عزیز دختر م







بله. یک مشت بکارین...مامان جان همون جور خشک میکاره...چون رطوبت اینجا زیاده..خودش سبز میشه...حالا سمت ولایت شما...وقتی چوب رو فرو میکنید توی زمین؛راحت سواخ میشه!؟که لوبیا بندازید تو سوراخ ؟که اگه آره...پس شما هم لوبیای خشک بکارین
هوم!بله...بعضی هاشون چونن و بعضی ها شون چونان
هلوی پشمالوی آبداره توی حیاط تون...نوش جون تون
واون گل بنفش زیبا...اسمشو نمیدونم والا. اجی اینا میگن گل انگو...ولی یه اسم دیگه ای باید داشته باشه
مادرباران عزیز و دوست داشتنی ام
انشالله همیشه در کنار خانواده ، عزیزانتان گیر و گرفتار باشید ، تا باشد از این گرفتاریها باشد مادر بارانم 
انشالله که همیشه در کنار هم خوب و خوش باشیذ 

چون میپنداشتیم گوگل بدجنسی کرده و کامنت ما را به شما نرسانده
باشد که از این به بعد کمتر مدیون گوگل شده و بهتان وارد آوریم .... 
بله ما نیز بر گوگل بهتانی وارد آوردیم
جان دل مادر باران بلامیسرررر
ممنون و مچکر.خیلی مرسی تنکیو




گوگلی رو بدجنسی!؟هرگز.هرگز.
زین پس خاطر تان باشد بهتان به گوگلی جان =لپ مبارک کشی 


نیلگون بانوی عزیزم








زنده سلامت بمانی عزیز دل انگیزم
زین پس خواهشا وارد نیاورید بانو...چون بسی دلنازک ببوده
ببخشید
ما خیلییییییییی دوستتون داریم
خدایا مرافب نیلگون مون باش
درودها بر مادر باران دوست داشتنی مان
ظاهرا گوگل جان زورشان امده که ما بسی مادر باران مان را دوست میداریم و کامنت ما را به وبلاگ شما نرسانده است

مهم ، ارسال ارادت و عشق است به مادر باران دوست داشتنی مان 

ما نیز برای این پست کامنتی بر جای نهاده بودیم
اشکالی ندارد ما نیز از رو نمی رویم و همچنان کامنت دیگری بر جای می نهیم
درود و سلام وسپاس ..همراه سبد سبد از آن گلهای یاسی....خدمت شما نیلگون دخت گرامی ام


زچه به گوگل جان بهتان میزنید؟
که بسی رفیق فابریک ایادی ما ببوده است 



نتوانستیم بیاییم بخش نظرات



من گیرو گرفتار بودم...امروزم پنج شنبه اس...مامان جان ز ولایت...عروس بزرگه ز خونه اش...درحال تماس تلفنی....منم پاسخ به تلفن ها..از هر سمت و سویی خبر شنیدن ها...پف.




دوبل کامنت میگذارید
که ما بسی دوستتان میداریم



کامنت تان مکتوب در قلب مان است
تقصیر خودمان است
عزیزم دلم
ازاین جهت عذرمیخوام.خیلی ببخشید
دست گلتون درد نکنه
قربان قدوم مبارک تان ؛که کلبه مان را منور می نمایید...
خیلی ممنون و مچکریم نیلگون بانوی عزیز
به به بسیار عالی و زیبا و دل انگیز
و البته لوبیا
و عاشق تر آن اولین گل یاسی رنگ 


و آن آتش دل انگیز که بر رویش چایی ذغالی دم نموده و از نوشیدن آن در طبیعت زیبا و سرسبز بسی کیفور گردیم 

ما نیز عاشق خربزه و سیب میباشیم....
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
به به نیلگون دخت یاسی پسند خودمان








که عاشق تر از آن...گل بنفش یاسی
کیفور مان نمودی
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته.
سلام باران جون....
تا حالا ذرت کله شرابی ندیده بودم...
خربزه رو عشقه...
بهش میخوره شیرین باشه...
سلام به روی ماهتون ،جون تون بی بلا....فرانک بانوی عزیزم





ما از کله شرابی ها خوشمون میاد ؛البته آنانی که واقعا بهشون میاد
والا خربزهه رو ما نخوردیم...که مامان جان چیدن و خیرات پدرشوهر مادرشوهر شون کردن...ان شاءالله که شیرین بوده باشه....
مام منتظریم مابقی گلها..خربزه بشه....نشد هم ؛شاکریم
شیرین شماییدمامان فرانک بانو
سلام باران جانم



به به مث همیشه عکس هایی زیبایی
دستت مامانت گلت درد نکنه
سلام به روی ماهتون...جون تون بی بلا









مچکریم....زلطف شما؛عروس گلم
قربانت بوس بوس
سلام بانو جانم...




چقد پستات خوشمزه ن... دلم سیب و گلابی خواست... :))
ذرتای سمت ما کاکل سفیدن... یعنی من این شکلی دیدمشون... میدونم بخاطر تفاوت رقمشون هست...
کلا پستت خوشمزه س... چکار کنم :)))
خیلی عکساتم زیبا گرفتی... مثل همیشه...
سلام به روی ماهتون ؛جون تون بی بلا :صبیره بانوی عزیزم

...
کاکل سفید استخوانی 

خدایا شکرت 




دل من یه کاسه انجیر میخاد...از اون انجیرهایی که پدر بزرگ میچید و میاورد برام
من یه کاسه انجیرمیخام!...
به به..چه ذرتای قرتی ای
بلی درست میفرمایین...بخاطر تفاوت رقمشون هست...
حالا اون خوشگل مو شرابی دوست دارم حسابی ؛در خاطر مبارک تون هست ؛باهم واسه ذرت خانم بخونیم
که خوشمزه س
ممنون.مچکر.مرسی.صبیره بانو
+اینجا هم ذرتای کاکل سفید و سیاه و بلوند هست