.....
.....
.....
.....
.....,
.....
....,
سوره القارعه؛
یوم یکون الناس کالفراش المبثوث (4)
عطار نیشابوری؛
شعله زد شمع جمال او ز دولتخوانه ای
گشت در هر دو جهان هر ذره ای پروانه ای
ای عجب هر شعله ای از آفتاب روی او
گشت زنجیری و در هر حلقه ای دیوانه ای
هرکه با هر حلقه در دنیا نیفتاد آشنا
همچو حلقه بر در بود بیگانه ای
نیک در هر حلقه اورا باز می باید شناخت
ورنه گردد بر تو آن هر حلقه ای بتخانه ای
در درون چاه و زندانش بدان انس گیر
زانکه نه گلشن بود پیوسته نه کاشانه ای
یا اگر هر دم به نوعی نیز,بینی آن جمال
تو یقین میدان که آن گنجی است در ویرانه ای
و به یک صورت فرو ریزی چو گلبرگی ز بار
کی رسد دریا به تو ،تو مست از پیمانه ای
قفل عشقق کی گشایی گر کلیدی نبودت
هر دم از انسی نو دردی نو ش دردانه ای
من چه گویم چون در این دریا دو عالم محو شد
شبنمی را کی رسد از پیشگه پروانه ای
هر که خواد داد از وصلش سر مویی خبر
در حقیقت آن سخن دانی که چیست افسانه ای
از مسما کس نخواهد یافت هرگز شمه ای
گر به تو اسمی رسد واجب بود شکرانه ای,
گر جزین چیزی که می گویم طلب داری دمی
تا ابد در دام مانی از برای دانه ای
شبنمی را فهم کی در بهر بی پایان رسد
گر نمی فهمش بود باشد قوی مردانه ای
چون رسد آن نم بدو جاوید در پی باشدش
تا کند همچون خودش از فر خود فرزانه ای...
......
......
با تعبیرات که در آیه دوم و سوم سوره مبارک آمده؛خداوند سبحان حتی به پیامبر اعظم می فرماید؛ ما ادرائک ما القارعة؟ سپس خداوند در توصیف آن روز عجیب می فریاد؛یوم یکون الناس کالفراش المبثوث .و در باب اسباب سنگینی میزان اعمان فرمود؛فاما ثقلت موازینه.بله ارزش همه اعمال نیک و صالح یکسان نیست،و باهم تفاوت زیادی دارند...ودر حدیثی از امام باقر (ع )خواندیم؛من کان ظاهر ارحج من باطنه خفه میزانه.
و میزان!؟
که در حدیثی از امام صادق (ع) دانستیم ؛المیزان العدل ببوده...
ولاکن به اذن الله از برای شما ؛آرزومندم....آرزومندِ فی عیشة راضیه...
√وقتی الحکایه التمثیل عطار <اسرارنامه> بخشش ششم را خانش نمودیم وخواندیم و خواندیم و؛...که رسیدیم به ؛چنان در جان او شوقیست از دوست/که نه از مغز اندیشد نه از پوست..که تکرار کردیم ؛خدایا ؟ که نه از مغز اندیشد نه از پوست!!(آیکن شما خودتان میدانیدو اسماعیل ها و پشت بندش میجیک های...)
√غزل شماره 54 ؛با صدای همایون خان..آن هم ولوم خفیف... پلی نمودو گفت؛تی چوم دود...تی دسا مرا...
(آخ از دادای من)
چه پروانه های خوشگل و خوش رنگی :)
همه اش خودشِ ؛روشن جووون
یعنی تصویر اول و .... آخر،خودِ پروانه اولیه
مختاباد همونه که آی نسیم سحری صبر کن رو میخوند؟
من این آهنگ پروانه در آتش شد رو شاید قدیما شنیده باشم ولی اصلاً یادم نمیاد. ولی این شعر که از شیخ بهایی هست خیلی ورد زبانم بود زمانی. چندین خواننده از جمله مختاباد هم خوندنش
وای خدای من



من با صدای مختاباد گوش کردم.کاست ایشان رو یا دایی کوچیکه می خرید،یا برادرمردشریف مون.
خوب...من آهنگ' جان عاشق' که این شعر از مشفق کاشانی و با صدای جناب بهرام حصیری هست ؛ورد زبونمه هنوز..
"مختاباد همونه که آی نسیم...."<--خیلى باحال بود.
درود و سپاس
سلام و درود هزاران

درود و هزاران سلام، بر شما آقایِ؛ ی پدر




خیلی خوش آمد
سلااااااام
باران جانم
خوبی؟؟
چقدررر دلم تنگ شده واست
+چه پروانه قشنگی
سلااااااااام






بهامین بانوی جان و دلم
جان تان سلامت ؛بلامیسر
الحمدالله .الهی شکر.ازخوبی شما خوبم عزیزم.
فدای شما؛دل منم براتون تنگگگگ شده بود،..
ممنون برای احوال پرسی تون؛گل دختر جان
+
سلام و درود بر شما





عجب پروانه های قشنگی...
عقل
چون پروانه
گردید و نیافت
چون تو شمعی در هزاران انجمن...
سعدی
شاد و سبز باشید
سلام و درود بر شما




خیلی دوسشون دارم
به به،...جناب سعدی علیه رحمه و؛اشعار همیشه عالی،...
بسیار بسیار ؛ممنون و سپاسگزارم؛آقای دکتر میم عزیز
ممنون که یادمون میندازی. گاهی آدم خیلی تو هیاهوهای زندگی گممیشه و کسایی مثل شمای مهربان مثل یه نسیم خنک توی گرمای جانفرسای روزمرگی هستی
فدای شما نازنین بانوی صحرا خانم جانِ ؛بلامیسرررررم

پروانه در آتش شد و اسرار نهان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید.
من به نظر خودم کوررنگی دارم، رنگ آبی و سبز رو همیشه قاطی میکنم. هههههه
نمیدونم چرا یه حسی میگه بابا این آبی نفتی هست!
به به،..شما مختاباد گوش می کردید






نظر شما بسی بسیارمحترمِ....
این پروانه آبی چقدر قشنگه
خیلی نازداره



ممنون تون
سلام ممنون سرزدیدبازم بیایدخوشحال میشم شعرهاموبخونیدنظرتونوبگیدوبتون عااالیه موفّق باشید
اگرتلگرام هستیدعضوکانالم بشیدسپااااااااااااااس sevda13400@
سلام به روی ماهتون دنیا بانوی عزیز




خواهش میکنم....چشم. ان شاء الله سر میزنیم....
مچکرم عزیز دلم
نه والا تلگرام نیستم.
خیلی لذت برم..
مررسی از قلم زیبات عزیزم
فدای شما....فرانک بانوی عزیزم

لطف دارین خانم
لا حول ولا قوة الا بالله
لا حول ولا قوة الا باالله....



درود بر شیخ باران گل گلاب م
سلام علیکم بر روی ماه کامل مادر باران جان دوست داشتنی مان


، انوقت که از خستگی و گرما شام از گلویش پایین نمیرود ، بر روی کاناپه جلوی کولر ولو گشته و وبلاگ مادر باران جانش را باز میکند و یک عاااالمه پروانه و گل و زیبایی میبیند چققققدددددر کیفوووووووور میگردد و از اعماق قلب کیفور گشته اش برای مادر باران جانش بغل بغل عشق میفرستد 



فقط خدا میداند که چقدر کیفور گشتگی در پی دارد وقتی نیلگون خسته از کار روزانه ، و یک صبح تا 7 عصر یک لنگه پا درس دادن، و دو ساعت در ترافیک اتوبان تهران - کرج ، به منزل میرسد در حالی که از شدت گرما بیشتر به لبویی له شده تا نیلگون
علیکم سلام به روی بهتراز ماه تابان تان..نیلگون دختم...عزیز دل مادر...جان گل دختر نیلگونمان بی بلا

خسته نباشی عزیزم


جسارتا اگه ما و آقو همساده و مش باقر رو دوست دارین...جلوی کولر نمونین...یکم اونطرف طر...که خدای نکرده قولنج و چاییدن...سمت سوی عزیز نیلگونم نیاد









با اجازه صاب لپ


الهی من بمیرم
بیزحمت پاهای مبارک تونو بلند کنید..ما لگن بنفشه رو بیاریم..جهت رفع خستگی گل دختر مان...ماساژی نماییم...
هووووم!اتوبان تهران -کرج
تیران ۲نفر.تیران 2نفر.
شما عزیز دل ما هستید و بسی بسیار محترم و ارجمند...
که بیشتر به لبویی .....قربون لپهای گل دخترجان مان
چه خوشکلن....

خیلی وقته پروانه به این زیبایی ندیده بودم...
مرسی
فدا مدای شما....



جهت بارور نمودن بذر هویج...ازاینجور صوبتا



تومسیر ومعبر قدیمی زیاد بودن...سال قبل چند تابا هم دیدم...میون بوته های شبدر...
ایشون غافلگیر مون نموده بودن...تشریف آوردن روی گل هویج...با سرانگشت مبارکشون همراه آن مور تند خو
ولیکن؛مثل شما دوست داشتنی ببوده...صبیره بانوی ما
عالی بود باران جان
جون تون بی بلا عزیزم