سلام درگذشت هر عزیزی سخت وطاقت فرساست علی الخصوص درگذشت نزدیکترین افراد که قابل جبران نیست کاشکی خود را کنار عزیزان از دست رفته مردمان خونگرم کرمانشاه قرار می دادیم و تلخ کامی آنها را با روح وجان حس می کردیم که با چیزی قابل جبران نمی باشد . البته ذکر این قضیه هم دور نیست که اعلام کنم متاسفانه من خیلی وقت است پدر ومادر خود را از دست داده ام وبه مصیبت بزرگ عادت کرده ام. پس انسان می تواند به هر چیزی عادت کند . جز دوری عزیزان ... از کامنت زیبای شما سپاسگزارم....
سلام برشما ... بله. درگذشت هر عزیزی سخت و طاقت فرساست....وبا چیزی جبران نمی باشد... +شیمی سر سلامت "جناب قلی زاده"خودا شیمی پئر جان و مارجان بیامرزه...روح والدین عزیزو محترم تان شاد و قرین رحمت الهی....: +جان ساقی امره...عمرباعزت بدارید...
سلام... می جان مار ، یک اصطلاح شمالی وگویش رشتی می باشد که آشنایی کامل دارم چرا که مادرم رشتی بود ودرود به شما که از داغدیده ها یادی دارید وخداوند به همه مردان وزنان وکودکان کرمانشاهی صبر عنایت کند
سلام ها و درود ها بر شما ...حقیقتش ،وقتی خوندم ؛یک اصطلاح شمالی و گویش رشتی می باشد که آشنایی کامل دارم(کلی ذوق کردم)چرا که مادرم رشتی "بود"(به بود که رسیدم ؛دلم گرفت -از نبودن های عزیزِ هر عزیزى....دیدگانم گریان شد..) وقتی خبر مجروحیت دایی جان بزرگه رو آورده بودن؛اَجى(مادربزرگم) مثل همین تصویر توی حیاط نشسن و مدام نجوا میکردن "می جان مار"می جان زای " و اشک می ریختن...(اجی هیچ وقت پدر مادرشو ندید.یعنی اول مادرش سر زا رفت و چند ماه بعد پدرش) ولیکن ؛متاسفانه از دست من کاری برنمیاد..(خصوصا برای کودکانی (می جان زاکان)که تصاویر شون دست به دست پخش میشه...).جزء اینکه مثل شما از خداوند سبحان برای مردمان کرمانشاهی طلب صبر کنم... ان شاء الله که بهشون رسیدگی بشه...که توی سرما نمونن.... +درود ها وسپاسها بر شما ..می جان برار
قضیه حوشگل و زشتی چیه
دیو و دد ...در نگاه معشوق شان ...خوشگل و در نگاه ما...
خدا بهشون صبر بده
:((
ان شاء الله...الهی آمین
سلام درگذشت هر عزیزی سخت وطاقت فرساست علی الخصوص درگذشت نزدیکترین افراد که قابل جبران نیست کاشکی خود را کنار عزیزان از دست رفته مردمان خونگرم کرمانشاه قرار می دادیم و تلخ کامی آنها را با روح وجان حس می کردیم که با چیزی قابل جبران نمی باشد . البته ذکر این قضیه هم دور نیست که اعلام کنم متاسفانه من خیلی وقت است پدر ومادر خود را از دست داده ام وبه مصیبت بزرگ عادت کرده ام. پس انسان می تواند به هر چیزی عادت کند . جز دوری عزیزان ... از کامنت زیبای شما سپاسگزارم....
سلام برشما ...







بله. درگذشت هر عزیزی سخت و طاقت فرساست....وبا چیزی جبران نمی باشد...
+شیمی سر سلامت "جناب قلی زاده"خودا شیمی پئر جان و مارجان بیامرزه...روح والدین عزیزو محترم تان شاد و قرین رحمت الهی....:
+جان ساقی امره...عمرباعزت بدارید...
سلامممم دوستم خوبی صبحتون زیبا..... اپممممم دوست داشتی بیا خوشحال میشم موفق و پیروز شاد باشی
سلام و وقت بخیر ....دوست عزیزم؛بحمدالله شکر. خوبم. ممنون ز احوال پرسی شما.....
خدمت میرسم
خودا ایشونه صبر بده....
هیییییی خودا جانه.....
خاخور قوربان
ایلاهی آمین....
خودا نوکنه...می جان لاکو...زنده سلامت بمانی
بسیار عالی ولی غم انگیز..... خدا به داد دلشون برسه.... موفق باشی دوست عزیز
ان شاءالله..الهی آمین...خدایا بهشون صبر عنایت کنه...
:
+سلامت باشی دوست عزیزم
سلام... می جان مار ، یک اصطلاح شمالی وگویش رشتی می باشد که آشنایی کامل دارم چرا که مادرم رشتی بود ودرود به شما که از داغدیده ها یادی دارید وخداوند به همه مردان وزنان وکودکان کرمانشاهی صبر عنایت کند
سلام ها و درود ها بر شما ...حقیقتش ،وقتی خوندم ؛یک اصطلاح شمالی و گویش رشتی می باشد که آشنایی کامل دارم(کلی ذوق کردم)چرا که مادرم رشتی "بود"(به بود که رسیدم ؛دلم گرفت -از نبودن های عزیزِ هر عزیزى....دیدگانم گریان شد..
)
)که تصاویر شون دست به دست پخش میشه...).جزء اینکه مثل شما از خداوند سبحان برای مردمان کرمانشاهی طلب صبر کنم...

وقتی خبر مجروحیت دایی جان بزرگه رو آورده بودن؛اَجى(مادربزرگم) مثل همین تصویر توی حیاط نشسن و مدام نجوا میکردن "می جان مار"می جان زای " و اشک می ریختن...(اجی هیچ وقت پدر مادرشو ندید.یعنی اول مادرش سر زا رفت و چند ماه بعد پدرش) ولیکن ؛متاسفانه از دست من کاری برنمیاد..(خصوصا برای کودکانی (می جان زاکان
ان شاء الله که بهشون رسیدگی بشه...که توی سرما نمونن....
+درود ها وسپاسها بر شما ..می جان برار
خدا صبرشون بده واقعا...
ان شاء الله...الهی آمین