یاد دارم در ایام پیشین که من و دوستی چون دو بادام مغز در پوستی صحبت داشتیم ؛ناگاه بینمان جدایی افتاد
پس از مدتی که باز آمد ؛
گلایه آغاز کرد
که در این فرصت قاصدی نفرستادی؟
گفتم ؛
دریغ آمدم که دیده قاصد به جمال تو روشن گردد
ومن محروم
رشکم آید که کسی سیر نگه در تو کند
باز گویم؛
نه که کس سیر نخواهد بودن...
خلاصه اینکه؛
بخدا که؛سعدی علیه رحمه الگوی مناسبی هستن.
شما ؟؟؟از چه می خندی؟ندانیم :))
استاد سخن
صد درصد
خیلی ممنون از حضور شما
تمام کسانی که مرا میشناسند میدانند چه آدم حسودی هستم
و
تمام کسانی که تو را میشناسند، لعنت به همه کسانی که تو را میشناسند!
امان از دست نزار قبانی ،مامان مهشید جون

سلام وبلاگتون عالیه موفق باشید.
سلام؛خیلی ممنون از لطف تون.سلامت و
سرافراز باشید
خدا رحمت کنه استاد سخن رو....
ممنون از حسن سلیقه شما
بله؛روحش شاد،...

به قول پدرجان ؛خدا مارو هم ببخشِ و بیامرزه
شیمی لطف قوربان
که بین کی و کی جدایی افتاده؟؟خیر باشه
بین هیشکی و هیشکی ،به اذن الله جدایی نباشه

ان شاءالله همیشه خیرباشه عزیز دلم
نگارش قلم بینظیرررررررررررررررررررررررررررر
از لطف و
مرحمت
شما
فراااااااااااااااااااااااااااااوان
سپاس
عالی بود
مرسی اومدین
مخلص آبجی باران
ممنون تون


خواهش میکنم؛دوست داشتم که اومدم.
خیلی آقایی داداش
انتخاب عالی
درود ها و سپاس ها

درود بر شما



ایام به کام و طاعات قبول
مارو هم سر سفره افطار و سحر و نماز و دعاهاتون یاد کنید
چند قرن پیش سعدی این شعر رو سروده و هنوز تازگی خودش رو داره
خیلیا رو میبینم و اطرافمون هستن که به بهانه های مختلف ارطباطشون رو باهمدیگه قطع کردن. شاید منتظرن از طرفشون خبری شه یا اون پا پیش بزاره
متاسفانه مردم بقدری تو مشکلات و زندگیشون غرق شدن که ماه ها هم بگذره یادشون نمیقته شاید کسی یا عزیزی چشم براهشه و گوش به زنگ...
عالی بود
درود ها و سپاس ها برشما








ممنون؛ایام شما و طاعات شمانیز هم...
چشم،محتاجیم به دعا.
دقیقااا.،..
خیلی عالی فرمودین،...خیلی مرسی.
درود بر فرخنده خاخور نیک سرشت نیکو سیرت و صورت و نکو نام

و بقیه ماجرا ها که کلی خنده دار هستند....
و دیگر اینکه :من کارتن تام و جری را خیلی دوست دارم
دوم اینکه:آن گل خشخاش در رنگهای مختلف اعم از سرخ سرخ تا سفید سفید و طیفی بین این دو از جمله صورتی وجود دارد و چنان زیباست که هوش از سر می رباید .آن را در کشور دوست و برادر دیده ام زمانی که میهمان سر دار خان بودم.داستانش را نوشته ام ماجرا های من و سر دار خان و اولین دیدار و ماشین درو کن و چشم درد و همسری که به نافم بست برای مدت محدود البته
دیگر چی بود؟
باقی بقای عالی و البته بقیه خانواده گرامی و ارجمند
شاد باشید حالا و همیشه .آمین
درود ها و سپاس ها بر شما کیهان برار عزیز و گرامی ام

















آقا ؟لطفا ما را اینگونه شرمنده نفرمایید.والله خجالت کشیدیم
وهرانچه از نیکی فرمودین؛نثار شما برار عزیزم بادا
منممممم،کارتن تام و به قول حمید عزیزم،آن جریِ پفیوز را دوست میدارم
وان گل خشخااااش لامذهب؛که هوش از سر آدم می رباید،...که ای کاش دانه هایش را با خود می آوردین،...
نمی دونم؟چرا؟واقعاااا؟ دوست دارم توی باغچه داشته باشم شان
دیگه ؟واقعا چیزی واسه گفتن ببستگی ناف مبارک و سردار خان و بقیه ماجرایش نماند
وما هنگ کردیم
ممنون ،بینهایت ممنون و سپاسگزارم
شادی و خوشی و خرمی
از حالا تا همیشه،پذیرای شما و خانواده عزیز و گرامی باشد...آمین
سلام خواهر گلم، متن قبلیم هم فقط خط اولش رسیده...
اومدم بعد سحری مهمونتون شدم، حال احوالی کنم با خاخور گلم. ایشالله شاد و سرزنده باشید.
سلااااام

سلام عزیز دلمم
خیلی خوش آمدیدد مامان مهشید گلللللل
ممنون تون عزیزممممم
خیلی خوبه؛ لذت بردم...
عین عشقه این!
بله،به قول جناب ابتهاج؛


ای عشق همه بهانه از توست
من خاموش این ترانه از توست
ممنون و سپاسگزارم؛خوشحالم ،که خوشتان آمد
سلام
شاید قسمت این بوده !
سلام برشما؛خىلى خوش امدید



...
یار هم یار های سعدی!!!
بله؛ یار هم یارای سعدی ؛ که همه یار وفادار...


ها???!!!
الان باید شفاف سازی کنی دخترم
چی شده؟؟
جانم!؟
من خودمم بیخبرم که
راجب چی؟عزیز دلم
چی ؟چی شده ؟؟
باران.جانِ ما نویسندهی ماهریه انگار!
همه چیزو جذاب مینویسی شما
باران تی فیدا




تی جان ساق ؛بلامیسر
ممنون از لطف تون
`` ناگاه بینمان جدایی افتاد ``
بسیار عالی
ممنون تون
سلام حتما توش خیری بوده !!!
سلام برشما



بله؛
در کار گلاب و گل
حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری
وان پرده نشین باشد....
ممنون بابت اشاره خوب تان