در رابطه با پست اون عروسکه، خیلی عروسکه نازه و ژستش متناسب. اما صبر و حکمت، بعضی کار ها رو میشه فهمید چرا و بعضی را هم نه ولی گاهی وقتها صبر در برابر چیزی که خارج از اراده آدمی هست سخته و درک اینکه مصلحتش چیبوده خارج از توان.... صبر و پذیرش حکمت بعضی اتفاقا واقعا خارج از طاقت و توان آدمی هست و تا ابد یک چرای بزرگ ممکنه تو دل آدم بمونه حتی تا پایان زندگی....
بله درست می فرمایید... به قول شاعر؛ اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حرف معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده درافتاد نه تو مانی و نه من
زیبا و جالب بچه که بودیم روی چمن ها دراز میکشیدیم و رو به آسمان ابرها را با اشاره دستای کوچلویمان به این سوی و آنسوی میبردیم چقدر شیرین بود این کارِ ما
ممنون و مچکرم خیلی شیرین بود ..خیلی..،منو برادرهام وقت هایی همراه خاله کوچیه مان می رفتیم کنارِ برکه ی پشت پرچین...یعنی موسیقی مون اصوات قورباغه ها بود
منظولم این بود ته شووله انگذه که زن ذلیل تفیش داله آقا گلگه میگه این نصیب ما نسه چون که خوسمزه نیست شووله رو گرگه نمیخوله از شووله عخش میدیله منظورم از دماخو ذلیل همون زن ذلیل بود دیده هل چی دماخوتل خوس سانستل
میسی میسی قلبونت آله از کتاب قانون دفتم دیده نه نصیب نتنه! نتنه ! شاهکال از این دختلا نمیگیله که از اون دختلا میگیله که بهت دفتم قبلنا آله بالون آله از اون دختلا میگیله خشنگم
خُب منم همینُ دُفتم خشنگم شووله قدیمیه رو ،خودازراعیلو وازده آولده، واسه همین هُداجون دُفته،ازراعیل بازنسته بشه، جبرعیل بره ببینم چی میشه، میبینی؟هلچی دماخو تر خوس سانس تر
نمی تونه بلامیسر نسل اینجور دماقو منقرض شده شاهکار هم مثل باباش زرنگه و ازاون دختلامیگیله خشنگم
به ما دفتن صبولی تن صبولی صبولی بی تلبیت خات بل سلم تلد
بالون اون پست قبلیت خیلی خوف بود از اونجایی که هیچ نظلی نخواسته بودی وظیفه ی خویش دانستم که نظل بدهم بهله بالون اون عکسه یکم شبیه منه بالون خیلی در مورد خودت بامزه گفتی پرتاب 100امتیازی
خلاصه که خوسمان آمد
اع بالون این دختره باز اینجا تابیده که این دختله یه ملد قدیمی واسه شوولی لازم داله اینو هدایت تنه مستقیم آبادی خخخخخ همشی تو لویا سیر میتنه این دماخو ولی آخلش یه شوول گیل میاله گلگ بیابون بگه نصیب ما نتن انگذه که دماخو ذلیل بازی دلمیاله گرگم دیده نمخواد بخولتش اصلنی عخش میگیله
عزیز دلی بلامیسر شما اینا هروقت هر نظری داشتین راجب هر پستی ؛برامون بنویسید جان قُربان باتشکرات و اینا
بله،پرتاب 100 امتیازی فیلمِ کتاب قانون رو دیدین؟
فداتون بشم،خوشحالم که خودِ بامزه ی خودمو دوس داشتین
بله،این اینجا تابیده وهرچه راجب خودِ دماخو بودنش دُ فتین درسته نه شوول قدیمیه،نه گلگ بیابونه،هیسکی هیسکی نمی تونه اینو هدایت بُتُنه،...انگذه که وحشیِ آله،شال هم اینو نتونست بخوله، خودِ ازراعیلم از دسش وازده شده خلاصه مسی که راس و حسینی اینا لاجبش دُفتی بلامیسر
الهی ازاین جور دخترا خدا نصیب شاهکار تون نکنه
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه حالی میده رو چمن دراز بکشی و کتاب بخونی ...
خیلی فازخوبی داره...
در رابطه با پست اون عروسکه، خیلی عروسکه نازه و ژستش متناسب.
اما صبر و حکمت، بعضی کار ها رو میشه فهمید چرا و بعضی را هم نه ولی گاهی وقتها صبر در برابر چیزی که خارج از اراده آدمی هست سخته و درک اینکه مصلحتش چیبوده خارج از توان....
صبر و پذیرش حکمت بعضی اتفاقا واقعا خارج از طاقت و توان آدمی هست و تا ابد یک چرای بزرگ ممکنه تو دل آدم بمونه حتی تا پایان زندگی....
بله درست می فرمایید...
به قول شاعر؛
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده درافتاد نه تو مانی و نه من
زیبا و جالب
بچه که بودیم روی چمن ها دراز میکشیدیم و رو به آسمان ابرها را با اشاره دستای کوچلویمان به این سوی و آنسوی میبردیم
چقدر شیرین بود این کارِ ما
ممنون و مچکرم





خیلی شیرین بود ..خیلی..،منو برادرهام وقت هایی همراه خاله کوچیه مان می رفتیم کنارِ برکه ی پشت پرچین...یعنی موسیقی مون اصوات قورباغه ها بود
مرسی از حضورشما
دوست داشته بودم خعلی
عجیج دل و جانی بلامیسر



ممنون از لطف ومحبتت ؛منم خیلی دووووستتون دارم
واای میسی خشنگم
عزیز تی بودی تو؟!
من من من من
خشنگ تی بودی تو؟!
من من من من
شما اینا دیگه خشنگم
دُفتم تِ!!
شما اینا شما اینا شما اینا
وای
وجدان جان؟من غش اوردمآ
منظولم این بود ته شووله انگذه که زن ذلیل تفیش داله
آقا گلگه میگه این نصیب ما نسه
چون که خوسمزه نیست
شووله رو گرگه نمیخوله
از شووله عخش میدیله
منظورم از دماخو ذلیل همون زن ذلیل بود دیده
هل چی دماخوتل خوس سانستل
میسی میسی قلبونت
آله از کتاب قانون دفتم دیده
نه نصیب نتنه! نتنه !
شاهکال از این دختلا نمیگیله که
از اون دختلا میگیله که بهت دفتم قبلنا
آله بالون آله
از اون دختلا میگیله خشنگم
خُب منم همینُ دُفتم خشنگم



شووله قدیمیه رو ،خودازراعیلو وازده آولده،
واسه همین هُداجون دُفته،ازراعیل بازنسته بشه،
جبرعیل بره ببینم چی میشه،
میبینی؟هلچی دماخو تر خوس سانس تر
نمی تونه بلامیسر
نسل اینجور دماقو منقرض شده
شاهکار هم مثل باباش زرنگه و
ازاون دختلامیگیله خشنگم
به ما دفتن صبولی تن صبولی
صبولی بی تلبیت خات بل سلم تلد
بالون اون پست قبلیت خیلی خوف بود
از اونجایی که هیچ نظلی نخواسته بودی
وظیفه ی خویش دانستم که نظل بدهم بهله
بالون اون عکسه یکم شبیه منه
بالون خیلی در مورد خودت بامزه گفتی
پرتاب 100امتیازی
خلاصه که خوسمان آمد
اع بالون این دختره باز اینجا تابیده که
این دختله یه ملد قدیمی واسه شوولی لازم داله اینو هدایت تنه مستقیم آبادی خخخخخ
همشی تو لویا سیر میتنه
این دماخو ولی آخلش یه شوول گیل میاله گلگ بیابون بگه نصیب ما نتن
انگذه که دماخو ذلیل بازی دلمیاله
گرگم دیده نمخواد بخولتش اصلنی عخش میگیله
عزیز دلی بلامیسر



اینا











شما اینا هروقت
هر نظری داشتین راجب هر پستی ؛برامون بنویسید جان قُربان
باتشکرات و
بله،پرتاب 100 امتیازی
فیلمِ کتاب قانون رو دیدین؟
فداتون بشم،خوشحالم که خودِ بامزه ی خودمو دوس داشتین
بله،این اینجا تابیده
وهرچه راجب خودِ دماخو بودنش دُ فتین درسته
نه شوول قدیمیه،نه گلگ بیابونه،هیسکی هیسکی نمی تونه اینو هدایت بُتُنه،...انگذه که وحشیِ
آله،شال هم اینو نتونست بخوله،
خودِ ازراعیلم از دسش وازده شده
خلاصه
مسی که راس و حسینی اینا
لاجبش دُفتی بلامیسر
الهی ازاین جور دخترا
خدا نصیب شاهکار تون نکنه