مگر میشود از فروغ بگویم ولی از برادرش فریدون نه؟؟ فروغ درد کشید ولی فریدون بادرد زندگی کرد و بادرد کشته شد!! مگر میشود عاصی باشی شاعر باشی برسیستم باشی نه باسیستم، ایرانی هم باشی ولی با درد زندگی نکنی و بادرد نمیری و بادرد کشته نشوی! به احترام فریدون و فروغ می ایستیم و کلاه از سربرمیداریم!
بسیار عالی هر دو بزرگوار را به تصویر کشیدین؛درود ها و سپاس ها....
به از شما نباشه عزیزی ترانه ی " شرقی" از فریدون خان رو معرفی کرده بودن و بسی بسیااااار به دلمان نشست...
کاش درختی بودم سبز تا در آغوش بگیر تورا در این زمستان سرد و تنهایی...
همین .ملالی نیست بجز دوری شما
توی تنهاییِ یک دشت بزرگ که مثِ غربت شب بی اتتهاست یه درختِ تن سیاهِ سر بلند آخرین درختِ سرپاست رو تنش زخم ولی زخم تبر نه یه قلب تیرخورده نه یه اسم شاخه هاش پسر از پر پرنده هاست
اون درختِ سربلندِ پر غرور که سرش داره به خورشید می رسه منم منم اون درختِ تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم.... "ترانه درخت- از ابى" (از درخت و تنهایىى نوشتین،یادِ این ترانه افتادم)
بله،ملالی نیست جز گم شدن گاه گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند. پس_ بی هوا از خانه بزن بیرون درکوچه های بهار نارنج در هوای نمور وحشی نفس بکش زندگی کن... بگو خا
فروغ فرخزاد جز زن های درد کشیده ای بود که این دردها رو در غالب شعر نوشته و چه بسیار زیبا من به شخصه دو دفتر اخرشو ترجیح میدم دفتر تولدی دیگرو ایمان بیاوریم به اغاز فصل سرد . تقریبا ی دوره تمام اشعارشو خوندم . کتاب 5 دفترش هم جز اولین کتابهای شعری بود ک خوندم
بله،جزء زن های درد کشیده است ومن اشعار ایشان را همانند اشعار جناب شاملو و سید علی صالحی دوست میدارم.
فروغ اگر نمی آمد هیچ اتفاق خاصی رخ نمی داد فقط دنیا یک دختر کم داشت.
مگر میشود از فروغ بگویم ولی از برادرش فریدون نه؟؟
فروغ درد کشید ولی فریدون بادرد زندگی کرد و بادرد کشته شد!!
مگر میشود عاصی باشی شاعر باشی برسیستم باشی نه باسیستم، ایرانی هم باشی ولی با درد زندگی نکنی و بادرد نمیری و بادرد کشته نشوی!
به احترام فریدون و فروغ می ایستیم و کلاه از سربرمیداریم!
بسیار عالی هر دو بزرگوار را به تصویر کشیدین؛درود ها و سپاس ها....





به از شما نباشه عزیزی ترانه ی " شرقی" از فریدون خان رو معرفی کرده بودن و
بسی بسیااااار به دلمان نشست...
عزیزین بانووو

باشین تا همیشه عزیزدلم
فدای شما عزیز جان و دلم


ممنون تون؛بمونی برای همه ما..تا همیشه.. صبیره بانوی عزیزو محجوبم
کاش درختی بودم سبز
تا در آغوش بگیر تورا
در این زمستان سرد و تنهایی...
همین .ملالی نیست بجز دوری شما
توی تنهاییِ یک دشت بزرگ


که مثِ غربت شب بی اتتهاست
یه درختِ تن سیاهِ سر بلند
آخرین درختِ سرپاست
رو تنش زخم ولی زخم تبر
نه یه قلب تیرخورده نه یه اسم
شاخه هاش پسر از پر پرنده هاست
اون درختِ سربلندِ پر غرور
که سرش داره به خورشید می رسه
منم منم
اون درختِ تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه
منم منم....
"ترانه درخت- از ابى"
(از درخت و تنهایىى نوشتین،یادِ این ترانه افتادم)
بله،ملالی نیست جز گم شدن گاه گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند.
پس_ بی هوا از خانه بزن بیرون
درکوچه های بهار نارنج
در هوای نمور وحشی
نفس بکش
زندگی کن...
بگو خا
فروغ فرخزاد جز زن های درد کشیده ای بود که این دردها رو در غالب شعر نوشته و چه بسیار زیبا
من به شخصه دو دفتر اخرشو ترجیح میدم دفتر تولدی دیگرو ایمان بیاوریم به اغاز فصل سرد .
تقریبا ی دوره تمام اشعارشو خوندم . کتاب 5 دفترش هم جز اولین کتابهای شعری بود ک خوندم
بله،جزء زن های درد کشیده است ومن اشعار ایشان را همانند اشعار جناب شاملو و سید علی صالحی دوست میدارم.


فروغ اگر نمی آمد
هیچ اتفاق خاصی رخ نمی داد
فقط دنیا
یک دختر کم داشت.
دنیا به چه درد می خورد
وقتی که یک دختر کم دارد
"سید علی صالحی"
ممنون از حضور شما
سلام عزیزم خوبی؟
سلام به روی بهتراز ماهت؛عروس گلم


الحمدالله خوبم.ممنون از احوالپرسی تون
پرنده ها دوست داشتنی هستن باس هواشونو تو سرمای زمستون داشت
بله،درست می فرمایید.
خونه ی ما حیاط دارِ و
پرنده ها میان و
مام از شون پذیرایی میکنیم
مرسی که هستی خاخور تا ابدم
شیمی محبت قُربان؛عزیز برارم