بر چهره ی خویش،
شیشه ی چراغدان ام را،
رها ساختم.
نقشه ام،
سرزمینی ست بی آفریدگار
وعصیان،
انجیل ام!
آدونیس
ترجمه:صالح بوعذار
▪سال بلوا؛یادت باشد که نا امنی بدترین بلایی است که سر ملتی می آید،بی قانونی، بی نظمی،به فکر مردم نبودن واین چیزها.
▪ازبی قانونی گفتیم.روح دکتر شاد.
بلند صدام کردن .
گفتم بله؟
گفتن ؛می دونستی؟دکتر صد سال و
چندماه ازت بزرگترِ!
(خدای من:)))))
▪می بینین؟به همین بامزه ای؟ اردی بهشت هم مسافر شد...
▪سید علی صالحی؛همیشه همین طور بی خبر از خواب زار زندگی می رفتی تا برای دانایی دیار دریا،رویای بابونه درو کنی....
ز عقل اندیشه ها زاید
که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید
برو مجنون شو ای عاقل
.
.
.
▪جبران خلیل جبران؛
تنها سلاح من در این دنیای به شدت مسلح،دیوانگی است!