<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

بدون شرح!

نظرات 7 + ارسال نظر
اسماعیل بابایی جمعه 28 تیر 1398 ساعت 07:54 http://fala.blogsky.com

تصویر، خیلی خوشرنگه.

خیلی ممنون .لطف دارین بلا می سر

حریم بانو پنج‌شنبه 27 تیر 1398 ساعت 23:02 http://harimeasemani.blogsky.com/

سلام وسلام وسلام وسلام وسلام و........هزاران بدرود
سلام بازم سلام بابت روزایی که بهت سلام ندادم بانو باران عزیزم
خوشحالم که هنوزم از عمق وجود نازنینت کلمه هارو بیرون میکشی وروی صفحه ی بیجون وبلاگت به جنبش وتکاپو در مییاری
دلم برات تنگ شده بود اما مجالی نبود ...
شاید هم حوصله ی کافی که بشینم ویه دل سیر برات حرف بزنم وبنویسم اما الان که یه خورده ازهیاهوی دوروبرم فارغ شدم ویه فرصت کوتاه پیداکردم میخوام که ازحالت بگی .الهی که دلت خوش وخرم وتنور دلت به قول این ادبیاتیا روشن وگرم باشه
بانو جان منم خوبم شکر خدا خیلی خوووب
اما ازاحساس فاصله گرفتم
گاهی سنگدل وبی خیال میشم
گاهی هم پر از عطش واحساس و.....بماند
الان یه ساعته تو وبلاگت میچرخم شایدم بیشتر ولی بازم وقتم داره تموم میشه .امیدوارم روزگار به کامت باشه ومثل همیشه ذهن وقلبت روشن از مهربونی وحس وشعور ....
فدای شما :حریم

سلام و
هزاران هزار سلامُ علیکم. سلام؛سلام به روی بهتراز ماهتون ❤عزیز نازنیم❤
اول از همه بابت یکایک حرف هایی که نوشتین،با احترام فراوان سرانگشت گویایِ شمارو می بوسم.
فدای این همه مهرومحبتت شما عزیز دل❤م
ممنون از عمق نگاه نیک سرشت و
وجود نازنین و
شعور کروی شما❤

من هم خیلی خوشحالم ،هم از حضور عزیز ودل❤نشین شما❤همین که دل ب دل راه داره❤ومن هم دلتنگ تون بودم ❤والبته که مرسی از شما،که تو قلبم ❤هستین❤

به روی چشم.از حالم برایتان خواهم نوشت؛
اول همه از شما بسیارها ممنون و
مچکرو
سپاسگزارم❤الهی شکر برای داشتن عزیزِ دلی ❤مثال شما؛حریم بانوی محبوبِ محجوبم❤
واما از حالم....
بانو جان منم خوبم شکر خدا.الهی شکر خیلی بهترم
اما دلتنگ م و
این دلتنگی درمانی ندارد.
دل و دین و عقل و هوشم،همه دم دستم است و
ازمنِ دیووانه بتنگ آمدندو
ره مجنونی...پیشه کردن و
آزرومندِ امیدواری و
آرزوهای خوب شما هستم.که به لطف حق ،ودعاهای عزیزان دلی چون شما،(حریم بانوی بهشتی ام❤)که ذهن و
قلبِ روشن و
سیالم ،مملو از مهربانی و
مهرورزی و
شعور کروی...باشدو بماند.آمین.
دیگه اینکه؛
من فدای شما بشم و
زنده سلامتتتتتت بمانیدو
شااااااد.❤
جووون تون بی بلا و
دل تون گرم و
روشن؛حریم بانو جان .

اونقدر خوشحال شدم.که نمیدونم؟چی باید بنویسمدوست داشتم همین کنار خودم باشینکه خدمت تون عرض کنم،چقدر دلتنگم وبااین امیدپناه میبرم به خالق هستی....

مهرداد دوشنبه 24 تیر 1398 ساعت 14:07

شالیزاره کاکو شالیزار
شروع خطه شمال از بوی شالیزار باران خورده اش معلومه
اولین بار که شمال اومدم بوی برنج شالیزار رو عمیقا فرستادم تو ریه هام.

عطربوی شالیزار نوشِ نازار گیان تان روله گیانه که م
ایشالا گیلان تشریف بیارین و
عطربوی شالیزاران گیلان رو هم نفس ؟نه نه ،پُک کشدار بکشین کاکو

beny20 یکشنبه 23 تیر 1398 ساعت 12:39 http://beny20.blogsky.com

این چیه کامنتشو باز گذاشتی ،
بعد عکس پست قبلی ،
که دلبری می کنه ..
اوووف یعنی غوغاس , خوشمزس ،
اونو زدی بستی ، کارت برعکسه !؟
می‌خوای اذیت کنی +_+

این برنجزارِ
شما جوجه زعفرونی رو،
بانون دوس دارین؟یا کته پلو؟
من با کته پلویی که ،تو دل بشقاب پلوهه کره محلی چپونده باشم و
جوج هارو دورچین بشقاب نمایم دوس میدارم


نه والا.خیلی ببخشیدخیلی خیلی عذرمیخوام که کامنت دونیش بسته اس.
جای شما سبز،دلتون نخواد؛ آفتاب خور شون خوبه.در خوشمزه های
غوغایی بودن

کاکتوس شنبه 22 تیر 1398 ساعت 20:04

چه گندمزاری
چه تمشکایی
به به

جسارتا برنجزار باران خوده اس
کاکتوس جانِ جانانمدوستت دارم❤تو گندمزار باران برده ای...

میم! شنبه 22 تیر 1398 ساعت 19:33 http://nasimkoohsarph7.blogsky.com

سلام و درود حضرت باران

این تصویر ، شالی عه دیگه؟ درسته؟ کشت دوم لابد؟ ایشالا که پر برکت باشه
یه زمانی دایی مامانم اینا ، سمت گنبد و گرگان ، کلی مزرعه شالی داشتن ، همه رو فروخت چند سال قبل و به باد فنا داد و متاسفانه هیچ وقت نتونستیم بریم سر مزرعه ی شالی و عطر برنج شمال رو مستقیم و بی واسطه بشنفیم
البته الان یهو یاد حدود ۱۸ سال قبل افتادم که شمال بودیم ، رفته بودیم سر مزرعه هندونه یکی از آشناها(فک کنم تعریف کرده باشم براتون) یکی دو تا عکس داریم از اون زمان ، همه واستادیم ، من ۵ ساله بودم ، یه شرت مامان دوز پامه ، یه وضعی اصن هر دفعه میبینیم اون عکسو خنده مون میگیره! یادش بخیر

واسه پست فوتو بای سارا:
ازین میوه های سرخ و رنگی و تمشک و آلو و ... زیاد نوش جان کنین ، میزنه رادیکالای آزاد پدرسوخته رو میترکونه

ایشالا که همیشه سالم باشین ، و لبخندتون مستدام

سلام و
درود برشما دکترمیم جان

بله.تصویر شالیزاری که ؛چندروزِ خوشه دار شده.البته که کشت اولِ .بهار ۹۸

عهههه ،گنبدو
گرگان
اکبرجوجه و
روسری هاو
مردمان خوووب و
دوست داشتنی

چه حیف.اینجا هم خیلی ها فروختن و
به باد فنا درست روب روی زمین خان عمو،ده هزار متر زمین رو فروختن، ۳۵ تومن ناقابل.الان یک و
میلیاردِ

ناراحت نباشین لطفا.همین الان دوتا نفس عمیق بکشین،بی واسطه عطر بوی شالیزار و
شیره ی برنجزار گیلان زمین مستِ مستتون میکنه
هجده سال پیش(بله.تعریف کردین.من هم عرض کرده بودم.به سلامتی تخصص اطفال گرفتین ،قابش کنید واسه مطب تون:)آخ آخ یادش بخیر.چه ایامی بود که همه دور هم خیلی ساده و
صمیمی و خوش بودیم


واما اون میوه ها؛
آلوو سال اولِ ،تمشکِ سال دومِ که محصول داده .ولیکن یه پاتک حسابی به رادیکالای آزاد زدن و
پدرسوخته ها رو شلم قلم کردن
مرسی از اشاره رادیکالی تون


قربان محبت شما. شما هم در کنار عزیزان سلامت و
خوش وخُرم باشید همیشه

سلام اشتباه من بود چون با گوشی درست صفحه اول وبلاگ شما مشخص نبود حالا که با صفحه کامپیوتر نگاه کردم دیدم صفحه ولاگ شما درست و واضح است خواستم خبر دهم ...

سلام برشما همتباری عزیزو
گرامی❤اول از همه خیلی خیلی عذرمیخام که خدمت نرسیدم .یک دنیا پوزش مرسی از لطف و
مرحمت شما❤
درکنار خانواده ،سلامت و
شاد باشید همیشه❤❤❤

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد