در پستِ ،
"در زمینه ی خاکستری روشن. . ."
حرف از ذهن ام رفت به نام شاعر و ...حواس ام رفت پی صدای شاعر /شد!(درپاسخ به نظر آقای امیرعلی خان" باشماق")
که چه گفت؟که گفت؛"فراق؟...."
که دوستی خواست بدونه چه گفتگویی بوده؟!
خوب.
بخش اول و سوم رو به دو دلیل گذاشتم.
که بخش سوم/ بابت پاسخ به پرسش "چه گفتگویی بوده؟!"اس.
و بخش اول /بابت از ابتدا ."شاید تمایل!
مثلا پیگیر گفتگو شدن!! ازاین جور صوبتاس.
بهرجهت... شما مختاریدبخش دوم و چهارم و پنجم و
ششم رو در آپارات تماشاکنید.
من از رنگِ بی رنگیم در ملالم
تو سرخی و سبزی سپیدی سیاهی
من اینم که هستم
همینم!
در این صف که می بینی
عاشق ترینم. . .
والَش شیمی نوش جان
تی قوربان بلامیسر
اگر چه همقدم گردباد میگردم
دمی نرفته ز یادم که کمتر از گردم
چرا ز سینه من دود آه سرنزند
که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم
نه پرخروش! که من، آبشار یخزدهام
نه پرغرور! که آتشفشان دلسردم
فریب خورده عقلم، شکست خورده عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
همیشه جای شکایت ز خلق بسیار است
ولی برای تو از خود شکایت آوردم
((فاضل نظری))
پرسیدی ام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوار سکوت است،سوالت...
سلام
چه هوای شده
یکی همین پریروز که بهش گفتم
هوا چه گرمه
گفت صبر کن بیستم بشود !
و امروز بیستم شهریور است
فکر کنم روز مهمی هم در تاریخ باشد
درود بر شما
بله باید صبور بود.وان الله مع الصابرین ،والله یحب الصابرین.والحمدالله هوا 20 شده
اتفاقا ماهم دیروز کنار رودخانه تمشک چیدیم... ولی انگار مزه ی سابق رو نداشت...
لطفا تویرگ و هیوا ترجمه شود.. گرچه احتمالا تویرگ همون تمشکه.. اما به چه زبان یا گویشی؟
دلتون نخواد مزه شون خیلی عالی بود.

بله همون تمشکه و
آن یکی" بِه"/هردو به زبان کردی.
ممنون که وقت می گذارید
عجب تویرگهایی، امان از تیغشون.
با اینا چی کار میکنید؟ مربا درست میکنید؟ اون وقت چه جوری؟
دونه های سرخ و مشکین /آفتاب دیده شونو ،دونه دونه می چینیم و
تازه تازه تناول می کنیم.
نه کاکو
ما مربای هیوا دوست داریم و می پزیم.