<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ورای نور و ظلمت؛از زمین و آسمان فارغ!


                                     
 



نظرات 7 + ارسال نظر
کیهان شنبه 24 آبان 1399 ساعت 11:56 http://Mkihan.blogfa.com

دیگر اگر سوالز داری بپرس در حد دانسته هایم پاسخ خواهم داو
سپاس که همیشه هستید
ضمنن من بط آوی ایشان را نبردم من شکارچی هستم نه بطاوی دزد

مرسی از حضور همیشه خوب تان.به روی چشمحتما می پرسم
آخه بطاوی پر می زنه.شکارش میکنن.میگن مرغابی هواییِ
غاز هم همین طور.بخاطر همین پرهاش رو می چینن.شکارچی ها شکارشون نکنن.والبته که شما شکارچی آهوهستید و
هلک هلک اوردیک شکار نمی کنید که

کیهان شنبه 24 آبان 1399 ساعت 11:53 http://Mkihan.blogfa.com

بط آوی و مرخ آوی و البته بط که عربی ست!
پس بنظرم همان مدخ آوی باید باشه
آن جملاتی هم که فرمودی بنظرم بیشتر شمالی بود با مخلوطی از زبان لکی که نزدیک به زبان کردی ست و یکی از زبانهای باستانی ایران است
و دیگر چی؟
آها ...یارسان یا اهل حق دین بسیار جالبیه و ترکیبی از چندین دین و اعتقاد به تناسخ یا تون به تون.
ایین یاری در مکانی به اسم جمع خانه همراه با تنبور نوازی و کلام خوانی که نوعی شعر هجایی ست انجام می گیره
مردمانی راستگو و درستکردار هستند و بسیار پایبند به اخلاق و جوانمردی من مدتی در بینشان بوده ام قسمتهایی از لرستان و کرمانشاه و اردبیل و تعدادی هم مهاجر در شمال و جاهای دیگر ایران و در ترکیه هم به تعداد فرواوان و همه هم ایرانی اصیل
شاعران و نوازندگان چیره دستی هستند و در پیش گویی گذشته و آینده همدیگر بسیار متبحر البته آنهایی که به مقامات عرفانی بالایی رسیده باشند

راستش کاکو مهرداد فرمودن ما به اردک بط آوی می گیم.
ولیکن الهی مووریژ اینه گاز بگیره.مووریژه کردکان دار
بله.بجز بط آوی ،مابقی گیلکی رشتی باستانی بود:
ودیگر اینکه،
دقیقااا .فرشید خان و خانواده اش رو درست و میزان به تصویر کشیدین.

کیهان شنبه 24 آبان 1399 ساعت 07:56 http://Mkihan.blogfa.com

راستی ؟شما زبان ترکی یا کردی می دانی؟

ترانه های؛احمد کایا،ادنان،ابرام تاتلیس،شنیدم.والبته ترانه ی پادشاه سیبل جان
نه والا.ترکی نمی دونم.کردی رو هم باید یادبگیرم.مثلا می دونم،بط آوی یعنی اردک.واگه بخوام باهاش یه جمله بسازم میگم؛کیهان برار؟نانا بط آوی اورا نامو؟=برادر کیهان؟اردک نانا سمت شما نیامد؟
اونه پران شیمی در سرفوجه=پرهاش دم در شما ریخته.
شکارجا دس نکشی نا؟دست از شکار بر نمی داری نه؟
نانا بط آوی چی بوکودی برار؟اردک نانا رو چکار کردی برار

کیهان شنبه 24 آبان 1399 ساعت 07:53 http://Mkihan.blogfa.com

علوی های ترکیه هم کرد هستند و اصالت ایرانی دارند.به قول یکی از همین کردان هر جا کرد هست اونجا ایرانه....
کسی که تاریخ ما زیادی به بزرگی از اون نام می بره متاسفانه همه کردستانات را به دیگران بخشید به هیچ و حتا بدون جنگ ...
و مرگش هم بیشتر به همین خاطر بود تا چیزهایی که در موردش می بافند

عروسی دختر عمه فاطی دعوت شدیم.
البته قبل عروسی یکی دوبار دوماد رو دیده بودیم.
به از شما نباشه؛توام سکون ساتع،،،بسیار مودب فرهیخته.
ایشان علی اللهی بودن.
چه خانواده ای .چه پدرمادر و خواهرای دسته گلی.
اصن تو دوازده سال زندگی، یه تو به فاطی مون نگفته بود.
وقت عروسی شون ما ده سال مون بود.
دوازده سال بعد.از هم جدا شدن.
البته اختلاف نداشتن.فقط فاطمی مون گفت.تو حق داری که پدرشی.
هرچقدر ایشان گفتند.نه و فلان.فاطی کوتاه نیومد .چرا که معتقد بود فرشید خان پدرخوبی(خداوند دوتا دسته گل به اش بخشیده) میشه.
سال قبل مردشریف دیده بودتش.گفت که تموم موهاش سفیدو
خاکستری شده.
یادمه شیرینی هایی که روی میز چیده بودن.روی تک تک شون،با سبز فسفری نوشته بود"یا هو".والبته یه شمشیر ریزی ام حک شده بود.

اجی گفت ،کرد براران که به ولایت ما آمدن و حاشیه سپید رود چئؤر واچینی کردن.یعنی زمین های بایرو پر از سنگ لاخ رو به شالیزار های
زیبا و مستطیلی شکل تبدیل کردن.شکر خدا ماندگار شدن و
همه دوست شون داشتند.هرکسی ام میخواست از اعتماد و شرافت حرف بزنه.کرد ها رو مثال میزد.والبته آقاجان هم حرف های اجی رو تایید می کنه.واز کردبراران به نیکی یادمیکنه.
بله،حتا بدون جنگ...

کیهان شنبه 24 آبان 1399 ساعت 07:48 http://Mkihan.blogfa.com

صبح خوش خاخور جان
همیشه برایتان ارزوی سلامتی و شادابی می کنم
راستی؟من گاهی اوقات از فهم کامنت هات ناتوانم ...خوب راستیاتش چند بار می خونمشون اما متوجه نمی شم .خوب ساده تر بنویس!

خیلی ممنون برارم.همه ایام شما بخیرو خوشی جان برارم
بابت دعاهای همیشه نیک تون یک دنیا ممنون و مچکروسپاسگزارم
شما به بزرگواری خودتون زبان الکن مارا ببخشید.به روی چشم و دل روشن‌چشم

دلسوختگان جمعه 23 آبان 1399 ساعت 23:12 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

هفت درس مولانا

درس اول
عشق را بی‌معرفت معنا مکن
زر نداری، مشت خود را وا مکن

درس دوم
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گل‌ها زشت یا زیبا نکن

درس سوم
پیرو خورشید یا آیینه باش
هرچه عریان دیده‌ای، افشا مکن

درس چهارم
ای که از لرزیدن دل آگهی!
هیچ‌کس را، هیچ جا رسوا مکن

درس پنجم
دل شود روشن ز شمع اعتراف
با کس ار بد کرده‌ای، حاشا مکن

درس ششم
زر به دست طفل دادن ابلهی‌ست
اشک را نذر غم دنیا مکن

درس هفتم
خوب دیدن، شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

درود بیکران بر شما عزیز گرامی
سپاس از حضور سبز و ذکر هفت درس مولانا
سلامت و تندرست باشید همیشه

باشماق پنج‌شنبه 22 آبان 1399 ساعت 13:25

سلام
چه آهنگی نواخت
دستگاه آشنا نیستم فکر کنم سه گاه است
شاید هم چهار مضراب

سلام بر شما
بله.دونوازیِ ماموستا کیهان کلهر و اردال ارزنجان موسیقی دان اهل کشور ترکیه در مقدونیه است.
اگه اشتباه نکنم.دستگاه شور_قطعه نهم _ از آلبوم"تا بیکران دور دست"است.
فلسفه ی نام گذاری آلبوم هم قشنگِ.گفتند جناب کلهر با ارزنجان گرچه با دو دوزبان متفاوت حرف می زنند،اما سازهایشان کمانچه و باغالاما،از شباهت ها می گوید،نه تفاوت ها.وبه یمن همین زبان مشترک است که می توانند تا بیکران دور دست با هم بروند.
دونوازی کمانچه و باغلاما که مقام های موسیقی کردی ایران و موسیقی علویه ترکیه است.
باغلاما تنبور ترکیه است.ساز اصلی موسیقی علویه.در شرق ترکیه.که بسیار به مناطق کردنشین غرب ایران شبیه است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد