طوطیِ بازی دوش!

برای آدم ها و اشیا هیچ چیز خوش تر از بازی کردن نیست؛همین طور برای بعضی از حیوانات. . .

#ساموئل_بکت

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،طوطی ملنگو در کلاگن فورت_ اتریش_از پشت پنجره ی یک خانه_سربه سر گربه اى _درخیابان گذاشت.

Madar Baran سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 09:10

نظرات 4 + ارسال نظر

مهرداد

سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 14:12

طوطی بازی گوش
گربه فکر می کنم داشت حسرت می‌خورد چرا دستش یهش نمی رسه

بله،
سارا به هوش و گوش/دوش میگفت
آره کاکو
بد جور لجش گرفته بود.

یه بنده خدا

سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 10:40 https://oldjavoon.blogsky.com/

بسیار جالب انگیز بود اول صبحی

بسیار مرسی دارید بابت این کلیپ
شاد و سلامت و سعادتمند باشید‌

قربان لطف و معرفت شما آقای کاکو
خوشحال ام برای شما جالب انگیز بود

وهمچنین.درکنار عزیزان تون شادو سلامت و سعادتمند باشید و
ایام به کام تان باد

باشماق

سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 09:38

با درود
من و خواهرم
کاغذ های باطله را در حد اسکناس قیچی می کردیم و آنرا داخل دستمال پارچه ای می انداختیم
و گره می زدیم
پیرزن ها معمولا پولهای خود را اینگونه حمل می کردند
بعد آنها را وسط خیابان می انداختیم و از شیار زیر در نگاه می کردیم که کی بر می دارد
بعد هم در را باز می کردیم و آدمهای طمعکار را نگاه می کردیم و می خندیدیم

درود بر شما
والا من ام خنده ام گرفت.
بعد یاد مادربزرگ تون افتادم.
خدا رحمتشون کنه.
توی حوض افتاده بودن.
امیرعلیِ سیما خانم هم خیلی شیطون بود.کل کوچه رو می گذاشت رو سرش.مامانش میگفت،خجالت می کشم اینو باخودم ببرم مهمونی.برگشت به مامانش گفت،منو خونه ی خاله (خونه ی ما)اینا بزار.هرکجا دلت خواست برو:)))

بهامین

سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 09:21

دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم
امروز ، او ما را ...
فردا ؟
+ قیصر امین‌پور

فردا؟
مامان همیشه _به هر کدام از ما گفته،
"چو فردا رسد فکر فردا کنیم!"
شاکر حال و اکنون باشید.
توکل کنید.
به فردا و فرداها امید وارباشید.../زنده باد امید