<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

زخم نامرئی

 


 

/یادم نیست چند سال ام بود،

ولی یادمه ؛اولین فال حافظی که گرفتم.دایی کوچیکه با صدای گرمش خواند.بله،همین غزلِ ۲۵۵  بود.


//داشتم فکر می کردم.هی فکر می کردم،مخصوصا فکر می کردم...درقابلمه چپو شدو

بخار خورشت؛سه تا از پنج انگشتِ دست راست ام رو سوزوند ...دوتا از انگشت هام آبسه کردن.

بله،جوری درد داشت که،دل ام بغل باباجی رو خواست. 



///هوا ملس و اردی بهشتیِ.

و غروب هاش. خنکای عجیب و دوست داشتنی ای داره .

و بینی آدم کیپ میشه.

وآدم مست و منگ میشه.

شالیزار ها درحال آبگیری اندو

سرو صدای قورباغه ها کم کمک به گوش می رسه...آدم دوست داره.روی تلار شب رو به سپیده دم برسونه و 

آن وقت سر از لحاف بدر آره و طلوع رو تماشا کنه....

هااا،

آنجا که جناب آقاخانی،داشتن وصیت نامه می نوشتن و

واژه اختراع کردن و 

مثال یه پس گردنیِ محکم/به اون حدادی بود؛بلند بالا بخندستم.

وخوب.وژدانا واژه " شمایان"عالی و بامزه بود.


////بله؛ما عجیب دلمون تاسیانه.وخوب.جمله می داند خدای حال گردان غم مخور...