چو آفتاب می
از مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی
هزار لاله بر آید
نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
که شمهای ز بیانش به صد رساله برآید
ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بی حواله برآید
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزارساله برآید
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
پ.ن
قبل اذنِ مغرب ، نرسیده به منزل آقاجان، از توی صحرایِ کنار جاده چیدم شان.که جاده از میان صحرا عبور کرد و
گلزار را دونیمه کرد..
رایحه شان،مثال خودشان وحشی و ریزه اس.از خانواده گیاهان پیاز دار_لاله اند و؛
لاله ریزه یِ هفت رنگ،می خوانند شان.
امید وارم
داسِ مه نو ،در تصویر قابل رویت باشد.
لاله های قشنگی هستن
شما دریا تشریف داری کاکو؟!والبته که،هرکجا هستید،شما و عزیزان عزیز تان،در امان یزدان باشید همیشه❤❤
سلام
آره معلوم است
جالب بود
تازه دیروز روز اول ماه ربیع الثانی بود
حاج آقا گفت دو رکعت نماز دارد یک حمد و سی توحید
و یک حمد سی انا انزلنا
و یک دعای سه خطی
بعد نماز عصر گفت هر که دوست داره به خواند
و خودش قامت بست ولی همان یک توحید را خواند
منهم معمولا مستحبی ها را در هنگام راه رفتن می خوانم
خدا آسان گرفته ما سختش نکنیم
علی برکت الله
سلام بر شما
بله،برای من هم سوال بود.که آیا اول است؟یا دومِ مایل به سوم/ماه ربی الثانی
در مفاتیح نوشته بود،
می توانید به نیت سی،یک بخوانید.به قول آقاجان/کلک کارِ بکانید/یعنی زود تمام اش کنید
طاعات و علبادات همه قبول حق
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
سلام
عالی بود روح آدم صفا پیدا می کند با دیدن این گلهای سفید و زیبا
این ها لال ه اند وای به روزی که زبان داشته باشند
چه ترانه ای و جه دسته ارکستر و چه شعر ی خیلی خواستم در وصفش بنویسم ولی نمی شد
سلام بر شما
واقعا هم همین طورِ که فرمودین.وقتی دورا دور دیدم شان،روح و روان ام از این رو به آن رو شد.
وقتی کنار شان توقف کردیم.نسیم،از میان علف های شبنم زده،رایحه گل ها را پخش هوا کرد.
گفتم،به قول محمد رضا(همانی که پوشک اش کرده بودم)بالش منو بیارین.(بچه ؛وقتی خواب آلود میشد می گفت)
بله.من هم خیلی سعی کردم،باهاشون حرف بزنم.ولی نشد و
به قول اجی،لال لاله که آ=بی سخن.بی گفتگو.کنار شان نشستم.
درود ها نثار خاخور جانمان
چه حریمه غیر متعارفی،!!!
واقعن فقط همین ۳۴۵۰۰ تومن
ولی بابا جان خودش عشقه
ببین چطوری سر افسر را گول مالیده
درودها و سپاس ها نثار برار جانمان
آره والا.واقعا واقعا؛فقط و فقط ۳۴۵۰۰ تومن
اتفاقاً بابا گیان اصلا و ابدا اهل گول مالیدن نیست./احتمالا جناب سر/هنگ.خودشان سر خودشان رل/گول مالیدن