بر درختانِ بی برگ باغچه
سلام می دهم
و عطش گفتنم را
فرو می نشانم. . .
"بهنازِ لطف آبادی"
با هم بشنویمhttps://s4.uupload.ir/filelink/beQj0VNf8www_f628e1070f/julio_iglesias_-_el_amor_la_tendresse_(1)_nfbc.mp3
اقرار می کنم؛
دوا و دارویِ دلتنگی ها و تاسیانی ها،مجموعه ای ارزشمند از خوبی ها،دوستی ها و محبت ها؛ مهرورزیِ.
که سعدی علیه رحمه.در غزل شماره 18,,از آن جهان سرودhttps://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghazal2/sh18.
صد البته بنده اسپانیولی بلد نیستم.ولی یادمه.ترجمه بشنویم .متضاد لغت گفتن و اقرار "بود.
از احساسی می گفت که،میشه بی هیچ .حرف و کلامی گفت و فهمید .یا مثلا نگفتن و در سکوت راه رفتن،یه چیزی تو همین مایه ها.
ولی وجدانا.به نظرم.انکار و اقرار.دو واژه ی قشنگ و بامزه یِ جفتی اند.مثل دو قلو های بهم چسبیده را می مانند.گاهی یکی شون پیروز میشه.گاهی =
مثلا ،گاهگاهی که تی وی روشن باشه. نام کاراکتری،حسین،حسن باشه.اجی فورا میگه:"تی نام ره بیمیرم زای"وآن وقتی که.اسم کاراکتر،عباس باشه.بین اقرار و انکار گیر می کنه و
قشنگ و بامزه می گه:"اوه!می دیل بر!"بعد چشم غره می زنه و
خنده ات که بگیره.میگه،لعنت خودا بر جان شر و شِی طان!!
سلام
خولیو، یادآور دوست دور و زمان دیر است، دقیقا جوانی، آن روزها که هنوز امید یک لبه تیغ داشت و به آینده روشن می نگریست... یادش به خیر.
عشق «زخمی میزند عمیق تر از انزوا»
سلام بر شما عزیز گرامی![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/126.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/126.png)
خیلی ممنون از حضور عزیزتان.خیلی خوشحال شدم
راستش،حس خیلی خوبی ،نسبت به یادآوری دوست دور و دقیقا"جوانی تان داشتم.سپاس بابتش
می دونید؟!هر بار که ترانه ی "هرگز نخواستم"پلی شه،یاد شما و پست دور و زمان دیرتان افتم.مرسی بابت احساس های خوب و نظیف
عشق؛https://digimusic2.ir/%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%88%D8%B4-%D8%B9%D8%B4%D9%82/
و این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمتست / کاین همه زخمِ نهان هست و مجالِ آه نیست
گردوهای خونه آ جی آقوز چکی هستن
منظور شما؟! "دوچک آغوز "هستش![](//www.blogsky.com/images/smileys/122.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/112.png)
یعنی مغزش، پودر شده در میاد.نه خوب.اون درخت هایی که عکس شونو گذاشتم.کرچ آقوز اند
خاخور جان؟!
خاله جان جاش خوبه لطفن اینقدر نگرانش نباشید
جاییه که نه دردی هست و نه غمی
این ماییم که درد داریم غم داریم و.....
پس لطفا هر وقت که یادش می کنی لبخند بزن نطمین باش خاله جان هم لبخند خواهد زد و همیشه لبش خندانه
می دونی؟
تصور کن کتار حوی آب در سایه درخت نارون آتش کوچولویی بر افروختی
و با کتری چایی دم کردی
به ابرها نگاه کن...
و در خیال سیگاری روشن کن.
زمان همین لحظه است
باش تا همیشه لطفا و لبخند بزن
ببخش اصلا بلد نیستم جک بگم که لبخند بزنی
نرسی که هستی خاخورن
جانم؟!برار جان![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/105.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
به روی چشم،
خیلی خیلی ممنون و مچکرم بابت جملات همیشه خوب و ارزشمند تون
بله،
می دونم.
اتفاقا.بیشتر وقت ها.می رم بالکن.که تو ذهنم سیگار بکشم.همین سر صبح.ناشتا.
فقط یادت باشه.
زیر درخت نارون
آتش روشن نکن.
و اصلا زیر درخت نارون.اطراق نکن.
چون که.معدن انواع پشه ها و لل و آفاتِ.دقت کنی.یه توپ های میوه مانند و قرمز رنگی .توی شاخه برگها ی نارون.می بینی.میون توپ ها.پر از بچه پشه اس.قدیم ها.بدلیل اینکه.از حیاط نمی بایست خارج شیم. زیر درخت نارون آتش روشن می کردیم و نیش پشه ها رو تحمل می کردیم.
قربانت برارم.حضور شما خودش برکت و لبخنده.زنده سلامت و شاد باشی و بمانی
خدا را خوش میاد
این همه گردو را خدا داده است
ٱنوقت کیلویی صد و پنجاه هزار تومن به ما بفروشند
چند هفته پیش.ما کیلویی ۱۳۰ خریدیم.پوست پیازی و سفید مغز بود.![](//www.blogsky.com/images/smileys/112.png)
مامان.از همسایه.۷۰ تومن خرید.گردو محلیِ.پوستش مث سنگ می مونه.ولی مغزش خوش مزه اس.
بابا گیان میگه.گردو های خونه ی اجی رو.باید زیر چرخ های ۱۸ چرخ گذاشت و شکست
حالا برا ما اسپانیولی هم میذاره![](//www.blogsky.com/images/smileys/114.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/116.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
حالا می خوام.برا شما.طرز تهیه ترش تره.با موسیقی https://www.aparat.com/v/Q2gRK/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%AF_%D9%81%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D9%88_%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%A7_%D9%84%D9%88%D8%B1%DA%A9%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C_Ana_Bel%26eacute%3Bn_%D9%88![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
بگذارم.که بعد ها.شرق گیلان تشریف بردی.کوچه باغ.چای و پرتقال و نارنج و...پایین دست،شالیزار ها،قدم قدم زدی.هیچی.سراشیبِ.مراقب بچه ها باش.
سلام
صبح جناب عالی به خیر
باز من رها شدم
بین زمین
و آسمان
ترانه اسپانیولی
و تصویر گذاشته شده
که آیا سحر است
و یا غروب
سلام بر شما![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/126.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/101.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/103.png)
به قول مش سیاوش،طلوع من،طلوعِ منِ![](//www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
با بیکران سپاس ها،همه اوقات حضرت عالی بخیر و خوش
بخدا با خوندن:"باز من رها شدم
بین زمین
و آسمان"
بلند بالا خنده ام گرفت
توی بالکن_۶:۳۰ صبحِ صادقِ