عروســک جون فدات شم.
ببخش، سارا پاهاتُ خورده.
اگه پاهات نبودن.
حالا دادا مثل تو بوده.
عروسک جون فدات شم
تو خوب اینو می دونی
ماجانم پاهاشو خورده
ماجانم پاهاشو خورده
پ.ن
سارا گفته بود روز قلمِ.همچنانی که خواستم بگویم مبارک باشد.توی ذهنم / سکوت گلی ترقی تصویر شد.دلم سوخت.از اینکه ۸۰ و چند سال اش است و...به اجبارو دلخور ساکن خانه ی سالمندانی-در فرانسه شده است و...سکوت اختیار کرده...
پناه بر خدا.
آی.گلی خنم آ.گلی خنم.چی شا کُودن؟روز گارِ دِ مارجان...خودا اَدس-اودسِ محتاج نکنه...
وبعد.بخشی از مصاحبه اش... که از شباحت سهراب سپهری به اشعارش -به اتاق و
منزل اش گفته بود.......
وتین...
بحمدالله انجیر ها به این مرحله رسیدند.اون نهال نارنجی ام که-یازده سال پیش خریده بودم و
حالا واسه خودش درختی شده.شکر خدا-امسال به ثمر نشسته.
زاغ و کلاغ ها هم-تهه باغ-تولد کبلایی رو جشن گرفته بودند.
بارندگی های اخیر و
سپس ها_ سرما و گرما باعث شدند که-آلوچه ها منفجر شن......وآنوقت که زاغ و کلاغ ها با خوشحالی به آلوچه ها نوک می زنند.عطر سرکه.ترشیِ تند و تیزی بلند میشه و
مست و ملنگ .مث عروس سری های خان دایی- هار هار - می خندیدند...
ولایت ما-عروس سَری-یعنی طایفه ی عروس.دوماد سری-یعنی طایفه دوماد.
سارا گفته بود روز قلمِ.درخت گلابی و گلی ترقی به ذهنم ...والبته نیما یوشیج-که از گلابی وحشی و
برخی از درختان در بیشه زاران اشعارش تصویر کرده...-مثلا درخته توسکا-انجیر-بید-نارون-سیب شیرین-سیب ترش-فندق -کاج-اوجا-سروکوهی-میمرز-اخ.مازو-: گونهای درخت بلوط است که به آن بلوط مازو هم گفته میشود و در جنگلهای شمال ایران میروید.
کنون که باد از خار و خس هر آشیان که گشت ویرانه
به روی شاخهی "مازو"ی پیری
به نفرت تار میبندد
در آن جای نهان (چون دود کز دودی گریزان است)
که میخندد؟ که گریان است؟
.
.
.
آن زمانی که امرود وحشی
سایه افکنده آرام بر سنگ
کاکلیها در آن جنگل دور
میسرایند با هم همآهنگ.
.
.
.
خلاصه اینکه:
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ...