حالا که می نویسم.غن ناهارِ.و
لب زدن ماهی گلی ها از گوشه ی دنج_ شنیده میشه.
وارش همچنان
پودری روی شکوفه های سیب و
پرتقال و
نارنج و
نارنگی و
لیمو شیرین و
گل محمدی می باره.
و هوا محشر و
کاملا عسلِ اردی بهشتیِ...
و از نظر بنده. بهترین زمان ممکن واسه ی اردو رفتن به شرق گیلان=چابکسر و رامسرِ.
پ.خ
هیچ چیزی بدون زحمت بدست نمیاد.هیچ چیزی.واسه همینه که :"باد آورده رو باد می بره.."
با درود
نقاشی یک بانو را نشان می دهد که پتو روی صورتش کشیده
یک دست روی چهره دارد
و اون یکی دستش روی شکم
البته تنها است
خوش به حالتون با آن آب و هوا و بارش و شکوفه ها
تهران امروز باد می آمد
و باد آورده ای نبود که باد ببرد
درود بر شما


متولد شدند و ساکن فرانسه هستند.









سپاس.

و من همیشه از این بابت هم شاکر خداوندم.
و خیلی ممنونمم از توجه ی تان
نقاشی خطی.متعلق fredericforest
می باشد.ایشان طراح و کارگردان خلاقی هستند که_ انسی_شهری در کوه های آلپ
و بنده از تماشای تابلوهایی که خلق کردند_از گالری گردی ها شون و
عکس هایی که ثبت می کنند.بسیار بسیار لذت تماشا رو می برم.
بله واقعا.خدا رو شکر و
حمد و سپاس؛ماهاخیلی خوش بحال ما هست.
فقط جسارتا؟ شما چرا حالا تهران تشریف دارید؟حیف بخدا.
البته من تهران رو _جردن و
ولی عصر رو خیلی دوست دارم.و خیلی ام خوشحالم که.توی خواب هام.یه واحد آپارتمان _طبقه دوم خیابون ولی عصر دارم.البته طبق تحقیقات_روف گاردن این آپارتمان_کمر کش کوه های آلپِ:))بخدا.
دیروز دوستی نوشت.خونه ی ما یک پنجره _طبقه ی دوم_سمت دیوار سیمانی داره.خیلی دلم سوخت.از خدا خواستم.یه خونه با پنجره های دلخواه(نوشته بود.دوست داشت.طلوع و غروب تماشا کنه ) به اش ببخشه.
امروز هم اینجا باد بود.از آن مدل بادهایی که فوج فوج عطر بهارنارنج رو توی خونه می ریخت.و اعصاب آدم گیج و کبود(فاویسمی ها.به علت کمبود آنزیمی که دارن.با این حجم از عطر غلیظ.سُکر و نشئه میشن) میشد.
بله الحمدالله. شکر و
و این در خصوص دوستان مجازی هم صدق میکنه.که برای بنده.ارمغان هایی از جانب خداوند هستید