مسی مسی آجی جونــــــــــــــــم همه چنین به شما اجی جون جون جونـــــــــــــــــــــــم اجی دوست دارم خیلی زیادددددددد یس یس بیست و چغارم خخخخ اجو من جا ننه بزرگتون هستماااااااااااااااا یس یس می چسبه حسابی اونم با کوکی
کبیه بیستو چغاری ام :-*:-*:-*o (∩ ω ∩) o یه روز که دادا رفته بود پاستیل بخره سربه سینه زنان اومد...گفتم چیه داداجان؟گفت؛سرکوچه مامان رها با خود رها رو دیدم...مامانش گفت ؛رها میخواد ببوستت اجازه میدی؟ (رها سه ساله ) خب؟گفتم آره...بعد منم گفتم ؛اجازه میدی انگشتمو فرو کنم تویه لپ رها! باشنیدن درخواست عجیب دادا.. گفتم چی چیگفت سمانه خانم دادا!!!!! گفت:آره ولبخند زد.. .من _ دادا_عین زله بود (دادا کلاس اول رو تموم کرده بود) من_خنده و باهم مش حسین؟بپر کبی دوباره آب پرتغال و کوکی لازم شده
خواهش میشه جون دلم
نه هر وقت احتیاج بود شمارو در جریان میذارم
اوکی کبی جان
:-!
الهییییییییییی خدا هر چهارتا شونو حفظ بفرمایدددددددد



هزاران بار آمیــــــــــــــن
اجو مشاور هستید شماااااااااا
الهی آمین... الهی آمین کبی نازنینم

مچکرم کبی نازم:-*
بله ما مشاور ببوده ایم...شما نیاز داری؟
وای وای وای واییییییی شما هم مشوق خوبی بودیااااااااا می خندیدید
هرچهارتادادا های ما یکی هستند

ما مدیر برنامه ها شونیم
مسی مسی آجی جونــــــــــــــــم


اجی دوست دارم خیلی زیادددددددد 



همه چنین به شما اجی جون جون جونـــــــــــــــــــــــم
یس یس بیست و چغارم خخخخ
اجو من جا ننه بزرگتون هستماااااااااااااااا
یس یس می چسبه حسابی اونم با کوکی
کبیه بیستو چغاری ام :-*:-*:-*o (∩ ω ∩) o
چیگفت سمانه خانم دادا!!!!!
(دادا کلاس اول رو تموم کرده بود)
باهم
یه روز که دادا رفته بود پاستیل بخره سربه سینه زنان اومد...گفتم چیه داداجان؟گفت؛سرکوچه مامان رها با خود رها رو دیدم...مامانش گفت ؛رها میخواد ببوستت اجازه میدی؟ (رها سه ساله )
خب؟گفتم آره...بعد منم گفتم ؛اجازه میدی انگشتمو فرو کنم تویه لپ رها!
باشنیدن درخواست عجیب دادا.. گفتم چی
گفت:آره ولبخند زد..
.من _
دادا_عین زله بود
من_خنده و
مش حسین؟بپر کبی دوباره آب پرتغال و کوکی لازم شده
انشالله خداوندب شما عمر با عزت عطا بفرماید
ننه کبری بشی
کبی بیستو چغارساله ام
اووووو..کبی ؟بیست سال ازم بزرگتری ها
مش حسین؟برو بازم پرتغال برا خانم بچین...کلوچه کوکی بگیر..ببین دیگه چی لازم داره
حنا؟کبی رو ببر دوباره با کمک داوود..دوبار دیگه بشور...آب داغ داغ باشه ها
خواهش میشه جون دلممممممم
من باز از شما تشکر مینمایم
این طفلی ها رو نمی خوری
نه خوشم نمی آدددد بخولموشوووون
مرسی که نمی خوری شونB-)
:-*
چه گنجیشک ها تپلی مپلی و کپلی هستند
نکنه میخوای بخوریشون ؟:T_T
گووونجشک قلنمبه اینطور پف پفی دوست دااااااااااااارم زمستونا عاشقشونم اصن
نیش خندت زچه ؟:/

عاشقی مگه فصل میشناسه :-X
هاااا...پفک نمکی
اااااااااااااای جان مننننننننننننن خوشگل من تپل قلمبه
جونت بی بلا عزیزم:-*

قلمبه تپل دگر چیست ؟!؟B-)
+ اووه..قبل ریختن برف ها رو سر خان دایی