چهارتاییم اجو جانمممممم اسم گروهمون رو گذاشته بودیم ( مکطپ) مونا ، کبری ، طاهره ، پرناز که مونامون ازدواج کرد و پریسا جایگزینش شد همچنین شما و عزیزانتان هم در تمام مراحل زندگی موفق باشند و تندرست هزارن و هزاران بار آمین
وای وای وای وای ولی اجووو معلوم حرفتون رو می زنید حالا چه بترسید چه نترسید ( همینش درست هست ) الان به گمانم زن عمو جانتان الان کاملا رشتی بلدند نه ؟
زن عمو بلند گفت ؛؛ببخشید دیگه تکرار نمیشه. ونشد. میترسم. ولی حرفمو میزنم. درسته یا غلطه.اونو دیگه باید از مشتری بپرسیB-):)) ای رشک ماه ومشتری:!!یادم نمی یاد بقیش/: ولی میزنم.اونم از نوع صادقانش زن عمو جان کامل متوجه ببوده.وایضا ته لهجه شیرینی داره خیلی هم با من خوبه خیلی بیشتر ازخیلی مر دوخانه زبل
ماجرا تموم نشدکه!!! زن عمو زد زیز گریهT_T گفت اون بهم گفت. عموجان ناراحت...با توپ و تشر....گفت چرا این کارو کردی!؟ بلند بلند..ماجرا رو گفتم و با تاکید ؛اگه لحجه ما خنده داره!؟چرا اینو.شوهر کرده سکوت سنگینی بوجود اومده بود کبی یکمم ترسیده بودما
اجووو اسمایی که ما شمالیا میذاریم درست هست همین و بس ( آشتالو )
یاد زن عمو کوچیکه مامان جان مون افتادم. ایشون گیلک نیستن. اولین دفعه ای که تشریف آوردن گیلان...عمو صدام زد و گفت؛عمو جون؟زن عمو مرضی رو ببر یکم اطراف تماشا بکنه..یکمم با واژه ها آشنا بشه... حالا سال چند بود!؟دور ور شصتو هشت.(حساب کن ببین چند سالم بود چلنگر بودم) القصه...هر چی ما گفتیم..زن عمو.غش غش خندید. گفتم زن عمو!؟من خوشم نمی یادا!! یکی زد به کتف مون..دوباره غش غش... سر سفره گفتن کترایه باورید!؟ گفتم زن عمو!؟شما بلند شو بزار بگن شما بلدی... برو کتری بیار. ایشون سر سفره..با کتری منهدم شدن... دور سفره نشسته ها رو عرض می نمایم:))
مگه میشه آدم همینطوری یه چیزی بگه اجوووو؟
آجووو پسه پشت لازم شدیدااااااااااا
نه نمیشه.
نه..خاطر جمع.
به من میخندی
چهار امامیه منظورتون فرقه امامیه هست اجوووو ؟
زبیدیه منظورتون هست آیااا؟
وابده لالو من هاتو ای چی بوگوتم
واگرد
حالا یکی دیگه هم هستااا شمیم، هم ولایتی شماست
شمیم؟
شمیم ولایت ما:-*
زیاد بهش کوکی ندی یااااB-)
چهارتاییم اجو جانمممممم
اسم گروهمون رو گذاشته بودیم ( مکطپ)
مونا ، کبری ، طاهره ، پرناز
که مونامون ازدواج کرد
و پریسا جایگزینش شد
همچنین شما و عزیزانتان هم در تمام مراحل زندگی موفق باشند و تندرست
هزارن و هزاران بار آمین
اوه..شماها هم چار امامیه هستین پس

مچکرم
نچ نچ نچ من اهل ترسوندن نیستم
دوتا پری داریم ( پرناز و پریسا) که گاهی به هردوتاشون می گیرم پری یک و پری دو ) مخفف اسمشون خخخ منم از اسمشون خوشم میاددد
هر سه تای شما موفق و.سلامت باشد:-*:-*:-*
خوبه که پری رو هم میشناسید
چه چشامک هایی هم تحویلشون دادید اما اگه بدونند
مارو از خانم اعلم و اونا می ترسانی
حس خوبی دارم بهش
پری
یس یس نه که دیگه الان نیستنید

این شکلک خوشجیل هست اجوووو
خواهش جون دلم
خوشجله ها



اینم برا پریسا
وایضا خانم اعلم
وبقل دستی محترمش
خدا هم شما و هم زن عمو جانتان را حفظ بفرماید
از همون کودکی مشخص بوده که خیلی هم شیر زبانید
مشخص بود ها!؟

اگه بود دیگه چرا چشامک میزنی
مرسی عزیزم
وای وای وای وای

ولی اجووو معلوم حرفتون رو می زنید حالا چه بترسید چه نترسید ( همینش درست هست )
الان به گمانم زن عمو جانتان الان کاملا رشتی بلدند نه ؟
زن عمو بلند گفت ؛؛ببخشید دیگه تکرار نمیشه.


خیلی بیشتر ازخیلی
ونشد.
میترسم.
ولی حرفمو میزنم.
درسته یا غلطه.اونو دیگه باید از مشتری بپرسیB-):))
ای رشک ماه ومشتری:!!یادم نمی یاد بقیش/:
ولی میزنم.اونم از نوع صادقانش
زن عمو جان کامل متوجه ببوده.وایضا ته لهجه شیرینی داره
خیلی هم با من خوبه
مر دوخانه زبل
ماجرا تموم نشدکه!!!


یکمم ترسیده بودما
زن عمو زد زیز گریهT_T گفت اون بهم گفت.
عموجان ناراحت...با توپ و تشر....گفت چرا این کارو کردی!؟
بلند بلند..ماجرا رو گفتم و با تاکید ؛اگه لحجه ما خنده داره!؟چرا اینو.شوهر کرده
سکوت سنگینی بوجود اومده بود کبی
اجووو اسمایی که ما شمالیا میذاریم درست هست
همین و بس ( آشتالو )
یاد زن عمو کوچیکه مامان جان مون افتادم.
ایشون گیلک نیستن.
اولین دفعه ای که تشریف آوردن گیلان...عمو صدام زد و گفت؛عمو جون؟زن عمو مرضی رو ببر یکم اطراف تماشا بکنه..یکمم با واژه ها آشنا بشه...
حالا سال چند بود!؟دور ور شصتو هشت.(حساب کن ببین چند سالم بود چلنگر بودم)
القصه...هر چی ما گفتیم..زن عمو.غش غش خندید.
گفتم زن عمو!؟من خوشم نمی یادا!!
یکی زد به کتف مون..دوباره غش غش...
سر سفره گفتن کترایه باورید!؟
گفتم زن عمو!؟شما بلند شو بزار بگن شما بلدی...
برو کتری بیار.
ایشون سر سفره..با کتری
منهدم شدن... دور سفره نشسته ها رو عرض می نمایم:))
آشتالو محلی فکر کنم بهش می گن نه ؟
ماها میگیم آشتالو؛)
دراصل هلو هست.