همیشه از بچه های خوب و حرف شنو تعریف شده،ما هم دوست شان داریم.القصه ،نوبتی هم باشه ،نوبت بچه هایی بسان تصویر فوق هست،که ما خیلی بیشتراز خیلی دوستشان می داریم.
ببینید چقد قشنگ خودشو خط خطی کرده!! گمونم ایشون هم"تاجیک"گوش کردن ،چون ایشون خوندن;خط خطی کن عشق من...
اگه این نیست!!پس یقین "خطوط گوناگون"خانش نمودن.
شماره 64
-شهریور 95
____
+ما هم ازآن مجری وایضا آن یقه مبارکه بعد از 6 شان تماجید می نماییم،ماشالله به ایادی ___خوش سلیقه خودمان
چشم تون بی بلا
؟؟؟!خونه عمه جان!؟خاله جان!؟پدربزرگ جان!؟توی کوچه!!!!


چه دندونایی دارین!،ماجان!؟انبر دست رو هم بیار
ببخشید بانو غزل سپید جان

مابقی 22ساعت
ما جان!؟کابل رو بیار ،بانو غزل ببایستی متنبه بشه
+
بچه اینجوری مال خودت باشه خوب نیست. مال مردم باشه یک دو ساعتی باهاش کیف کنی و بعد هم بای بای
مال مردم،!!



هرچه برای خود می پسندی برای مال مردم هم بپسند
بعدشم ؛بای بای غزل بانو
مرسی از نظرت بانو
دکتر جان من از بچه مچه خوشم نمیاد راجع به حیوانات صحبت بنماااا
جان دل دکتر:-P
(شما دوس داشتی می تونی به هرسنینی بگی ؛)دلت میاد!؟خوشت نیاد!؟خوب بهش نگاه کن!به به..چه پسریB-)
مچه!درگویش ما "لب" گفته می شود و معمولا بچه هایی که خودشان شروع به غذاخوردن مینمایند ،مادر محترم شان میگوید؛تی مچه پره وانسین جان زای..یا این که؛الهی من تی مچه پره ره بمیرممم جان زای
مچه پر همان لب لوچه ببوده است :-P
سه دور دیگه این پست رو بخون..به صحبت ها خوب میرسی B-)
+لیلا رو فرستادم دکترماریا....:-P
حالا بیا فشارتو بگیرم ،ببینم درچه حالیB-)