....
.....
این مباحث تا بدین جا گفتنی ست/هرچه آید زین سپس بنهفتنی ست/ور بگویی ور بکوشی صد هزار/هست بیگارو نگردد آشکار....
√ غروب جمعه ؛در خوش محضری دایی جان کوچیکه ی شکرخند مان و
"صد هزاران ترجمان خیزد ز دل"
... ببودیم.
سلام.خوبی؟میگم خبر نداری وبلاگ گلنار چه بلایی سرش اومده؟اگه رفته وبلاگ جدید بهم بگو. منظورم همون گلناریه که برات نظر گذاشته.مرسی
سلام.خوبم مرسی.شما چطورین؟خداوکیلی خیلی وقته ازشون بیخبرم.امید که هرکجا هستند سلامت باشندوباشیدمرسی از حضور شما
غروب قشنگیه.
ریخته سرخ غروبجا به جا بر سر دشتبرکه خاموش است می خروشد دل مانده در دامن دشت خرمنی رنگ کبود مرغ شب می خواند قصه رنگی روز عشق آمیخته با رنگ غروب می تراود ز لبم قصه شب دلم من تنگ غروب نیست نیست افسرده!
به به مث همیشه زیبا باران جان
مرسی.جونت بی بلا ماه بانوی عزیزم
سلام.خوبی؟میگم خبر نداری وبلاگ گلنار چه بلایی سرش اومده؟اگه رفته وبلاگ جدید بهم بگو. منظورم همون گلناریه که برات نظر گذاشته.مرسی
سلام.خوبم مرسی.شما چطورین؟
خداوکیلی خیلی وقته ازشون بیخبرم.امید که هرکجا هستند سلامت باشندو
باشید
مرسی از حضور شما
غروب قشنگیه.
ریخته سرخ غروب
جا به جا بر سر دشت
برکه خاموش است
می خروشد دل
مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود
مرغ شب می خواند
قصه رنگی روز
عشق آمیخته با رنگ غروب
می تراود ز لبم قصه شب
دلم من تنگ غروب نیست نیست افسرده!
به به مث همیشه زیبا باران جان
مرسی.جونت بی بلا ماه بانوی عزیزم