سلام و ظهر شما هم بخیر و با آرزوی قبولی عبادتهای شما و اینکه از آن عبادت لذت وافر معنوی ببری.آمین و دیگ اینکه:خیر آن موضوع مال حدودای سال 65 بوده در حالی که میترا(دریا) ابتدای ارتباطم با ایشان از سال 81 بوده .فقط خواستم که اسم ایشان باشد. و الا آن بانوی فرهیخته گرانقدر با این بانوی فرهیخته باز هم گرانقدر دو نفر متفاوت بودند و انشالا که هستند. و باز هم دیگر:بله مادر امیر ها چندان از آشپزی و رفت و روب و خانه داری سر رشته ای ندارد.ایشان یه فرد هنر مند نقاش و گرافیست هستند و البته بسیار هم حساس و صد البته فوق العاده حسود خوب دیگه چی پرسیده بود؟ هر سوالی داری به دیده منت جواب خواهم داد. و باز هم دیگر:javani-97.mihanblog.com این فرد با این آدرس صد تا سوال پرسیده بنظرت جوابش بدم؟ و تمام هیستوری وبلاگ را شخم زده ماشالا به این حوصله! و باز هم دیگر:چی بود؟ یادم رفت به هر حال شما برای من عزیز و محترم هستی آبجی ...همشیره... خاخور
سلام و وقت بخیر خدمت شما آقا عجب بانوان فرهیخته درفرهیخته ای شدآآآآ
وفوقع العاده حسوووود،..درود برایشان دیگه سلامتی شما و خانم بچه ها تون ا مرسی بابت همه چی،شادباشی،تاهمیشه
خدایی چه عکس هایی یعنی چه طبیعتی دارید که انشالا همیشه پرآب و آباد باشه و مردمش توانمند و سالم تن آقاجان و مامان جان سالم باشه الهی
آره والا.خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر؛ بابت نعمتات گیلان زمین سلامت و تندرست باشی،مامان طیبه جووون +آقاجان پدربزرگ هستن و اَجی مادربزرگ مامان جان هم که مامان جانم تی تی هم عزیز دلم
من 20 سالمه محل کارم کجا بود؟ تو دانشگاه ولی هست مورچه
ان شاء الله بعد اتمام دانشگاه و سربازی ؛محل کارتونم بخیروخوشی فراهم بشه و از کشوی میز چوبی ؛ترجیحا چوب بلوط اطاق تون واسه مورچه ها شُشُیات(شکلات) بزارین پس مورهای دانشجو هم وجود داره؟ ودر ادامه؛ الهی صدو20 سال شی ننه ؛ ازخداوند براتون عمربا عزت توام با سلامتی و خوشی آرزومندم ؛آقای وکیل الشعرا کاروبارمحل کارتونم سکه های زرین...
راستی قضیه ی علاقه ی شما به حشرات از کجا سرچشمه میگیره؟
ازقضیه ی اون هدهد دهن لق؛که آماربلقیس رو برد واسه ی سلیمان؛که سلیمان نبی؛ملک سلیمانی اش را به یکی مور ببخشیدو... هر دو جهان را دلی را نرماند که سرچشمه ی همه ی علاقه مندی ها از دل و قلبه دیگه یکمم کنج کاوی بازی گوشیبه انضمامه؛بیش فعالی راستی شما محل کارتون مورچه ندارین؟که اگه هست وقت صرف چای یکمم براشون از اون شکلاتهای تو کشوی میز تون بذارین
اینجا خیلییییییییییییییییییی قشنگه خدایا اجازه بده من یه دهه از عمرمو شمال زندگی کنم ..ممنون به قول دوستان خدا برکت بده ان شاءالله به خیرت و خوشی برداشت کنین
منم سمت ولایت مادری مو بیشتر از سمت ولایت پدری دوس دارم اینجا قشنگیش به آرامشی هست که ساتع میشه. ان شاء الله.الهی آمین خدایا موجبات سکونت و شهروندی خاله جان ریزه مان را به اذن خودت فراهم نما... دختر تون چند سالشون بود؟: ببخشید
سلاااام ابجی باران واووووو من عاشق طراوت شمالم اصلا انگار زندگی اونجاس کاش بشه ی دورانی از زندگیم ی جای قشنگ و خوش اب و هوا بگذرونم و ی جورایی زندگی کنم عشق کنم
سلام به روی ماهت ؛عزیز دل م:-* ان شاء الله.الهی آمین. من آرزومندِآرزوى شما هستم....بهار عزیزم +ما و ایادی مان...از خدا مان است ؛شما هم جزء شهروندان افتخاری گیلان زمین ببوده باشین که زندگی کنین و عشق...که طراوت طرب ناک ولایت مان از شما پذیرایی نمایند..
ان شاء الله.ممنون گلناربانو جان اون گل زرد؛زنبق پرچم زرده که توی نهرهای متصل به شالیزارها و رودخونه ها رویش میکنه.هرساله اواسط اسفند ماه ؛همین نهرهارو رودخونه هارو کشاورزانی که زمینهاشون از همین رودخونه آب تناول میکنه؛سرتاسررودخونه رو آتیش میزنن بابت خس و خاشاک و همین گیاه؛چون میگن این مانع سریع تر آب رسانی به شالیزارمیشه...که بحمدالله دوباره سبز میشن و توسط دانه های شناور تکثیر پیدا میکنن
سلام و ظهر شما هم بخیر و با آرزوی قبولی عبادتهای شما و اینکه از آن عبادت لذت وافر معنوی ببری.آمین
و دیگ اینکه:خیر آن موضوع مال حدودای سال 65 بوده در حالی که میترا(دریا) ابتدای ارتباطم با ایشان از سال 81 بوده .فقط خواستم که اسم ایشان باشد. و الا آن بانوی فرهیخته گرانقدر با این بانوی فرهیخته باز هم گرانقدر دو نفر متفاوت بودند و انشالا که هستند.
و باز هم دیگر:بله مادر امیر ها چندان از آشپزی و رفت و روب و خانه داری سر رشته ای ندارد.ایشان یه فرد هنر مند نقاش و گرافیست هستند و البته بسیار هم حساس و صد البته فوق العاده حسود
خوب دیگه چی پرسیده بود؟ هر سوالی داری به دیده منت جواب خواهم داد.
و باز هم دیگر:javani-97.mihanblog.com این فرد با این آدرس صد تا سوال پرسیده بنظرت جوابش بدم؟ و تمام هیستوری وبلاگ را شخم زده ماشالا به این حوصله!
و باز هم دیگر:چی بود؟ یادم رفت
به هر حال شما برای من عزیز و محترم هستی آبجی ...همشیره... خاخور
سلام و وقت بخیر خدمت شما
آقا عجب بانوان فرهیخته درفرهیخته ای شدآآآآ
وفوقع العاده حسوووود،..درود برایشان
دیگه سلامتی شما و خانم بچه ها تون
ا مرسی بابت همه چی،شادباشی،تاهمیشه
به به!
شالیزار، سبز و بیدار...
خیلی زیباست!
آخی ،خدا رحمت کنه آقای نوری رو
ممنون تون
خدایی چه عکس هایی
یعنی چه طبیعتی دارید
که انشالا همیشه پرآب و آباد باشه و مردمش توانمند و سالم
تن آقاجان و مامان جان سالم باشه الهی
آره والا.خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر؛ بابت نعمتات گیلان زمین
سلامت و تندرست باشی،مامان طیبه جووون
+آقاجان پدربزرگ هستن و اَجی مادربزرگ
مامان جان هم که مامان جانم
تی تی هم عزیز دلم
بسیار زیبا
http://www.sabadshop.ir/
ممنون.
من 20 سالمه محل کارم کجا بود؟
تو دانشگاه ولی هست مورچه
ان شاء الله بعد اتمام دانشگاه و سربازی ؛محل کارتونم بخیروخوشی فراهم بشه و از کشوی میز چوبی ؛ترجیحا چوب بلوط اطاق تون واسه مورچه ها شُشُیات(شکلات) بزارین
پس مورهای دانشجو هم وجود داره؟
ودر ادامه؛
الهی صدو20 سال شی ننه ؛
ازخداوند براتون عمربا عزت توام با سلامتی و خوشی آرزومندم ؛آقای وکیل الشعرا
کاروبارمحل کارتونم سکه های زرین...
راستی قضیه ی علاقه ی شما به حشرات از کجا سرچشمه میگیره؟
ازقضیه ی اون هدهد دهن لق؛که آماربلقیس رو برد واسه ی سلیمان؛که سلیمان نبی؛ملک سلیمانی اش را به یکی مور ببخشیدو... هر دو جهان را دلی را نرماند
که سرچشمه ی همه ی علاقه مندی ها از دل و قلبه دیگه
یکمم کنج کاوی بازی گوشیبه انضمامه؛بیش فعالی
راستی شما محل کارتون مورچه ندارین؟که اگه هست وقت صرف چای یکمم براشون از اون شکلاتهای تو کشوی میز تون بذارین
اینجا خیلییییییییییییییییییی قشنگه
خدایا اجازه بده من یه دهه از عمرمو شمال زندگی کنم ..ممنون
به قول دوستان خدا برکت بده ان شاءالله به خیرت و خوشی برداشت کنین
منم سمت ولایت مادری مو بیشتر از سمت ولایت پدری دوس دارم اینجا قشنگیش به آرامشی هست که ساتع میشه.
ان شاء الله.الهی آمین خدایا موجبات سکونت و شهروندی خاله جان ریزه مان را به اذن خودت فراهم نما...
دختر تون چند سالشون بود؟:
ببخشید
سلام
خداوند برکت بدهد انشالله
سلام به روی ماهتون واله بانو جان
ان شاء الله.الهی آمین
سلاااام ابجی باران
واووووو من عاشق طراوت شمالم اصلا انگار زندگی اونجاس
کاش بشه ی دورانی از زندگیم ی جای قشنگ و خوش اب و هوا بگذرونم
و ی جورایی زندگی کنم
عشق کنم
سلام به روی ماهت ؛عزیز دل م:-*
ان شاء الله.الهی آمین. من آرزومندِآرزوى شما هستم....بهار عزیزم
+ما و ایادی مان...از خدا مان است ؛شما هم جزء شهروندان افتخاری گیلان زمین ببوده باشین که زندگی کنین و عشق...که طراوت طرب ناک ولایت مان از شما پذیرایی نمایند..
به به خدا برکت بده
اپم
انشاء الله.اللهی آمین
خدا حفظشون کنه.اون گل زرد چه قشنگه
ان شاء الله.ممنون گلناربانو جان
اون گل زرد؛زنبق پرچم زرده که توی نهرهای متصل به شالیزارها و رودخونه ها رویش میکنه.هرساله اواسط اسفند ماه ؛همین نهرهارو رودخونه هارو کشاورزانی که زمینهاشون از همین رودخونه آب تناول میکنه؛سرتاسررودخونه رو آتیش میزنن بابت خس و خاشاک و همین گیاه؛چون میگن این مانع سریع تر آب رسانی به شالیزارمیشه...که بحمدالله دوباره سبز میشن و توسط دانه های شناور تکثیر پیدا میکنن
سلام.مچکرم از حضورشما :) بله شعرهای عباس معروفی عالـــــیه
علیکم سلام.خواهش میکنم.خیلی خوش اومدین لعیا بانو جان