.....
......
هرشهرو دیاری زیبایی های خودشو داره؛ایضا تنگ غروب هر شهرو دیارو ولایتی...بسان تنگ غروبهای خردادماهی طهران ؛که بسان تنگ غروب های اردی بهشت ماهی خراسان درخاطرمان ماندگارشد! تنگ غروب های پشت سردایی جان کوچیکه!مشرف به برنجزار....صد البته تصاویر های نماشا نموده ی ؛تنگ غروبهای شهرها و دیارها و ولایت ها و ایالت ها (من حیث المجموع)حس وحال های خاص مخصوص خودشان را منتقل میکنند...مثل تنگ غروب خیلی باهالی که جناب مهندس سد منجیل زدن بغل که شیشه شور پرآب کنن که؛دیدن عجبببب منظره ای () یا تنگ غروب مایل ها دور از مام وطن مان که خیلی باحال و رمانس گون ببوده بودو هست(
) القصه تنگ غروب لحاظ شده سوغاتی چوپان ز استان مشغول به خدمت اجباری ببوده است ؛یعنی به عروس کوچیکه سپردیم؛ سوغاتی تنگ غروب ز استان یزد لطفاB-)
......چای بهاره 96:همراه دیگر سوغاتی ها و تماشای تنگ غروب و باقی قضایای مخیله ای.
+باتشکر فراوان از مهمان نوازی و خوش برخوردی آقای همخدمتی وعیال محجوبش؛ایضا همشهری های محترم شان...کسبه و بازارو ستادانتخابات و رای گیری و...
اوه راستی چایی رو یادم رفت.. معلومه که لبسوز بوده ها اون خوشمزه های تو نعلبکی هم حسابی چشمک زدن


اون چایی قابل شما رو نداره









لبسوززززز
نکنه خبری هس خاله؟
[قلب][قلب][قلب][قلب] سلام باران جان





یکی از قشنگترین مناظر طبیعت غروبه.. خوشگل و دلنشین بود عکس
خوبین؟؟؟ زاکان عزیزم خوبن؟؟
سلام از بنده اس.علیکم سلام.سلام به روی ماهتون




جون تون بی بلا عزیز دل م







دقیقا.خداجون مچکریم بابت غروبهات.خدایا شکرت
الحمدالله. شکر خدا خوبیم.زاکان شیمی دس بوس دی.خالاجان
خدایا شکرت
یزدی؟
کی؟من

نه عزیزم
چوپان همراه خانومش رفته بود
چای بهاره نوش جانتون...
اگه دلم نگرفته باشه، معمولا تماشای غروب رو خیلی دوست دارم. یه جور حس رها شدن... شاید تاثیر اون شعاعهای آخری خورشیده که حس میکنی از دوردست ترین نقطه افق میان. انگار میگن ببین اینجا که دوره چه قشنگه، بردار بیا همینجا....
ممنون زشما

که برداربیاهمینجا....

چه خوب!که شما هم تماشای غروب رودوست دارین
که همین غروبهای عجیج مجیدیه حمیده شده؛مرحمه برای دله گرفته..
که تمام واژه های کنار هم چیده شما رو دوست دارم