درود به به چه آرامشی تنها جایی که بیشترین حس آرامش و سبک بالی به من دست می ده کوهستان هستش و من فکر می کنم که در کوهستان خواهم مرد.لذتی دارد آن هم برای خود به تصور من مرسی خاخور عزیز دل
درود برشما کیهان برار عزیزم
الهی از خداوند برای شما طول عمر باعزت درکنار عزیزان عزیز تان آرزومندم
راستش من از کوهستان می ترسم و عاشق کوهپایه و کمر کش کوهم
چقدر تصویر زیباست. من را یاد یک ماجرای واقعی انداخت... شاهی از نقاشها خواست تصویر آرامش را نقاشی بکشند. یک نقاش از مناظر زیبا و رودخانه کشید، یکی از طلوع آفتاب... برنده نقاشی شخصی بود که درختی تنها در سخرهها و در شبی طوفانی را به تصویر کشیده بود. روی اون درخت لانهای بود و جوجههایی که زیر پر مادرشون خوابیده بودند. آرامش دخترک در خواب...
ممنونمممم خیلی ممنونم بابت این روایت
زندگی تون در کنار آقا مصطفی و سینا جانم ؛ سراسر پراز آرامش توام آسایش...
چقدر این بچه ها عزیزن .. با این کیسه های خواب با مزه تر هم شدن √
و آره من خودم خیلی اذیت می کنم ، با بچه ها به قول خودمونی کُشتی می گیرم ، بالشت میزنم توی سرشون ، پَرتشون میکنم هواا و ... خلاصه یه دو دقه که می بینن آرومم ، اونا شیطون میشن و میان که بزنن منو ، یا هر کاری می کنن که من برم باهاشون بازی کنم
خیلیییی....❤ آره،خیلی بامزه طورشدن
که اینطور اینجا به "یا هر کاری میکنن که من برم باهاشون بازی کنم" میگن؛ واکف واکف
یعنی دو دقه هم نمی زارن ، شما استراحت کنی؟عجب بچه هایی هستااا
درود
به به چه آرامشی
تنها جایی که بیشترین حس آرامش و سبک بالی به من دست می ده کوهستان هستش
و من فکر می کنم که در کوهستان خواهم مرد.لذتی دارد آن هم برای خود به تصور من
مرسی خاخور عزیز دل
درود برشما کیهان برار عزیزم







الهی
از خداوند برای شما طول عمر باعزت درکنار عزیزان عزیز تان آرزومندم
راستش من از کوهستان می ترسم و عاشق کوهپایه و کمر کش کوهم
تی قوربان،می عزیز دیلُ جانِ
چه خوش ذوقی شما! عکسهاتون عالیه! سرشار از حس زندگی هست! برعکس این زندگی کسالت آور من
شیمی لطف قوربان



اتفاقا اخلاق شما و
راه و روش زندگی تون؛خیلی هم درست و سلامت هست
چقدر تصویر زیباست. من را یاد یک ماجرای واقعی انداخت...
شاهی از نقاشها خواست تصویر آرامش را نقاشی بکشند. یک نقاش از مناظر زیبا و رودخانه کشید، یکی از طلوع آفتاب... برنده نقاشی شخصی بود که درختی تنها در سخرهها و در شبی طوفانی را به تصویر کشیده بود. روی اون درخت لانهای بود و جوجههایی که زیر پر مادرشون خوابیده بودند.
آرامش دخترک در خواب...
ممنونمممم




خیلی ممنونم بابت این روایت
زندگی تون در کنار آقا مصطفی و سینا جانم ؛ سراسر پراز آرامش توام آسایش...
با این که فضای عکس رو دوست دارم، اما یه حس ترس و ناامتی هم به من دست داد از دیدنش.
منم از کوهستان ترس و هراس دارم.


اما لذت تماشای خفته ها : بهم آرامش داد ، از یادم برد اون ترس و...
زور سپاس از حضور تان
الهی تو خیلی حتما باباش کلی ذوق کرده از دیدن مامان و نی نی تو این وضعیت:)
منم مثال باباهه ذوق کردم؛بخدا
چه ناز خوابیده
خوشبحالشون
ای جاااااااااااااااانم چقدر نازه
چقدر این بچه ها عزیزن ..
با این کیسه های خواب با مزه تر هم شدن √
و آره من خودم خیلی اذیت می کنم ،
با بچه ها به قول خودمونی کُشتی می گیرم ،
بالشت میزنم توی سرشون ، پَرتشون میکنم هواا و ...
خلاصه یه دو دقه که می بینن آرومم ،
اونا شیطون میشن و میان که بزنن منو ،
یا هر کاری می کنن که من برم باهاشون بازی کنم
خیلیییی....❤


آره،خیلی بامزه طورشدن
که اینطور
اینجا به "یا هر کاری میکنن که من برم باهاشون بازی کنم" میگن؛
واکف واکف
یعنی دو دقه هم نمی زارن ،
شما استراحت کنی؟عجب بچه هایی هستااا
ای جاااانم❤❤❤❤
ارامش ... از این نوع رو واسه همه ارزو دارم... ❤❤
جاااااااانِ تان سلامت؛عزیز دلم❤❤❤❤
الهی آمین،...ان شاءالله...صبیره جونِ عزیزِ دلِ نازنینم❤❤❤❤