حاجی تعریف می کند؛
از آن زمان که امیر عباسِ هویدا نخست وزیر بودو
گرفتن روادید آمریکا مثل آب خوردن.
تعریف می کند که خدا بیامرز در دادگاه ازش سوال شد:"تو سیزده سال نخست وزیر بودی،برای مملکت چه کردی؟"
هویدا هم دست به جیب کرده بود.کبریتی را در آورده و پاسخ داده بود:"موقعی که من نخست وزیر شدم این یک قران بود و بعد سیزده سال که دوره ی من تمام شده همان یک قران ماند."
به این جا که می رسد حاج علی دست بر روی رانش می کوبد.با برافروختگی و افسوس می گوید:"ولی آن وقت کسی حرفش را نفهمید و....!!"
.
.
.
#H.K_حمید کعبی.