تو درون منی
به اندازه ای که
دستم را بر سینه ام می گذارم
و تو را میان قفسه سینه ام حس می کنم. . .
☆جالب است بدانیم ،طبق تحقیقات محققان،حالاتی با علائم مشکلات تنفسی،ضربان نامنظم قلب ..ودرد قفسه سینه،که نهایتا منجر به ایست قلبی می شود،"سکته عشقی" نام دارد.
ولیکن همانگونه که، عشق می تواند آرامبخش و
التیام بخشِ درد های مزمن باشد،مثال آتش،خیرو شرش باهمه و
کُشنده ام هست.
لضا تا به اکنون به جهت پیشگیری ،از چونین سکته ای،فقط و فقط ،عشق پرهیزی تجویز شده.منتهی مراتب،قضیه اینه که،دکتر به دختر خاله ایران گفته بود،شب ها برنج،چه آبکش،چه کته؛ممنوعه.
ایشان هم گفتن؛بچشم دکتر جان.
خدای احدواحد شاهدِ که، سالهاست،چهارو نیم بعدازظهر،یه دیس پلو می خورن.وقتی ام انگشت های پای راستش رو قطع کردن،گله مندانه گفتن،منی که سالهاست ،پرهیز میکنم.شبا برنج نمی خورم.این چه بلاییه که سرم اومده؟!
حالا حکایت دلِ،دنیا دنیا چیز فهمش کن. پرهیز عشقش کن،دقیقا مثال دختر خاله ایران،حتی مست تر از ایشان رفتار میکنه:/
*عنوان از رضا براهنی
درود پست ها همیشه عاااااااالی ومفهومی گلم
سبزباشی
درود و


سپااااااااس از همه لطف و
حضور عزیزت،عزیزبانو جان
چه پرهیز جانانه ای
من به پای خود به دام تو امدم
من مگر ز دست خود کنم فرار؟
به قول ما گیلک ها،





دِ
وانِ
ورس.
اینو در جواب "چه پرهیز جانه ای"میگن.یعنی اصلا نپرس.
به به ،شعر ستاره کور" مشیری
ممنون از حضور عزیزتون
"جام تهی"
همه میپرسند:
چیست در زمزمه مبهم آب؟
چیست در همهمه دلکش برگ؟
چیست در بازی آن ابر سپید
روی این آبی آرام بلند
که تو را میبرد این گونه به ژرفای خیال
چیست که در خلوت خاموش کبوترها؟
چیست در کوشش بی حاصل موج؟
چیست در خنده جام؟
که تو چندین ساعت
مات ومبهوت به آن مینگری؟
نه به ابر، نه به آب، نه به برگ
نه به این آبی آرام بلند
نه به این خلوت خاموش کبوترها
من به این جمله نمیاندیشم!
به تو میاندیشم!
ای سراپا همه خوبی
تک وتنها به تو میاندیشم
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو میاندیشم
تو بدان این را
تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من، تنها تو بمان!
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند
تو بمان با من، تنها تو بمان!
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش!
(فریدون مشیری)
نه به ابر
نه به آب،نه به برگ
نه به این آبی آرام بلند. . .
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد
بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کارى نکردهایم
((سید علی صالحی))
به به




درود و سپاس بلامیسر
تمام روزهایم، در گذر امروز گذشت
عمر لحظه هایم، چه غمگین گذشت
انتظار، شد قصه ی عشق
دیدار، شد رویای عشق
فریاد نفس هایم، در خاطرات گذشت
آی عشق


آی عشق،...
چهره ی آبی ات پیدا نیست. . .
"شاملو"
سپاس از حضورتون
ماها همیشه دنبال مسیرهای میانبر هستیم
چه تو دستورات پزشکی و چه بقیه جاها...
خیلی بامزه گفتین؛....چه تو دستورات پزشکی و
چه بقیه جاها . ..
درود بر شما
گر چه دوریم
به یاد تو قدح میگیریم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
جلوه بخت تو


دل می برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم
جانی و
جانانی
درود بر شما---بله عاشق شدن کشنده است زیرا هر کسی قدرت عاشقی نداره----اما عاشق بودن حکایت دیگری است
سلام و عرض ارادت
بله،درست می فرمایید،عاشق شدن ،با عاشق بودن خیلی فرق داره.
جالب بود
ممنون عزیزِ جان
تو خود منی ، در وجودم
ذره ای نیست که از تو خالی باشد
گاه که دلم تنگتان است
دستانم را در هم چفت میکنم
و این تویی که دستم را گرفته ای !
سپاس از حضور شما

خدا سلامت نگهشون دارد
من هم مثل ایشون تو رژیمم!
عین ایشون هم بجای کم کردن وزن دارم مدام میرم بالا.
شکر خدا الان فهمیدم مشکل از من نیست، درد عشقه!
چقدر این عشق درد ناکه...
سلامت بمانی عزیز دلم







و معنای خوبی دارد


دختر خاله(دختر خاله پدرم) ایران خیلی مهربون و
تپلی و بامزه اند.
بله.تحقیقات فراوانی این واقعیت رو تایید کرده.که افراد هنگامی که در رابطه رضایت بخش قرار می گیرند،به وزن شان افزوده می شود.وبه خوردن غذاهایی با مقادیر فراوان شکر و روغن ...
میل بیشتری دارند.و الحمدالله که روز ب روز بر وزن مبارک شما افزوده میشود.
بله،درد عشق،درد شیرین و کُشنده ایِ. . .
خیلی جالب بود. "سکته عشقی" البته همیشه هم بخاطر عشق نیست اما میتونه درصد زیادیش به این دلیل باشه!
"یاری نکند یار



تو یاری بکن ای عشق
فریاد بزد یار
تو شادی بکن ای عشق"
خیلی زیبا بود بانو،خیلی. . .❤
دست مریزاد.از شما بابت سرودن و
نوشتنش بسیارها ممنون و
سپاسگزارم
درود بر خاخور جان همیشگی مان




اونوقت اینی که نوشتی معنیش چی می شه ؟لطفن توضیح دهید
همیشه و تا ابد خاخور جان خودمی
درو بر امیر کیهان برارعزیز،






جان تان سلامت ،همیشه برارم
اونی که نوشتم،دیوار نوشته عربی بود،به ترجمه ی سپیده متولی
معنیش میشه،
انت فی داخلی
للحد الذی
أضع یدی علی صدری
وأشعر بک من بین أضلعى . . .
قربان محبتت ،
سلامت و سرافراز باشی همیشه