ورای نوروظلمت؛از زمین وآسمان فارغ!

نظرات 2 + ارسال نظر

ادمین

جمعه 8 فروردین 1399 ساعت 13:40

خیلی هم عالی ...
عالی

درود و
سپاس...

مهرداد

جمعه 8 فروردین 1399 ساعت 11:18

کیهان کلهر می دوست
اون دختر کوچیکه خیلی خوشگله
ترجمه شما غن ناهار چیه؟

سلامت باشند و
باشید

بله،اون دختر بچه خوشگله

شیمی غن ناهار بخیر=وقتی به وقتش گفته بشه،یعنی نه صبح،نه ظهرِ تون بخیر.یه جور خدا قوت و خسته نباشیدِ.یعنی من حواسم بهتون هست.وممنون که حواس شما هم هستُ
غن ناهار میان وعده ایِ که،نه تا ده صبح،شالیکاران تناول میکنن.البته آقاجان هشت ونیم ،تا نه نیم میگفت،غن ناهار باشه.یازده چایی ،دوازده ونیم ناهار،ساعت چهار سفره عصرونه،پهن باشه.که خانم های کارگر، گشنه و تشنه نمونن،خسته ام نشن.نماز شونم به وقت بخونن.

والبته،کسی که نه صبح.ده صبح.حتی هشت نیم صبح ،ازخواب بلند شه،به اش صبح بخیر نمیگن ،بهش میگن،تی غن ناهار بخیر بله، کنایه می زنن،که الان چه وقت بلند شدنه،که دختر باید ۶ صبح بلند شه وهشت ونیم خورشتش درحال جا افتادن باشه.پسر هم چهارتا مرز کرده باشهاُووووه،غن ناهار بلند شدی،
مزر همون راه باریکه ی بین شالیزارِ،همون راه باریکه رو،هرسال مرمت میکنن،ازش رد می شن.والبته مهارت خاص خودشو میخواد و
امکان کله ملق شدن،توی گل و برنجزار زیاده و
ما خودمون فقط دوبار،خیلی کوچولو بودیم،کله ملق شدیم،تو گِل