خسته ام.
پله ها را یکی یکی بالا آمدم .
سر جای بچه ی دوساله نشستم.
_دست ش را دراز کرد...چکه بارونُ گرفت تو مشت اش. . ..
یادم افتاد جایی خوانده بودم؛"کودک ۲۴ ماهه ۵۰ تا ۷۰ کلمه می داند.و قادر است آنها را کنار هم بگذارد و
عبارت و جمله بسازد.و کودک در این سن به شدت احساساتی است."
خواب ام را در ذهن ام مرور کردم...
هوا ابری و بادو بارونی بود..،
طفل دوساله ای / ریزه میزه/خوب و آرام و بامزه....آنجا نشسته بود.
واز میان ۵۰ تا ۷۰ کلمه .یک جمله ی دو کلمه ای ساخت و گفت.
باد وزید...، بوی شالی زارِ طلایی آورد؛نفس عمیق کشیدم...
چه بوی شیری.چه بوی خوشِ برنج ای.چه بوی پلوی دم کشیده ای...
چه میگفتم؟!
"خدایی دارم در آسمان ها که خورشید را آفرید
و من شکفتم به خاطرش،و بنمودم به او آتش دل را،
شعله ور چون حضورش. . . "
'گلیک'
.
.
#لوییز_ الیزابت_ گلوک(گلیک)برنده نوبل ادبی ۲۰۲۰