<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

سکانس هایی از کافه ترانزیت !

        

         


"کافه ترانزیت"

هفتمین فیلم بلند سینمایی کامبوزیا پرتوی  محصول ۲۰۰۵ ایران،فرانسه و ترکیه است.


 کامبوزیا پرتوی (زاده ۱۹ بهمن ۱۳۳۴ درستم آباد(گیلان)بازیگر.فیلم نامه نویس،کارگردان کُردتبار ایران بود.

آقای پرتوی به دلیل ابتلا به ویروس کرونا(۴آذر ۹۹) در ۶۵ سالگی درگذشت.

روحش شاد!


نظرات 4 + ارسال نظر

من خیلی بچه بودم که این فیلم رو دیدم و چقدر دوستش داشتم. متعلق به دوره ای سینمای ایران هست که زلال بودن و سادگی و هنر خالص حرف اول رو میزد. بدون هیچ شعارزدگی ای زن قوی که پخته ای رو نشون میداد که روی پای خودش بود برخلاف تمام موانعی که بود چه از احتماع و اطرافیانش. جالبه من اصلا نمیدونستم کامبوزیا پرتوی کارگردانش بوده. واقعا چقدر هنرمند بود پس

"زلال بودن و سادگی هنر خالص حرف اول...."خیلی قشنگ گفتین
بله.خیلی هنرمند بودن.
سپاس از حضور عزیزتون.سلامت و موفق باشید بلامیسر

باشماق پنج‌شنبه 6 آذر 1399 ساعت 08:57

با درود
جالب بود
من و همسر تا کنون با هم سینما نرفته ایم !
البته تقریبا بعد از انقلاب من سینما نرفته ام مجموعا شاید ده فیلم دیده باشم !
بین یکی به آخر مانده ی فیلمی که دیدم پسرم کلاس اول راهنمایی بود با آخرین فیلمی که با پسر رفتم البته میهمانش بود م هفده هژده سال فاصله افتاد

درود بر شما
بله،پدر قبل و بعد انقلاب سی نما می رفت.
وبعد ازدواج مادر رو همراهش می برد.
ما که دیده به جهان گشودیم ومختصر ادراک مون شکل گرفت.
خود را همراه مادر درسینما دیدیم.
گاهی اوقات اجی نوبت دکتر داشت.یعنی تا نوبت اجی برسه.مادر وقتش رو توی سینما سپید رود می گذراند.
مثلا فیلم آپارتمان ،اجی خواب بود.یعنی قشنگ خروپف میکرد.وبین دعوای همسایه ها.یهو ازخواب پرید.
حالا به دادا قول گفتم،یک روز ببرمش سینما ۲۲ بهمن رشت
چه خوب که پدر با پسر سینما رفته
ان شاءالله همراه جاغلان مار سینما تشریف ببرید

جاغلان مار=مادربچه ها

اسماعیل بابایی چهارشنبه 5 آذر 1399 ساعت 16:29 http://fala.blogsky.com

روحشون شاد!


سپاس از حضورشریف تون

باشماق چهارشنبه 5 آذر 1399 ساعت 13:33

با درود
صحنه های فیلم به نظرم آشنا می آمد
روح کارگردانش شاد
من زیاد موافق فیلم های مشترک نیستم
به خاطر تضاد پوششی که داریم
برادر زاده. ام تحت تاثیر همین فرهنگ آنور آبی به برادرم میگه
بابا هر وقت مامان مرد بیا یکی از این زن ها بگیر

درود بر شما
من این فیلم رو همراه پدرم تماشاکردم.ودرحین تماشا.پدرجان خانم صدر رو بابت نقش آفرینی قشنگش تحسین می کرد.
که مامان گفت؛"دِوس تاکُن مامد!"بس کن محمد!
بله،بله،باباگیان هم میخواد تشریفشو ببره لیختین اشتاین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد