<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

یک تصویر!

نظرات 10 + ارسال نظر
کیهان دوشنبه 25 اسفند 1399 ساعت 11:13 http://Mkihan.blogfa.com

همیشه نگرانتان هستم ابجی لزفا هیچگاه منو از حال خودتان لی خبر نزارید

شیمی بلامیسر برارجان.❤به روی چشم.

سینا یکشنبه 24 اسفند 1399 ساعت 12:12 http://sinadal.blogsky.com

کامنتت رو دریافت کردم خیلی خاطره جالبی بود پس مثل خواهر منی دوست نداری تو کارت دخالت کنن ، حق داری

بله.حتی پشت دالگِ پنهان شدن هم.به خواهر شما رفتم
آقای سینا گیانزور سپاس ئه رای حقی له ئیمه دادین.

باشماق یکشنبه 24 اسفند 1399 ساعت 10:23

با درود
من همانند شما فکر کردم قوطی رنگ ها هم جز نقاشی. است
البته زاویه یی که عکس گرفته شده هم به زیبایی اش اضافه شده
نقاش های سمت ما هم اکثار حاج خانم. اند

درود بر شما
ممنون از توجه و نظر لطف تان
همین سمتی که قوطی رنگ ها هستند؟همین سمت.یه بید مجنون زیبا کشیده بود.که انگار ریسه هاش توی باد می شنگیدن؛با دیدنش یاد شما و آن بیدی که کاشته بودین.افتادم.

مثلا دکتر سمیعی رو کشیدن.اونی که بلوز مشکی و کتاب زیر بغلشِ.آقای معلم،شیون فومنیِ.مثلا دکترمعین پالتو بلنده اس.مسیح گیلان.اونیه که کت و شلوار سفید فیلی تن کرده اس.سرچ کنید.مرضیه مهرافزا.حاج خانم بعد مکه.رفتن کانادا و
حاج.خانم برگشتن.مدیرعامل شدن و
موسسه مهر رو تاسیس کردن.

کیهان یکشنبه 24 اسفند 1399 ساعت 09:13 http://Mkihan.blogfa.com

همیشه نگرانتم.نمی دونم چرا حس می کنم باید کسب مواظبت باشه .
خدا را شکر بیمار که نیستی؟
از نظر روحی که همه ما مشکل دار هستیم ...
مواظب خووتان باشید لطفن⚘⚘⚘

قربان محبتت برارم❤

دختر عمه شیرین مامان.قبل اینکه خاله جان درمان رو شروع کنه.درمانش رو شروع کرده بودو
شکر خدا خوب شده بود.
یه دختر کلاس ششم ی داره.
شوهرش بسیار محترم و زحمت کشِ.یک طویله گاو.هاش رو واسه درمان شیرین فروخت و
برادرهای شیرین هم تنهاشون نزاشتن.همیشه همراه بودن...
وخوب.مدتیه که مجددا شیمی درمانی و رادیو...
والان.شیرین چهل و چند ساله با عصا راه.بس که ضعیف و بی جون و پیرشده...
آخ.از دل مادرش،عمه احترام. که خیلی فهمیم و صبوره.خیلی....

کوهنورد یکشنبه 24 اسفند 1399 ساعت 08:24 http://1kouhnavard.blogsky.com

سلام صبح بخیر
من اولس فکر کردم نقاشی رو کاغذه اما الان که دیدم روی دیواره واقعا لذت بردم خیلی قشنگ کشیده شده

سلام ،صبح شما هم بخیر
حالا بین خودمون بمونه. من اومدم رد شم.فکر کردم اون خانم هم جزء نقاشیِ چند بُعدی.:))
خیلی ممنون از حضور و نظر لطف تون

Sabireh شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 23:57

به به.عزیز جان و دل امتشریف آورده.

Sattar شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 22:43 https://oldjavoon.blogsky.com/

حالا من هیچوقت نقاشیم خوب نبود
منظره عمرا نمیتونم بکشم
واویلا از نقشه کشی و رسم فنی م
قیامته هاااا
مثلاً تو راهنمایی تصویر سه بعدی یا پرسپکتیو از تانک چیفتن یا جنگنده تامکت می‌کشیدم کف معلمم میبرید
بعدها که شورولت کاماروی مرحوم مهندس بهم رسید،چشم بسته تصویر سه بعدیش رو می‌کشیدم که کمپانی جنرال موتورز انگشت حیرت به دماغش میچپوند...


پست زیبایی زدی نازنین خاخور جان

ما هم .درحد بچه مهدکودکی نقاشی می کنیم.گل و درخت و خونه و باغچه. و چشمه و جویبار و بنفشه های شهرمون رو.کنارش می کشیم.
کامنت تون.از بعدها به بعد ؛قیامته هااااا.:))
خدا مهندس و خانمش رو رحمت کنهبه شما و عزیزان تون.سلامتی و طول عمرباعزت ببخشه
مرسی ازنظر لطفت عزیز برار جان

Sattar شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 21:46 https://oldjavoon.blogsky.com/

ماذا هذا این تصویر؟

ها کاکو امیرSattar عزیزسر ظهر.همراه سارا،ازخیابون نواب. به طرف خیابون تختی می اومدیم،که چوپان خودشو به ما برسونه.که با این تصویر فیس تو فیس شدیم
از تماشای شکلک ها.خنده ام گرفت :))مرسی بابتش.سلامت و شاد باشی همیشه

حسین شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 16:56

خیلی ممنون از حضورتون

شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 16:53

سپاس⚘

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد