<< ابرِ ارغوانی >>
سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>
سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*درباره من
من هم با این دو جمله موافق و معتقدم،حتما بهترین کلمه ی عالم؛" سَلامِ" وُ_ سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود...
ادامه...
پیوندها
- فلسفه های دکتر میم...................................................................
- فلسفه های لاجوردی.................................................
- مشاوره خانواده؛ خانم دکتر بدری سادات بهرامی تهران
- وقتی کیم کلایسترز دامن به پای یک بازیکن ..............
- محجوبه موسوی؛عکس ها و دلنوشته های من
- پزشکان گیل:ماهنامه(دکترسونیا معصومی)
- "نقشه راهها و جاده های استان گیلان "
- دکتر ماریا راستگو؛دارای بورد تخصصی
- آقای سید حمید رضا باب الحوائجی
- داستان های کوتاه آقای منصور
- موزه میراث روستایی گیلان
- معشوقه ای با رژ لب قرمز
- دست نوشته های آریایی
- احتمال اینکه خودم باشم
- ارغوان گل دختر عزیزم:-*
- زمزمه های خلوت یک زن
- درجستجوی سعادت!
- مهدی هستم دیگه:)
- رامین،مردی در سایه
- درجستجوی سعادت
- مامان و گل پسر:-*
- حمید خان عسکری
- در مسیر ناکجا آباد!
- اجتماعی انسانی!
- قرآن و آیات آموزنده
- فرزانه بانوی عزیزم
- من اگر نیکم و.....
- نیمه شب نوشت
- آقای نوید جعفری
- یا عالم الغیب. . .
- "یک قطره اشک"
- صحرا بانوی عزیز
- پرسیکسی وراچ
- حریم بانوی عزیز
- شهرداری رشت
- شبدر چهار برگ
- همیشه محبوب
- غاده بانوی عزیز
- دکتر سینا گیان
- وبلاگ گیله مرد
- نیسم کوهسار
- آقای پیرحیاتی
- کهکشان آبی!
- سرگذشت....
- تلخ تر از قهوه
- دنیای واژه ها
- برکه سبز من
- در حوالی من
- سینما چشم
- در 300 متری
- روزهای خوب
- نازنین سلما
- آ سد مهدی
- آقای یوسف
- مهربانو جان
- آسمان آبی
- یاسی ترین
- "کثیرُلقلم "
- شبکه باران
- سانس آخر
- مفهومات...
- چرند و لوند
- Kilgharrah
- سیب سبز
- آقای غریبه
- سید جلال
- خانم خونه
- روز نوشت
- مهدیه بانو
- آقای امین
- عزیز دل:*
- عسل بانو
- صبیره بانو
- دنیای من
- افق جانم
- یادداشت
- این روزها
- آقای نیما
- فروردینی
- در بازوان
- دلخسته
- خونه باغ
- آن روزها
- کاکتوس
- مثل باد
- آویشن
- گیاهان
- سارینا
- مهتاب
- نماشا
- گفتینو
- کولاک
- گارنی
- هنوز
- آپلود
- آرش
- دکتر
- بردیا
- گلها
- من
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اردیبهشت 1403 10
- فروردین 1403 7
- اسفند 1402 5
- بهمن 1402 7
- دی 1402 5
- آذر 1402 7
- آبان 1402 4
- مهر 1402 12
- شهریور 1402 18
- مرداد 1402 20
- تیر 1402 9
- خرداد 1402 11
- اردیبهشت 1402 16
- فروردین 1402 17
- اسفند 1401 1
- بهمن 1401 4
- دی 1401 19
- آذر 1401 36
- آبان 1401 20
- مهر 1401 10
- شهریور 1401 14
- مرداد 1401 4
- تیر 1401 15
- خرداد 1401 15
- اردیبهشت 1401 19
- فروردین 1401 28
- اسفند 1400 20
- بهمن 1400 28
- دی 1400 31
- آذر 1400 30
- آبان 1400 32
- مهر 1400 42
- شهریور 1400 50
- مرداد 1400 40
- تیر 1400 40
- خرداد 1400 24
- اردیبهشت 1400 33
- فروردین 1400 43
- اسفند 1399 20
- بهمن 1399 52
- دی 1399 68
- آذر 1399 64
- آبان 1399 60
- مهر 1399 50
- شهریور 1399 50
- مرداد 1399 55
- تیر 1399 50
- خرداد 1399 25
- اردیبهشت 1399 50
- فروردین 1399 55
- اسفند 1398 40
- بهمن 1398 38
- دی 1398 34
- آذر 1398 48
- آبان 1398 34
- مهر 1398 34
- شهریور 1398 31
- مرداد 1398 38
- تیر 1398 41
- خرداد 1398 30
- اردیبهشت 1398 44
- فروردین 1398 30
- اسفند 1397 30
- بهمن 1397 40
- دی 1397 35
- آذر 1397 51
- آبان 1397 44
- مهر 1397 45
- شهریور 1397 39
- مرداد 1397 45
- تیر 1397 45
- خرداد 1397 50
- اردیبهشت 1397 42
- فروردین 1397 34
- اسفند 1396 25
- بهمن 1396 41
- دی 1396 35
- آذر 1396 29
- آبان 1396 29
- مهر 1396 28
- شهریور 1396 30
- مرداد 1396 30
- تیر 1396 30
- خرداد 1396 35
- اردیبهشت 1396 35
- فروردین 1396 25
- اسفند 1395 41
- بهمن 1395 45
- دی 1395 64
- آذر 1395 59
- آبان 1395 45
- مهر 1395 41
- شهریور 1395 55
- مرداد 1395 70
- تیر 1395 65
- خرداد 1395 81
- اردیبهشت 1395 113
- فروردین 1395 131
- اسفند 1394 66
- بهمن 1394 45
- دی 1394 32
- آذر 1394 3
آمار : 668535 بازدید
Powered by Blogsky
Madar Baran
پنج‌شنبه 28 اسفند 1399 ساعت 13:55
درود بر بانو "نفر تی تی"
))
نو شدن گاهشمار تاریخ ایران باستان بر شما بانوی گیلانی مصری تبار مبارک باد ، از جانب بنده شادباش سال جدید را خدمت فرعون اعظم جناب آمن هوتب اول ابلاغ بفرمایید. و از جانب بنده بر پیشانی ایشان ماچی بزنید
خدمت گزار معبد آمون
کاهن آنخ مائو
(( زندگی به شرط خنده
وای.از دس ئی کوته
درودها و سپاس های بیکران، بر شما کاهن آنخ مائوی بلامیسر
ابلاغیه شادباش و
سفارش ماچی.بسیار بسیار ها ممنون و مچکرو
سپاسگزارم
خدایا گول گیله مرد هوای خیلی بدار
اعیادتون مبارک
خیلی ممنون
عذر میخوام بابت تاخیر درپاسخ❤
واقعا شریفه،
ها کاکو
کامنتها رو دیدم فهمیدم فقط من نیستم عصبانیم. و همه هم حرف حق. پایدار باشید.
بله،دیدن و فهمیدنه این همه حرف حق،باعث عصبانیت و ملول شدنه.وخوب.برادرزاده ی باهوش تون درک کرده این قضیه رو.وسلامت و پایدار باشندو
باشید
اگه منظور از مردشریف،جناب برادر هستن خدا حفظشون کنه
اگه منظور این آقا کوچولوعه
واقعا شریفه
چقدر پسربچه ها مظلومن
حالا با این اوصاف
ما که اینقدری بودیم
اونم نسل دهه ی کوفتی شصت
واقعا مظلوم بودیم.
۹ سالم بود.
یجایی توی شیراز،از این کیک ها میفروختن،بهش میگفتن کیک شکری
رفتم توی یک سینی قد پنجاه تومن خریدم.
بعد آوردم بفروشم دونه ای پنج تومن
بیست تا کیک کلا بود.
مثل کیک تخته ای،توی سینی برشش میدادن
روش آب شکر میریختن
هنوز دوتاش رو نفروخته بودم
مامور کمیته اومد لگد زد زیر سینی م
کیکها پخش زمین شد.
بغض کرده بودم
اما اشکم نمیومد
تا شب روم نشد خونه برم
بعدم دزدکی رفتم خونه
بابام هم کلی باهام دعوا کرد چرا دیر اومدم.
دیگه نرفتم کیک بفروشم.
لعنت بر مملکتی که حکومتش عوض بشه و یک عده گشنه گدا بیان سرکار
داخل ماشینم پر از آدامس و دستمال کاغذی و جوراب و گله همیشه
پشت چراغ قرمز،کنار خیابون
یه آقا کوچولو یا یک فرشته کوچولو
چیزی بفروشن
به اندازه پول نقد توی جیبم ازش میخرم.
من لگد به سینیم خورد و سرخورده شدم.
اینها نباید ضربه به ذهنشون بخوره
اما
هرجا ببینم مامور نیروی انتظامی،به زور یا ناحق خلافی کنه
تا مثل عقرب زهر خودمو بهش نریزم ولش نمیکنم.چه بصورت فیزیکی یا تماس با بازرسی یا استفاده از رابطه و آشنا ها...
تر و خشک باید بسوزن تا رفتارشون درست بشه.
ببخشید خاخور جان خیلی وراجی کردم.
منظورم،دومنظوره بود کاکو،
بود.
فقط. بیشتر ب فکر خودت و خانم و گل پسرت باش.
همین.
هم اینکه ،
وقتی داریم با مردشریف صحبت می کنیم.اینجوری خوابش می بره.:هم اینکه این مرد کوچک،شریف است و ..به قول مادرم.برو کارمیکن.مگو چیست کار.که سرمایه ی جاودانیست کار
همچین صحنه ای رو،
من بچشم دیدم.خیابون مطهری بود.یک پسر.یک سینی توت فرنگی گذاشته بود.مامور/یا همان شرخر،آمدو لگد زد به سینی./پسر به گریه افتاد.چند تا خانوم درحال عبور بودن.که با دیدن همچین صحنه ای.به اتفاق مامور رو چسباندن به دیوار.پیرهن رو تنش،پاره کردن.بعد چند نفر رهگذرآقا.به اتفاق همان خانوم ها.کتکش زدن.
اون نیسان آبی؟واسه شهرداری هست؟بساط دست فروش ها رو می ریزن توش؟دونفر آمدن.اون مامور رو .کشون کشون.از زیر دست خانوم ها و آقایان رهگذر،کشوندن بیرون و...سوار نیسان شدن.دِ فرار.
من تو ماشین منتظر بودم.
وآن وقت دیدم.هرکسی هرچقدر .تو سینی پسر پول گذاشت رفت.
چه کار قشنگی میکنی کاکو،خدا بهت سلامتی و خیروبرکت ببخشه
بله.ترو خشک باید بسوزن...
اختیار داری برارجان
با درود
این مرد شریف خواب آلود !
امروز خواستم اتوبوس سوار شم حرکت کرد به بدنه اتوبوس زدم ایستاد
گفت بپر بالا
گفتم نمیشه زانو ام درد می کنه
راننده همسن و سال خودم بود
گفتم پیری است دیگر
گفت به جهنم که پیر شدی !
گفتم الحق راست گفتی به جهنم که پیر شدیم
بعد ادامه داد یک ریال به رانندگان عیدی ندادند
هیچ کسی را هم وسط راه سوار نکرد
توی ترافیک یک زن خواست سوار بشه درر را. بست
خامنه گفت آقا ترا خدا بگذار سوار شم
دلم برایش سوخت مخصوصا از آن ترا به خدایش !
درود بر شما
،..
بله،آدم با دیدنش،خواب آلودمیشه
انگار با دیدن تون،حسودیش شده وپاسخ بامزه ای رو گفته
سال به سال
اوضاع احوال حقوق و مزایا ،خصوصا شرکتی هابدتر میشه.
واینجورِ که ایشان به قدر حقوق دریافتی،ترمز می کنه و تو ترافیک هم !