شرح در تصویر!

مهرداد

شنبه 12 تیر 1400 ساعت 17:33

دارن گذر ایام رو نقل می کنن لابد

واژه ی نقل رو خیلی دوست دارم.یهو دل ام.واسه خاله سکینه و نقل هاش تنگ شد

کله پوک

شنبه 12 تیر 1400 ساعت 12:31

سلام
نمیدونم چرا از زندگی روستایی خوشم نمیاد
میدونم منظور عکس عشق بین دونفره
پایدار و پاک
ولی اینکه از زندگی روستایی خوشم نمیاد رو بخاطرم آورد

علیکم سلام!
شهر و روستا نداره.
آدم باید شاکر باشه و از زندگی،حتی زیر چادر. لذت ببره.خوشبختی بسازه.
من قناعت روستایی رو دوست دارم.
وامیدوارم
فقر روستایی و شهری...رفع و روج شه و
هیچ وقت نباشه.
واینکه ،نظر شما هم محترمِ.واصلا با توجه به رشته ی تحصیلی و
تخصص تون.خود روستا هم خنده اش می گیره.شما توش زندگی کنید.مرغ و خروس ها هم ب پچ پچ می افتن.:وخوب.همه اش که نباید فرار مغزها باشه.
ممنون از نظرت
نه .منظور من.فقط اون ترکه اس،که تو دست خانومه است.

کیهان

شنبه 12 تیر 1400 ساعت 12:07 http://Mkihan.blogfa.com

بهترینها را برایتان آرزو می کنم خاخور جان

تی جان بی بلا عزیز برارجان
سلامت و شاد بمانی و
سپاس بیکران از همه لطف و معرفتت

باشماق

شنبه 12 تیر 1400 ساعت 11:26

با درود
عشق هم عشق های قدیم
با کم هم می ساختند
******
پدر همسر زمین می خرید و ملدر همسر با همه ی بیسوادی اش طراحی
ساختمان می کرد
چون تعداد بچه ها زیاد بودند
در طراحی هاش به مسئله سرویس های بهداشتی توجه ویژه داشت

درود بر شما
بله،
ولی خوب. آدم متوقع.قدیم و جدید نداره.لذا درکی از کم و زیاد ساختن ها نداره.
وخوب.مهم اینه که.وجدان آدم بفهمه و
خیالش راحت باشه.

خدا رحمت کنه اموات شما راایضا پدرخانم تون رو.

از دست شما
زنده سلامت و شاد بمانی آقای امیر علی خانِ عزیز