<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

.



 من فکر می‌کنم

هرگز نبوده قلبِ من
اینگونه
گرم و سُرخ:

احساس می‌کنم
در بدترین دقایقِ این شامِ مرگ‌زای
چندین هزار چشمه‌ی خورشید
در دلم
می‌جوشد از یقین؛
احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

آه ای یقینِ گم‌شده، ای ماهیِ گریز
در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو!
من آبگیرِ صافی‌ام، اینک! به سِحرِ عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!

من فکر می‌کنم
هرگز نبوده
دستِ من
این سان بزرگ و شاد:

احساس می‌کنم
در چشمِ من
به آبشرِ اشکِ سُرخ‌گون
خورشیدِ بی‌غروبِ سرودی کشد نفس؛

احساس می‌کنم
در هر رگم
به هر تپشِ قلبِ من
کنون
بیدارباشِ قافله‌یی می‌زند جرس.

آمد شبی برهنه‌ام از در
چو روحِ آب
در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آینه
گیسویِ خیسِ او خزه‌بو، چون خزه به‌هم.

من بانگ برکشیدم از آستانِ یأس:
«ــ آه ای یقینِ یافته، بازت نمی‌نهم!»

احمد شاملو،ماهی،باغ اینه
۱۳۳۸

 


به خودش اومد.دید گوشیش داره دکلمه پخش می کنه.یهو چنگ زد ب  گوشی و....



می دیلِ به واست...


نظرات 9 + ارسال نظر
دنیا غلامی پنج‌شنبه 17 تیر 1400 ساعت 22:35 http://www.bloodorange94.blogfa.com

من آبگیرِ صافی‌ام، اینک! به سِحرِ عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو...

درود بسیار زیبا بود
روحش شاد یادش تاهمیشه سبز

دعوتی گلم

من آبگیر...

درود ها و سپاس ها دنیا بانوی عزیز دل ام
آمین
به روی چشم عزیزم

archer پنج‌شنبه 17 تیر 1400 ساعت 01:26 http://mnevesht.blogsky.com

amir چهارشنبه 16 تیر 1400 ساعت 20:15 http://mehrekhaterat.blog.ir/

خب این مراقبت تا کی باید باشه؟ یعنی مثلا 5 سانت قد کشیدن دیگه توری رو از سرشون بردارم؟؟

من الان 2 مدل کاشت بذر داشتم ، یکیش همون نمونه هایی که توی وبلاگم گذاشتم و کاشتمشون توی ظرف یه بار مصرف و داخل سبد هست که سرش توری کشیدم و مدل دوم هم برخی از نمونه ها ( من هر محصول رو در 4 تا ظرف لیوان یه بار مصرف کاشتم ) رو گذاشتم داخل یک ظرف بزرگتر که حالت گلخونه ای بشه و بعضی هاشون یه کوچولو سبز شدن

منتها من نمیدونم چرا توت فرنگی هیچ اثری ازش نیست حالا بازم صبر میکنم .
و همینوطور من تقریبا حداقل گمونم 15 تا افتابگردان کاشتم ولی فقط یه دونه اش سبز شد!

آره.همین قدر ها قد کشیدن،توری رو بردارین.

قضیه اینه که،اینجا.این فصل از سال.کسی توت فرنگی و بذر سبزی جات و
آفتابگردون و کدو...نمی کاره.اینجا،وقتی بنفشه ها و پامچال ها.توی جعبه های میهن سیارشونن،وقتی جوی هزار زمزنه،ب راه می افته.سبزی و سیفی و نهال و...می کارن
خدا رو شاکر باشین،الهی شکر که.همون یه دونه سبز شد

amir سه‌شنبه 15 تیر 1400 ساعت 15:59 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام یه سوال
چرا بعد از گذشت 5 روز از بذرهام فقط تربچه هام سبز شدن و قد کشیدن و بقیه خواب تشریف دارن؟
شما می دونید؟

کاش بقیه گیاه هام هم سرعت رشدشون مثل این تربچه ها بودش

سلام !
تربچه و شاهی زود رشد اند.
مثلا بذرجعفری،بعد ۴۵ روز. در زمین نرم و مرطوب،جوانه می زنه.باید صبورانه به اش توجه کنید.ب سلامتی همه ی بذرها. از خواب بیدار میشن
فقط یه چیزی،
مراقب مرغ و خروس همسایه باش.پرنده ها هم.بذر سبز یجات تناول می کنند.حواست بهشون باشه و
کیش،کیشِ شون کنی.یا اینکه.یه صلیب درست کن.بعد بکارش توباغچه .یه کلاه و پیرهن شلوار تنش کن، آن وقت،چند تا قوطی کمپوت،دور نخ ببند. با نخ جعبه شیرینی،بنداز گردن مترسک و
سر نخ وصل کن،به بالکن.اونوقت.از تو بالکن.نخ رو بکشی،قوطی ها ب صدا درمیان و
مرغ همسادِ دِفرار،آن وقت،پرنده ها.غش می رن از این صحنه.می دونی که؟پرنده ها،باهمه ی مترسک ها،رفیق اند
شما تربچه رو،نمی تونی چند سال نگهداری،ولی می تونی.بوته ی جعفری رو سه یا چهار سال.ازش نگهداری کنی.مثلا مامان من.شیش تا بوته جعفری چهارساله داره.به اشون آب میده.یه دومشت برگ های تروتاز ه می چینه.
https://www.ilna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-10/1042237-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%DB%8C-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87
با دقت مطالعه کنید لطفا

صحرا دوشنبه 14 تیر 1400 ساعت 10:15 http://Sahra95.blogsky.com

آخ آخ این شعر با صدای علیرضا عصار منو میبره به زمانی که سخت عاشق بودم.چه روزهایی

الهی...
خیلی ببخشید بلامیسر...

مهرداد دوشنبه 14 تیر 1400 ساعت 10:10

خیلی هم خوب.
دونه های خوشرنگی هستن.

چند سال پیش،
چهار پنج تا از اون دونه یاقوتی های توی گلدون کاشتم.
سبز شد.
دوساله که شد.
به زمین سپردمش.
الان به بلندای قامت شماست.دو ساله که گلهای خوشگلِ چین و واچینش به ثمر میشینه.به قولی.هر یکی به چه بزرگی.فقط چیزه .یعنی تغییر ژن داده.انار های دونه یاقوتی.خوش رنگ؛ترش و ظلمات و پوست پیازی اند

اسماعیل بابایی دوشنبه 14 تیر 1400 ساعت 09:01 http://www.fala.blogsky.com

شعر و تصویر و ویدئو زور خاس!
این شعر شاملو عالیه.

زور سپاس؛خیلی ممنون از حضور و دقت و نظر ارزشمند شما
بله،این شعر آقای شاملو عالیه.

باشماق یکشنبه 13 تیر 1400 ساعت 14:56

سلام
میگم قبل از آنکه فنجان ها دسته جمعی خود کشی کنند
آنها را ببخش
شعر خوبی بود
کلاس نه که بودم شعر نو تازه باب شده بود
و هیچ شاعر کرمانشاهی آنرا شعر حساب نمی کرد
و به آن بند تنبانی می گفتند
نزدیک سه بعدازظهر است
برق هم باز قهر کرده
روز یک شنبه نماز ماه هم خواندیم
علی برکت‌الله

سلام بر شما
خودکشی کنند!!
هر چه برای خود می خواهی،
برای دیگران نیز هم.
وقتی میگن زشته.وجدانم قبول نمیکنه ب کسی ببخشم.لذا همان بهتر. خودکشی کنند.
"و هیچ شاعر کرمانشاهی.."
دم همه شعرا و
خصوصا شاعران کرمانشاهی گرم
این دومین بارِ که.این جمله رو تکرار کردین.بار اول.برای ترانه ی شاهرخ نوشته بودین
صبح،
ظهر،
شب،
برق اینجا هم قهر کرده بود
می دونستین؟ما به هرچیزی که بی نهایت ترش باشه،ظلمات می گیم،به تاریکی هم همین طور.به هرچیزی که بینهایت شور باشه.اَژدم.
یا مثلا مادربزگها.وقتی نوه هاشونو.تو این فصل .ببوسن.میگن،ننه. تی اژدم دیم و جانِ ره بیمیره.
طاعات و عبادات تون قبول حق

یکشنبه 13 تیر 1400 ساعت 13:58

درود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد