بدون شرح !

شنبه 16 مرداد 1400 ساعت 17:17 http://mnevesht.blogsky.com

توی این تصویر فقط میشه عشق دید. ترکیب سبزی طبیعت و دشت و قرمزی اون متکا و گوجه خورشت روی سنگ. چی میشه گفت جز لذت بردن از دیدنش. امید که به زودی نصیب بشه

سپاس بیکران بابت دقت و توجه ی شما؛من عاشق اون رنگ متکا و گوجه خورشت،اون شیب ملایم و
این شعر؛
مرا دفنِ سراشیبها کنید که تنها

نمی از باران به من رسد اما

سیلابه اش از سر گذر کند

مثل عمری که داشتم

استاد بیژن الهی ام

ان شاءالله قسمت شما باشه و
حسابی خوش بگذرانید و عکس های قشنگ قشنگ ثبت کنید.

کیهان

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 21:02 http://Mkihan.blogfa.com

درود بر خاخور جانمان
من هم دیرو عصر سر به بیابان نهادم
با وجود گرما اما سر غروب نسیم کمی هنک شد اتشی و چایی و شام روی اتش
بد نبود
اگر می تونستم عکسش را برات می زاشتم

درود بر شما برار جانِ عزیز مان،
خیلی خیلی کار خوبی کردین و
باریکلا به شما
نسیم خنک و چای و شام آتشی نوش جون تونلطفا باز هم،ازاین کارها بکنید

کیهان

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 21:01 http://Mkihan.blogfa.com

درود بر خاخور جانمان
من هم دیرو عصر سر به بیابان نهادم
با وجود گرما اما سر غروب نسیم کمی هنک شد اتشی و چایی و شام روی اتش
بد نبود
اگر می تونستم عکسش را برات می زاشتم

درود بر شما،برار جان عزیز مان

مهرداد

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 18:53

لاکن ،درست که قشنگه، طبیعی هست و سالم.
ولی من تجربه کردم، کار با زنده‌مال( احشام و حیوانات زنده) خون به جگر می‌کنن آدم رو.ما اینجا راحتی و طبیعت می‌بینیم لاکن کاری سخت و پر مشقت هست.
خوب مخالفت کردم

ها کاکو،
عالی مخالفت کردی.جوری که،آدم دوست داره،با چوب دست چوپانی،تو سراشیب،دنبال تون کنه
به نظرم.شما بایستی،کار با مُرده مال(احشام ذبح شده) رو شروع می کردی،همه ی اون خون بجگر شده ها رو،تو شقه شدن و قیمه شدن شون خالی می کردی
حیوانات،گل و گیاه.حرف های نگفته و تو دلی آدم رو می شنون،احساس میکنن،لاکن.اونا دوست داشتن،شما زودی از این کارهم، بازنشسته شین

مهتاب

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 18:47

سپاس

قربان شما ،سپاس از حضورهمیشه عزیزِ شما

حسین

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 12:53 https://daremtedadzendegi.blogsky.com/

سلام
آقا من دلم همچین جایی و همچین طبیعتی و همچین غذایی میخوام
کاش الان اونجا بودم

سلام بر شما
به قول گیلک ها، عجب کاری بوکودم
تورو خدا ببخشید حسین آقا.ایشالا فرصتی فراهم شه براتون.تشریف ببرید و خوش بگذرانید

باشماق

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 11:01

سلام
ساقی بیا که هاتف غیبت به مژده گفت. . .
سخنرانی جالبی بود ولی آخر عمر هفتاد سال باشد خب کمه البته بعد با اشاره به اینکه چهارده نسل آمده و رفته اندآنرا تصحیح کرد
نظر من اینه
وقتی سه اصل توحید نبوت و معاد را آدم قبول کند مسلمان است
حتی اگه یهودی باشد و یا مسیحی و یا زردشتی یا ادیان دیگه
البته اسلام upgrade شده ی بقیه است

سلام بر شما،
با درد صبر کن ،که ... ان الله مع الصابرین،والله یحب الصابرین..

نظر شما محترمِ.

"یک دست به مصحفیم و یک دست به جام

گه نزد حلالیم و گهی نزد حرام

ماییم در این گنبد نا پخته و خام

نه کافر مطلق نه مسلمان تمام"

مهستی گنجوی.

اسماعیل بابایی

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 10:51 http://www.fala.blogsky.com

به به!

درود ها و سپاس ها

باشماق

جمعه 15 مرداد 1400 ساعت 10:47

با درود
همه ی زیبایی های دشت یک طرف
آن املت خوشمزه هم یک طرف
با یک کاسه دوغ در ظرف لعابی

درود بر شما
ما به آن املت بدون تخم مرغ؛گوجه خُروش_پامادور خُروش می گیم.کته پلو،همراه ماهی دودی و گوجه خوروش (یه حبه سیر هم درش می ریزیم)و
یه کاسه دوغ محلی،با تکه های کره.آخ،چه ایامی داشتیم.اجی،شیر می دوشید.ماست و دوغ و ماست چکیده درست می کرد.وقت تهیه دوغ،با کوزه گِلی،که ما به اش نیحا،میگیم .من روی پای اجی می خوابیدم و
با موسیقی نیحا،تمام باغ آلوچه رو قدم می زدم
خیلی ممنون از حضور همیشه عزیز تون