فقط کخ به عصای موسی نیست.هر چیزی نیتونه معجزه باشه...
پناه بر خدا. اذان مغرب از بلندگویِ مسجد روستا شنیده می شد.رفتم آشپز خونه.وضو بگیرم.آب که توی مشتم پر شد.خدا شاهده .خیلی یهویی.به ذهنم آمدید .یه سری بچه ها هستند.بهشون لبخند می زنی.فورا اخمو میشن.بعد آدم لبخندش شکفته میشه..ولیکن لا الا الله گفتیم و سلام بر شما آقای حلال زاده.خیلی خوش آمدید. بله.فقط باید باتمام وجود خواست.
گلابی می دل بواسته همچنین پای صندوق برین رای ما که جلیلی بود انشاءالله شما هم جلیلی باشه
سلام برشما کاکو مهرداد عزیز و گرامی امید که به اتفاق عزیزان عزیز تون خووب و خوش و سلامت باشید والا ماشین مون تعمیرگاهِ.قراره تا عصر -اوستا زنگ بزنه که.بیایین ماشینو ببرین.ان شاءالله ماشین بیاد...
سلام سلام!!! الان فصل گلابیه ؟ اخ که چقدر دلم تنگ شده بود از درخت گلابی بچینم
نوش جان
سلامممم،سلااام بر شما آقای Amir خان. بله.اینجا از الان فصل گلابیِ تا آخر بهمن،که هنوز خوج توی بازار روز دیده میشه .ولی این عکس از نِت. ان شاءالله پیش از آنکه بری بالای درخت.یه برسی پای درخت بکنید.بلوک و سنگ و کلوخی.بردارید .خلاصه تو رو خدا قضیه ی گردو چینی رو تکرار نکنید.
با درود گلابی های خوش طعم که خیلی زود هم نایاب می شود در عین ریز بودن بسیار خوشمزه است همسر دوستم انگشت شصت اش می گرفت همراه با درد پزشک گفته بود فقط گلابی بخور تا خوب بشود &&& زونا باعث بی حسی ناحیه در گیر شده است الان که دارد خوب می شود داره اذیت می کند
درود بر شما بله؛به نظرم.اکثرا میوه های ریز دست خوشمزه تر اند. و آنوقتی که گلابی نایاب شد.سرو کله ی انجیرهای خوشمزه هویدا می شود. خداوند رو بابت همه ی نعماتش شکر و حمد و سپاس والا شما خیلی چوپان هستید .آقای امیر علی خانان شاءالله همیشه سلامت و برقرار باشید
سلام بانوجانم چقدر این عکس قشنگه به به گلابی و گوجهگوجه های ما بخاطر گرما خراب شدن توی باغچه پر از بوته گوجه و پر از گوجه های سبز نارس بود همه خراب شدن
بانوجونم پست قبل خیلی عالی بود مرسی عمرو دیاب از اون خواننده هایی بود که قدیما ازش اهنگ زیاد میشنیدم منو بردین به اون زمانها.. عالی بود..
سلام به رویِ ماهت؛ پری عزیزم بلیاین عکس خیلى قشنگ و خوشمزه اس یادمه.اولین باری که همراه اجی و نانا _خونه بِمانی=خواهر زن عموی آقاجان رفتیم.دوتا درخت خوش حالت،توی حیاط شون با فاصله ی ۴ متری،کنار هم کاشته شده بود.وقتی روی پله شون ایستادم .شاخه های درخت هابالای سرم بود.به نظرم اسفند سال ۶۵ بود.از لیلا/دختر صاحب خونه پرسیدم:"اَشن چی داری ایسد؟اینا چه درخت هایی هستند؟"مثال شیهه اسب.خنده اش گرفت.سوال مو تکرار کردم.هیچی نگفت.او از من/۷/۸ سال بزرگتر بود.که شکر خدا از راه رسیدن پدرش_عمو صفر_سلام گفتم.خدا رحمتش کنه.گفت بههههه.چی عجب بوکودی .گفتم صفر عمو؟ گفت جان؟گفتم اشن چی داری ایسد؟گفت گلابی مار جان،گلابی.چند بعد از اول تابستان که گذشت_بیا ببین و بچین و بخور. دیگه نگم برات.چقدر مخ خاله جان و دایی کوچیکه رو خوردم.که الان کی هست؟چقدر مونده تا تابستون؟ هووووووو چرا یواش میگذره؟
اون سال، اسفند تا تابستون_انتظاربود و انتظار بود و انتظار .وخوب.واقعا ارزشش رو داشتتصور کن پری جونروی پله ب ایستی و سر بلند کنی و نقطه ب نقطه ی شاخه همچون گلابی های توی تصویر ببینی و اینجوری شد که.به 4 فصل و دنیای اشجارکنج کاوتر شدم
آخی.چقدر حیف شد.ما به اون مدل گرما/گرم شَره می گیم.
جان دلمخیلی ممنون از دقت و توجه ات عزیزم پری جون؟وقتی خوندم قدیما؛... منو برد به اون زمانها... http://faryad.blogfa.com/post/361/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%88-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%AB%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF این شعر تو ذهنم پلی شد. مرسی از حضور همیشه سبزت عزیزم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
فقط کخ به عصای موسی نیست.هر چیزی نیتونه معجزه باشه...
پناه بر خدا.






فقط باید باتمام وجود خواست.
اذان مغرب از بلندگویِ مسجد روستا شنیده می شد.رفتم آشپز خونه.وضو بگیرم.آب که توی مشتم پر شد.خدا شاهده .خیلی یهویی.به ذهنم آمدید .یه سری بچه ها هستند.بهشون لبخند می زنی.فورا اخمو میشن.بعد آدم لبخندش شکفته میشه..ولیکن لا الا الله گفتیم و
سلام بر شما آقای حلال زاده.خیلی خوش آمدید.
بله.
گلابی



می دل بواسته همچنین
پای صندوق برین
رای ما که جلیلی بود انشاءالله
شما هم جلیلی باشه
سلام برشما کاکو مهرداد عزیز و







گرامی
امید که به اتفاق عزیزان عزیز تون خووب و خوش و سلامت باشید
والا ماشین مون تعمیرگاهِ.قراره تا عصر -اوستا زنگ بزنه که.بیایین ماشینو ببرین.ان شاءالله ماشین بیاد...
سلام سلام!!!
الان فصل گلابیه ؟ اخ که چقدر دلم تنگ شده بود از درخت گلابی بچینم
نوش جان
سلامممم،سلااام بر شما آقای Amir خان.



بله.اینجا از الان فصل گلابیِ تا آخر بهمن،که هنوز خوج توی بازار روز دیده میشه .ولی این عکس از نِت.
ان شاءالله پیش از آنکه بری بالای درخت.یه برسی پای درخت بکنید.بلوک و
سنگ و کلوخی.بردارید .خلاصه تو رو خدا قضیه ی گردو چینی رو تکرار نکنید.
با درود
عید امامت و ولایت مبارکتان باد
درود بر شما
عید غدیر بر شما و خانواده عزیز و


خیلی ممنون و سپاسگزارم
محترم تان مبارک
به به
خیلی ممنون از حضور تون
با درود
گلابی های خوش طعم که خیلی زود هم نایاب می شود
در عین ریز بودن بسیار خوشمزه است
همسر دوستم انگشت شصت اش می گرفت همراه با درد
پزشک گفته بود فقط گلابی بخور تا خوب بشود
&&&
زونا باعث بی حسی ناحیه در گیر شده است
الان که دارد خوب می شود داره اذیت می کند
درود بر شما




ان شاءالله همیشه سلامت و
بله؛به نظرم.اکثرا میوه های ریز دست خوشمزه تر اند.
و آنوقتی که گلابی نایاب شد.سرو کله ی انجیرهای خوشمزه هویدا می شود.
خداوند رو بابت همه ی نعماتش شکر و حمد و سپاس
والا شما خیلی چوپان هستید .آقای امیر علی خان
برقرار باشید
سلام بانوجانم

گوجه های ما بخاطر گرما خراب شدن توی باغچه پر از بوته گوجه و پر از گوجه های سبز نارس بود همه خراب شدن

چقدر این عکس قشنگه
به به گلابی و گوجه
بانوجونم پست قبل خیلی عالی بود مرسی
عمرو دیاب از اون خواننده هایی بود که قدیما ازش اهنگ زیاد میشنیدم منو بردین به اون زمانها..
عالی بود..
سلام به رویِ ماهت؛ پری عزیزم
این عکس خیلى قشنگ و

تصور کن پری جون
روی پله ب ایستی و
و اینجوری شد که.به 4 فصل و دنیای اشجارکنج کاوتر شدم
خیلی ممنون از دقت و




بلی
خوشمزه اس
یادمه.اولین باری که همراه اجی و
نانا _خونه بِمانی=خواهر زن عموی آقاجان رفتیم.دوتا درخت خوش حالت،توی حیاط شون با فاصله ی ۴ متری،کنار هم کاشته شده بود.وقتی روی پله شون ایستادم .شاخه های درخت هابالای سرم بود.به نظرم اسفند سال ۶۵ بود.از لیلا/دختر صاحب خونه پرسیدم:"اَشن چی داری ایسد؟اینا چه درخت هایی هستند؟"مثال شیهه اسب.خنده اش گرفت.سوال مو تکرار کردم.هیچی نگفت.او از من/۷/۸ سال بزرگتر بود.که شکر خدا از راه رسیدن پدرش_عمو صفر_سلام گفتم.خدا رحمتش کنه.گفت بههههه.چی عجب بوکودی .گفتم صفر عمو؟ گفت جان؟گفتم اشن چی داری ایسد؟گفت گلابی مار جان،گلابی.چند بعد از اول تابستان که گذشت_بیا ببین و
بچین و بخور.
دیگه نگم برات.چقدر مخ خاله جان و
دایی کوچیکه رو خوردم.که الان کی هست؟چقدر مونده تا تابستون؟
هووووووو
چرا یواش میگذره؟
اون سال،
اسفند تا تابستون_انتظاربود و انتظار بود و انتظار .وخوب.واقعا ارزشش رو داشت
سر بلند کنی و نقطه ب نقطه ی شاخه همچون گلابی های توی تصویر ببینی
آخی.چقدر حیف شد.ما به اون مدل گرما/گرم شَره می گیم.
جان دلم
توجه ات عزیزم
پری جون؟وقتی خوندم قدیما؛... منو برد به اون زمانها...
http://faryad.blogfa.com/post/361/%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%88-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%AB%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF
این شعر تو ذهنم پلی شد.
مرسی از حضور همیشه سبزت عزیزم