<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
نظرات 2 + ارسال نظر
حمیدرضا سه‌شنبه 19 تیر 1403 ساعت 07:10 http://hrbabolhavaeji.blogsky.com

سلام. حال و احوالتون چطوره؟ ان‌شاءالله که خوش باشید.
خیلی خیلی ممنون بابت حضورتون تو وبلاگ بنده. مرسی که وبمو لینک کردید. ضمناً مثل همیشه عکستون احساسی و قشنگ بود.

سلام و درود بر شما.خیلی خوش آمدید.شکر .نه خوبیم.نه بد.سارا درگیر تب و لرز و معده درد شده بود .شکر خدا بخیر گذشت و حال احوالش خوبه.منهی استرسی به ام بخشید.حال و احوال مونو بهم ریخت.
سلامت باشید.به اتفاق عزیزان عزیز تون
خواهش میکنم.وبلاگ های شماجزء وبلاگ های همیشه خوبِ بلاگ اسکایِ.قشنگ می نویسد و تصویر می کنید. پست های تخصصی اتومبیل ها-توضیحاتی که از توی نمایشگاه ماشین -ویدئو گرفته بودین.همه همه-زیبا و جذاب و
بهتر از جرمی کلارکسونِ.امید وارم همیشه سلامت و دلشاد باشید و
چه حقیقی-چه مجازی -چراغ خونه تون روشن باشه همیشه
از توجه ی شما
ممنون و سپاسگزارم

سلام دوشنبه 18 تیر 1403 ساعت 08:01

صبح به خیر
با آرزوی سلامتی و قبولی عزا داری ایام محرم
چای دارجیلینگ انگلیسی
مدت ها بود ننوشیده بودم
طعم عالی
آهنگ که باز نشد
زخم ها التیام یافت و کبودی ش ماند
ولی هنوز اذیت می کند
قسمت در گیر متورم و بی حس است

سلام و سپاس-همه ایام تون بخیر و نیکی.
خیلی ممنون و سپاسگزارم‌.
همچنین؛شما و عزیزان عزیز تون.
چند روز پیش-مامان به اتفاق خاله کوچیکه و دختر دایی و
دختر دختر دایی شون-رفتند به آن مسجدی که خاله جان به خاک سپرده شده.با کمک خانوم هایی که-خاله جان باهاشون کمک می‌کرد.مسجد و آبدار خانه و آشپزخانه اش را گرد گیری کردند.
خاله جان همیشه برای کمک میرفت.و معمولا با دختر دایی-یکی از شب های محرم-شراکتی شام می پختن.
این مسجد نظم بسیاری دارد.
آشپز اش.یک دختر خانوم ۵۰ ساله است.
البته آقایان روستا باهاش خوب نیستن.چون کاروان زیارتی مشهد و
قم می گذارد.
پدر جان رفته بود سوپری محله.گفت مش رجب و شعبان و تقی و ولی و...غرولند می‌کردند.گفت-می گفتند انگار مرغ ناخوشی-به خانه ما آمده است.
:))
مرغ ناخوشی.یک نوع بیماری مخصوص ماکیان است‌.
مثلا صبح که می روند درب لانه را باز کنند.لش به لش‌.مرغ ها مرده اند.
و آنوقت لانه و
مرغ ها را با هم به آتش می کشند‌.
باید این کار را انجام دهند.وگرنه این بیماری به همه ی ماکیان روستا سرایت می‌کند.
خانه های روستایی.حیاط اش با ماکیان زیباتر است.
وقتی ناخوشی بیاید.یک جور سوت و کوری و دلتنگی خاصی به خانه و حیاط اش می بخشد.
که آقایان روستا- غیاب بانوان شان را اینگونه تشبی کردند.:))
نوش جان.
مرد شریف.۱۵ کیلو-چای بهاره لاهیجان برایم خرید.
آهنگ را چک کردم
اینجا هم می گذارم.
https://music-fa.com/download-song/31605/

دکتر گفته بود.
زخم ها خوب میشوند.اما ممکن است درد اش تا آخر عمر همراهی ات کند.
امیدوارم هر چه زودتر بهبودی تان کامل شود .و همیشه سلامت و دلشاد باشید .و عاقبت بخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد