نمی شه همه حرفی رو ساده زد...

 

 بوشو اَبرِ سیاه

دِ خستهَ بؤسته

ألا تى تى رِ دیل واهیله بؤسته...

پ،ن؛بخشی از ترانه  (ألا تى تى=ماه=شکوفه آسمان.)_ است.دوست داشتین،سمت پیوندها _اولین لینگ_ ترانه رو با صدای" مسعود درویش"  بشنوید.والبته:ترجمه ی ترانه هم موجود می باشد.

پ،ن؛پرسیده بودین "نمی دونم چرا باید اینجوری بشه؟..."قبلا راجب انتخاب اشتباه صحبت کردیم.مگه نه؟

والان خدمت تون عرض میکنم که،ازقدیم گفتن،هرچیزی یه تاوانی داره.مگه نه؟

اشتباهات آدمی هم همین طورِ.

میشه جلوی اشتباه رو گرفت،تا به اشتباهات  تبدیل نشه.

ولی وقتی اشتباهت رو پنهان ،وبعد تحمل  میکنی ،...این یعنی هم خودت وهم خانواده ات ،

وهم کل طایفه ات رو... درگیر اشتباهاتت میکنی .

درسته قدیمی ها گفتن،سرتو بیار پایین و

بچسب به زندگیت ب

منظور شون چی بود؟این بودکه،کاری به کار دیگران نداشته باشی.کی گفتن؟تو خونه ی خودت؟سرت پایین باشه؟چشم بسته باشی؟نه اتفاقن.گفتن‌تو خونه ات سرتو بالا بگیرو بچسب به زندگیت.زندگانی رو زندگی کن.چارچشمی و شش دانگه  زندگی کن.

کی بهت  گفته بود؟زندگی  رو تحمل کن.که چی بشه؟

تو فقط می تونی یه اشتباهی کرده  باشی،اونم اینه که انتخابت اشتباه بوده.وهمان لحظه ای که فهمیدی،صد درصد اشتباه کردی.کات کنی.تمامش کنی.به زندگیِ تحمیلی ای که مثال اون جنگ تحمیلی بود..، که بایستی میگفت ،آقا من اشتباه کردم. تا این همه جوون پرپرنشن...واین همه چشم انتظارو...اون امضاء رو می زدی و خلاص. کی گفته جام شوکرانِ؟نه خیر .قطعا جام عسل می بود‌...

 اصن میدونید چیه؟،قضیه اینه که دیووِ خودش خواسته بود ،دلبر شد.بل اجبار کسی رو نمیشه دلبر کرد ."واشتباه از مابود...از خانه که می آیی،یک دسمال سفید،پاکتی سیگار،گزینه شعر فروغ،

وتحملی طولانی بیاور..،"

پ،ن؛عنوان از اشرف زاده