برای چندتا پست قبل تر مرا به اسم .... ماجان؟ وای این عکس چه خوبه یاد خالم افتادم شمال زندگی می کرد خیلی مهربون بود هی عزیز دل به یادتم
عنوان چندتا پست قبل تر؛"مرا به اسم کوچکم..."از عمران صلاحیِ
جان دل ماجان خدا رحمت شون کنه:خدا شما رو به اتفاق عزیزان تون حفظ کنهخدا همیشه فسقل و آبجی خانم و شما و همه ی عزیزان تونو سلامت و شاد نگاه دار باشه خیلی سپاسمنم بیاد تونم عزیزِ جان و دلم
حالا تو خونه ما بابام قدیم ها عادت داشت لای رختخواب و زیر فرش پول پنهان کنه و کاملآ یادش بره، معمولآ پول ها توسط من پیدا میشد و نصیب مادرم میشد! میرفتم میگفتم این پول ها برا کیه؟ مادرم میگفت ای وای پولام پیدا شد!!
آخیچه بامزه میگفتن؛ای وای پولام پیدا شدن"
ومعمولا پول ها توسط من هم پیدا میشدن.وقتی ام میگفتم،این پولها واسه کیه؟میگفتن عقل جن بهش نمی رسید!تو چطوری پیداشون کردی؟فوضول خانم میدونید؟پدر کنج کاوی بسوزه
تنها بانک بدون ربا
وتنها بانک بدون ریا

اینجا بانک به معنای جایگاه؛آغوش مادربزرگِ
فدااااات❤
من هم ممنونم بابت همه چیز مهربونم❤
سبزباشی
خدا نکنه عزیز دلم❤زنده سلامت باشی بلامیسر❤


خیلی عزیزین ،عزیز دل❤م
سپاس از شما و
معرفتتان
هییییی
همه مادرا انشاءالله که تندرست باشن.
ان شاءالله❤وهمه پدرها و

پدربزرگ ها و
مادربزرگ ها ؛له گشت ئازیزان سلامت و
تندرست باشن
برای چندتا پست قبل تر

مرا به اسم ....
ماجان؟
وای این عکس چه خوبه
یاد خالم افتادم
شمال زندگی می کرد
خیلی مهربون بود
هی عزیز دل به یادتم
عنوان چندتا پست قبل تر؛"مرا به اسم کوچکم..."از عمران صلاحیِ



خدا شما رو به اتفاق عزیزان تون حفظ کنه
خدا همیشه فسقل و

منم بیاد تونم عزیزِ جان و
م
جان دل ماجان
خدا رحمت شون کنه:
آبجی خانم و
شما و
همه ی عزیزان تونو سلامت و شاد نگاه دار باشه
خیلی سپاس
دل
به به از این قایمکی های مادرانس

جارو ببین چه بامزه ننداخته زمین
این یعنی سریع خواسته پول رو برداره ،
و به ادامه کارش برسه ...
نسل الان ما به زور میاد ،
مثلا یه اتاقی رو جارو کنه !
یه دقه ازش غافل بشی ..
دیگه نه خودشو می بینی و نه جارو رو :\
بعلههه،روز مبادا های مادربزرگانه اس


به پای عروس دهه شصت مون می رسه




من فکر میکنم،
داره موجودی میگیره
والا ما عروس دهه ۷۰داریم.دست پخت و
خونه داریش .
دختر لیلا دهه ۸۰،یعنی متولد ۸۰.ایشون هم درشرف عروس شدنن،که خوب،خونه داریش و
پخت پزش خوبه شکر خدا
وقتی می فرمایید"به زورمیاد،مثلا اطاقی رو جارو کنه!"
خب.تحکم و
اجبار =یه دقه غلفت و
باقی ماجرا
حالا تو خونه ما بابام قدیم ها عادت داشت لای رختخواب و زیر فرش پول پنهان کنه و کاملآ یادش بره، معمولآ پول ها توسط من پیدا میشد و نصیب مادرم میشد! میرفتم میگفتم این پول ها برا کیه؟ مادرم میگفت ای وای پولام پیدا شد!!
آخی
چه بامزه میگفتن؛ای وای پولام پیدا شدن"


.وقتی ام میگفتم،این پولها واسه کیه؟میگفتن عقل جن بهش نمی رسید!تو چطوری پیداشون کردی؟فوضول خانم



ومعمولا پول ها توسط من هم پیدا میشدن
میدونید؟پدر کنج کاوی بسوزه
پولهای زیر کناره فرش!
چه جالب. و چه کم اهمیت ...
و چه...
مرسی که هستی خاخور جان
مرسی از شما و

حضور عزیزو
گرامی تان