درود بر ماه جان عزیزمان تصحیح بکنم اشتباه تایپی دوست عزیز و اهل مطالعه آقای گیله مرد.شمش آل احمد برادر جالا آل احمد است از ایشان هم چند کتاب هست از جمله مرگ جلال..... ================ در اینکه جلال یک نویسننده صاحب سبک است و بسیار توانا شکی نیست و من نیز تقریبن همه کتابهای ایشان را خوانده ام و تا مدتها یکی از مریدانش بودم!!! اما با خواندن کتاب "کتاب غرب زدگی"متاسفانه نظرم نسبت به شخصیت ایشان عوض شد.تاکید می کنم بهه شخصیت ایشان و نه نویسندگی و هنر نویسنده بودن و درد مردم داشتن ایشان. وقتی که روند زندگی کوتاه ایشان را برسی کنید می بیند که بسیار شخصیت متغیییری بوده و تقریبن به هیچ پرنسیپی پایبند نبوده سیمین نیز از همین نوع شخصیت ایشان گله ها دراد هر چند که عاشقش هم بود تا آخرین لحظه وکتابی به اسم غروب جلال!و نمونه اش را می شود در سنگی بر گوری دید! "جالبه بدانید این عنوان بر گرفته از کتاب عهد عتیق است.هر پدر سنگی ست بر گور پدر خویش! مرح.م طالقانی ایشان را پسر عمو خطاب می کرد هر چند پسرعموی واقعی نبودند و پدرهایشان نسبت فامیلی با هم داشتند اگر چه همه سادات هنگامی که به همدیگر می رسند هم را پسر عمو خطاب می کنند مرسی خاخور جان!
درود بر شما امیر کیهان عزیز جان بی بلا،بلامیسر.
خیلی ممنون از توضیحاتتون.ما با آقای گیله مرد ،فامیل دراومدیموازاین جهت،بسی خوشحالیم. ================= خیلی خیلی ممنون از اطلاعاتتون،برار جان.
ایت الله طالقانی ،آیت الله بهشتی،امام موسی صدر
فرمودین، پسر عمو، خاطرم آمد،همراه دایی جان دندونپزشکی رفته بودیم و یکهو،دکتر گفت،همون جوری که باجناق فامیل نمیشه،پسرعمو هم فامیل نمیشه بگذریم خوب و خوش و سلامت باشید
ممنون از ماجان باران گرامی که این عکس از نویسنده نو اندیش معاصر رو درج کردید ، واقعا" جلال آل احمد و قلمش تکرار نشدنیست ، و از نویسندگان مورد علاقه بنده است ، آثاری همچون ، مدیر مدرسه ، غرب زدگی ، اورازان ، یک چاه و دوچاله ، خسی در میقات ، نون والقلم ، سنگ بر گوری ، سرگذشت کندوها، زن زیادی، از رنجی که میبریم و غیره از آثار به نام اوست و آثاری چون ، بازگشت از شوروی ، مائده های زمینی اثر آندره ژید ، کرگدن اثر اوژن یونسکو ، دست های آلوده اثر ژان پل سارتر ، بیگانه ، سو تفاهم اثر آلبر کامو ، قمار باز اثر داستایوفسکی از آثار ترجمه اوست ، نام اصلی وی جلال طالقانی و پسر عموی مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران بود و که او را به نام پدرش آل احمد لقب دادند ، همسر وی خانم سیمین دانشور نیز از نویسندگان به نام معاصر است جلال در سال ۱۳۴۸ در اسالم گیلان در سن ۴۵ سالگی درگذشت (خواهرش شمس آل احمد دلیل مرگش را ساواک و همسرش سیمین دانشور زیاده روی در مشروبات الکلی قزوینکا و سیگار اشنو در اثر آمبولی میداند ) پس از مرگ وصیت کرد جنازه اش در اختیار اتاق تشریح دانشجویان پزشکی قرار بگیرد که به دلیل شرعی نبودن وصیتش در شهر ری به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد
ممنون از شما بابت به تصویر کشیدین آثار مرحوم آل احمد .... و خیلی ممنون بابت ذکر نام"ایت الله طالقانی"مرحوم
خیلی ممنون از شما و حضور همیشه عزیز توندرضمن،جان تان بی بلا و دلتان خوش. . .
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را می با جوانان خوردنم باری تمنا میکند تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را از مایه بیچارگی قطمیر مردم میشود ماخولیای مهتری سگ میکند بلعام را زین تنگنای خلوتم خاطر به صحرا میکشد کز بوستان باد سحر خوش میدهد پیغام را غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحب دلی باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را جایی که سرو بوستان با پای چوبین میچمد ما نیز در رقص آوریم آن سرو سیم اندام را دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش جایی که سلطان خیمه زد غوغا نماند عام را باران اشکم میرود وز ابرم آتش میجهد با پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام را سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر میرود صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
سعدی
سپاس از حضور عزیز شما و غزل زیبایی که برامون نوشتین
درود بر ماه جان عزیزمان
!و 





تصحیح بکنم اشتباه تایپی دوست عزیز و اهل مطالعه آقای گیله مرد.شمش آل احمد برادر جالا آل احمد است از ایشان هم چند کتاب هست از جمله مرگ جلال.....
================
در اینکه جلال یک نویسننده صاحب سبک است و بسیار توانا شکی نیست و من نیز تقریبن همه کتابهای ایشان را خوانده ام و تا مدتها یکی از مریدانش بودم!!!
اما با خواندن کتاب "کتاب غرب زدگی"متاسفانه نظرم نسبت به شخصیت ایشان عوض شد.تاکید می کنم بهه شخصیت ایشان و نه نویسندگی و هنر نویسنده بودن و درد مردم داشتن ایشان.
وقتی که روند زندگی کوتاه ایشان را برسی کنید می بیند که بسیار شخصیت متغیییری بوده و تقریبن به هیچ پرنسیپی پایبند نبوده
سیمین نیز از همین نوع شخصیت ایشان گله ها دراد هر چند که عاشقش هم بود تا آخرین لحظه وکتابی به اسم غروب جلال
نمونه اش را می شود در سنگی بر گوری دید!
"جالبه بدانید این عنوان بر گرفته از کتاب عهد عتیق است.هر پدر سنگی ست بر گور پدر خویش!
مرح.م طالقانی ایشان را پسر عمو خطاب می کرد هر چند پسرعموی واقعی نبودند و پدرهایشان نسبت فامیلی با هم داشتند اگر چه همه سادات هنگامی که به همدیگر می رسند هم را پسر عمو خطاب می کنند
مرسی خاخور جان!
درود بر شما امیر کیهان عزیز



وازاین جهت،بسی خوشحالیم.











جان بی بلا،بلامیسر.
خیلی ممنون از توضیحاتتون.ما با آقای گیله مرد ،فامیل دراومدیم
=================
خیلی خیلی ممنون از اطلاعاتتون،برار جان.
ایت الله طالقانی ،آیت الله بهشتی،امام موسی صدر
فرمودین،
پسر عمو،
خاطرم آمد،همراه دایی جان دندونپزشکی رفته بودیم و
یکهو،دکتر گفت،همون جوری که باجناق فامیل نمیشه،پسرعمو هم فامیل نمیشه
بگذریم
خوب و
خوش و
سلامت باشید
به اروپا رفتم ، اسلام ندیدم ولی مسلمان دیدم ...
به ایران آمدم ، اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم...
( جلال آل احمد )
روحش شاد. . .
سلامت و
سر افراز باشی ،گیله مرد عزیز
ممنون از ماجان باران گرامی که این عکس از نویسنده نو اندیش معاصر رو درج کردید ، واقعا" جلال آل احمد و قلمش تکرار نشدنیست ، و از نویسندگان مورد علاقه بنده است ، آثاری همچون ، مدیر مدرسه ، غرب زدگی ، اورازان ، یک چاه و دوچاله ، خسی در میقات ، نون والقلم ، سنگ بر گوری ، سرگذشت کندوها، زن زیادی، از رنجی که میبریم و غیره از آثار به نام اوست و آثاری چون ، بازگشت از شوروی ، مائده های زمینی اثر آندره ژید ، کرگدن اثر اوژن یونسکو ، دست های آلوده اثر ژان پل سارتر ، بیگانه ، سو تفاهم اثر آلبر کامو ، قمار باز اثر داستایوفسکی از آثار ترجمه اوست ، نام اصلی وی جلال طالقانی و پسر عموی مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران بود و که او را به نام پدرش آل احمد لقب دادند ، همسر وی خانم سیمین دانشور نیز از نویسندگان به نام معاصر است جلال در سال ۱۳۴۸ در اسالم گیلان در سن ۴۵ سالگی درگذشت (خواهرش شمس آل احمد دلیل مرگش را ساواک و همسرش سیمین دانشور زیاده روی در مشروبات الکلی قزوینکا و سیگار اشنو در اثر آمبولی میداند ) پس از مرگ وصیت کرد جنازه اش در اختیار اتاق تشریح دانشجویان پزشکی قرار بگیرد که به دلیل شرعی نبودن وصیتش در شهر ری به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
ممنون از شما بابت به تصویر کشیدین آثار مرحوم آل احمد ....

درضمن،جان تان بی بلا و

و خیلی ممنون بابت ذکر نام"ایت الله طالقانی"مرحوم
خیلی ممنون از شما و
حضور همیشه عزیز تون
دلتان خوش. . .
از جلال خوشم میآد
خدا رحمتش کنه.
حرفش رو قبول دارم کاکو




له،خدا رحمتش کنه.خدا اموات همه رو بیامرزه.مارو هم ببخش و
بیامرزه
ممنون از حضورعزیزتون،روله گیان
دعا کنید این هفته ی سخت،برای همه مون بخیری بگذره
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
می با جوانان خوردنم باری تمنا میکند
تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را
از مایه بیچارگی قطمیر مردم میشود
ماخولیای مهتری سگ میکند بلعام را
زین تنگنای خلوتم خاطر به صحرا میکشد
کز بوستان باد سحر خوش میدهد پیغام را
غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحب دلی
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را
جایی که سرو بوستان با پای چوبین میچمد
ما نیز در رقص آوریم آن سرو سیم اندام را
دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل
نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را
دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش
جایی که سلطان خیمه زد غوغا نماند عام را
باران اشکم میرود وز ابرم آتش میجهد
با پختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام را
سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر میرود
صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
سعدی
سپاس از حضور عزیز شما و

غزل زیبایی که برامون نوشتین
جایی خواندم


انسان در نهایت همان میشود که بدان میاندیشد
اگر بگوییم میتوانیم، پس میتوانیم
و اگر بگوییم نمیتوانیم، پس نمیتوانیم
ما از قبل تکلیف را روشن کرده ایم.!
شاد و همیشه مانا باشید مهربان
بله،آران عزیز





ما از ابتدا گفتیم،
زنده باد امید و
امیدواری
سلامت و
شاد بمانی، بزرگوار