<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

Mam

Madar Baran سه‌شنبه 12 تیر 1403 ساعت 06:07

نظرات 5 + ارسال نظر

داستان کوتاه منصور

دوشنبه 18 تیر 1403 ساعت 02:17 http://Mansourgholizadeh89.blogfa.com

با سلام ، عذر تاخیر را شما همتباری عزیزم از من پذیرا باشید ، از صمیم قلبم روز قلم را به شما تبریک می گویم

با سلام و سپاس فراوان بر شما همتباری عزیز و گرامی ام.همه ایام شما به خیر و خوشی و مبارکی

مهرداد

جمعه 15 تیر 1403 ساعت 21:54

یادم رفت، آره خدا رو شکر الان وزنش هم بالاتر رفته، از 40 کیلو رسیده به 54 کیلو
خیلی سخت گذشت
ممنون از شما خواهر مهربان و گرامی

خدا رو شکر.خدا رو شکر و حمد و سپاس
بله.واقعا برای شما و خانواده خیلی سخت گذشت.والبته خود طفل معصومش.ان که همیشه سلامت باشند و
باشیدو ممنون و سپاسگزارم بابت وقتی که گذاشتین +
کامنت های قشنگ تون

مهرداد

جمعه 15 تیر 1403 ساعت 21:41

باشه کاکو

خب اگه شرایط بود که قبول می‌کردم
حدیث زیبایی بود.
دیگه کاری هست که شده
تا وقت هست برین رای بدین

توکل به خدا
پناه و توکل به خدا
الهی همیشه متصل و
امیدوار باشی کاکو گیان.

ان شاءالله شرایط ایده آل .برات فراهم شه کاکو گیان

خیلی ممنون از توجه و
بزرگواریت

پ.ن
با سارا رفتم کاکو
ان شاءالله که میهن و ملت .رنگ خوشی به خودش ببینه
برادر ها که رشت هستند.
پدر و مادر هم .ولایت پدری.رفتند رای دادن.
پناه بر خدا
امیدوارم اوضاع اقتصادی مملکت حالت نرمالی بگیره.چرخ زندگی واسه همه بچرخه...

مهرداد

جمعه 15 تیر 1403 ساعت 12:44

می دل سر و همسر و فرزند خصوصا دختر بواسته ولی روزگار نذاشته

فرزندم! بدان که روزگار همواره چهره عوض مى کند و دیگرگون مى شود ؛ پس ، چونان کسى مباش که [زمانه را] سخت سرزنش مى کند ... .
"امیرالمونین علی علیه السلام"
ببخشید کاکو .با خوندن کامنت تون.این حدیث به ذهنم آمد.خصوصا اینکه یادم مونده-پیشنهاد=خاستگار داشتین و
به قولی رد شون کردین.
وگرنه الان -با اهل و عیال و چار تا بچه ی قد و
نیم قد_شرق گیلان تو تعطیلات بودین و...فول زبانه شرق گیلانی- مالاته نووش جان می کردین.
مالاته یه نوع غذای شرق گیلان الی رامسریِ.
ماهی و سبزی جات و مغز گردو و...
بگذریم.
قطعا خیر و مصلحتی بوده_هست.کاکو گیان.
الهی .به اذن یزدان تا پایان سال .کلی خبرهای خوب و بادا بادا مبارک بادا از شما بخونیم و
بشنویم.کاکو گیان.
راستی کاکو؟
احوال داداش چطوره؟امید که خوب و سلامت و دلشاد باشه.

باشماق

سه‌شنبه 12 تیر 1403 ساعت 08:34

سلام
من و عیال روز جمعه رفتیم رای دادیم
من که معلوم بود به کی قرار رای بدهم
عیال را نمی دونم بالاخره انتخابش که بود ؟
نمی پرسم
چون میدونم اگه بپرسم میگه خصوصی است
دیشب هم مناظره را نصف و نیمه دیدم
ولی تا اونجا که دیدم همراه با احترام بود
من که به جلیلی رای می دهم
نمیگم کاملا باب میلم هست ولی بنا به دلایل اینکه اصلاح طلبان خیلی شبیه اصحاب معاویه اند نمی خواهم شریک آنها باشم
روز مباهله هم مبارک باشد

سلام بر شما

خیلی ممنون از توضیحاتی که تصویر کردین.جمعه چوپان پیش ما بود.البته از عصر پنج شنبه-تا غروب جمعه.فیلتر مخزن آب را تعویض کرد.دوتا پرژکتور را تعمیر کرد.سفارش مودم داد و..قدری بعد ناهار خوابید و
یهو از خواب پرید و
گفت-عه .من اینجا هستم
یه ساعت بعد-خانومش تماس گرفت.گفت ده دقیقه ی دیگه می رسم.
از اینجا تا منزل پدر خانوم اش-ده دقیقه (خواهر خانوم اش منزل پدرش باشد-چوپان آنجا نمی رود.یا برمیگردد رشت-یا سرزمین پدری-یا پیش ما)فاصله اس.۸ دقیقه هم با منزل آقاجان-۸ دقیقه هم با سرزمین پدری.البته اگه به ترافیک نخوریم.
بعد ماه رمضون.از پارک جنگلی.بابا گیان تو ترافیک گیر کرد.یعنی مسیر پنج دقیقه ای رو-یک ساعت و
۵۵ دقیقه طی کرد.چیزی حدود ۴۸ ساعت-پسا ترافیکی احوالی داشتیم.

من مناظره ها رو ندیدم.
ولی برادر زاده ام-مو ب مو نگاه کرد.بعد با من تماس گرفت و
مثال آقای معتضد.توضیح و
تعریف گفت.
ایشان هنوز به سن رای دادن نرسیدن.
ولی مدام در حال تحلیل انتخابات هستند.
یعنی جوری که رو اعصاب پدرش اسکی رفت و

والا کاندیدای مورد نظر بنده.آقای کواکبیان بودند.که رد صلاحیت شدن.
ولیکن بابا گیان تنها پای صندوق رای -همین نزدیک خونه باغ- در مدرسه دادا حاظر شد و
وقتی برگشت.من هم نپرسیدم.فقط گفت؛آقای مدیر سلام رساندند.
خیلی ممنون و
سپاسگزارم.بر شما و خانواده محترم تان هم مبارک باشد.